کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۹۱۲۰۵
تاریخ خبر:

چرا این روزها دچار ‌‌خبرزدگی شده‌ایم؟

روزنامه هفت صبح، دکتر امیررضا مافی | این روزها همه‌ ما از اخباری که می‌شنویم شوکه می‌شویم. پدر و مادر پیری فرزندشان را سلاخی می‌کنند و از جنایت خود راضی‌اند. بهت جامعه را فرا می‌گیرد و کام مردم تلخ می‌شود. بعد از شوک اولیه در گفت‌وگوهای روزمره‌مان، موضوع را تحلیل می‌کنیم: چرا پدر و مادری چنین کردند؟ انگیزه‌‌ قتل چه بوده است؟ نکند پای کس دیگری وسط باشد و کلی فرض و مفروض دیگر. اما کمی عقب‌تر برویم؛چرا اساسا این خبر برای ما مهم است؟

چرا هر روز اخباری ترند (Trend) می‌شوند و اسباب گفت‌وگوی ما را فراهم می‌کنند؟ چرا اصلاً ما به اخبار واکنش نشان می‌دهیم و آنها به مداخلی برای تعامل ما با یکدیگر تبدیل می‌شوند؟ما به کدام خبر بیشتر حساسیت نشان می‌دهیم و از کنار کدام خبر، بی‌توجه عبور می‌کنیم؟ در روزگاری که رشد تکنولوژی، پهنای باند و شبکه‌های اجتماعی باعث افزایش دسترسی افراد به اخبار شده، ما دچار خبرزدگی هستیم. خبرزدگی ما را به سمتِ وضعیت واقعیت متورم سوق می‌دهد.

واقعیت متورم، یعنی خبر یا تصویرِ رخدادی که به واسطه‌ ضریب یافتن در شبکه‌های اجتماعی، داغ شده و با هشتگ، کامنت، لایک و اشتراک‌پذیری، مراحل تورم و بزرگ شدن را طی می‌کند. به مرور این امر چاق‌شده، میان ما و واقعیت فاصله می‌اندازد و ما را نسبت به جهان واقعی نابینا می‌کند. در چنین شرایطی، احساس می‌کنیم هر آنچه از واقعیت می‌شناسیم، همان چیزی است که در قالب اخبارِ واقعیت در بستر شبکه دریافت کردیم.

خبرزدگی یعنی جایگزینی اخبارِ واقعیت به جای خود واقعیت، بی‌آنکه ما کتمان و پوشیده شدن واقعیت را متوجه شده باشیم: جایگزینی وانمودِ واقعیت به جای خود واقعیت! ممکن است پرسشی کاربردی پیش بیاید: کدام خبر، در مسیر تورم بیشتر قرار می‌گیرد؟ خبری که برای ما غیرمنتظره، غیرمترقبه و غیرقابل باور باشد زیرا خبری که شنیدن‌اش عادت شده (مثل نرخ مرگ و میر کرونا در کشور و تقلیل واقعیت متوفیان به وانماییِ اعداد شمارشی)، به بخشی از واقعیت مکتوم و غیرقابل توجه تبدیل می‌شود.

اما خبری که از گمان و باور جامعه دور باشد، مسیر چاق شدن و تحت تأثیر قراردادن امر واقعی را با سرعت بیشتری طی می‌کند و در این تسریع، به دلیل تکرر آن در چرخه‌ دریافت پیام، زودتر دچار انقضا و سپس ابتذال می‌شود، می‌ترکد و زیر تورم ترندهای خبری آتی، فراموش خواهد شد. ما با خبر یک قتل مواجهیم، خبری که انگار از واقعیت نشأت گرفته است، اما در مسیر داغ شدن، خبر از خود واقعیت پیشی می‌گیرد و منقضی می‌شود.

دو هفته بعد، در شرایط واقعیت، قاتلان و نزدیکان مقتول مانده‌اند و ماجرایی که تمام زندگی‌شان را دگرگون کرده و ما در حال زندگی خودمان متأثر از اخبار بعدی هستیم. به این ترتیب هر چه تکنولوژیِ چرخشِ اخبارِ واقعیت پیشرفت کند و بستر آن توسعه یابد، امکان ابتذال و انقضای خبر واقعیت تسریع خواهد شد و رابطه‌ ما با امر واقعی گسست بیشتری می‌یابد.

خبرزدگی و واقعیت متورم موجب می‌شود که پس از مدتی، تحلیل فرد از جهان واقع تحت تاثیرِ ناخودآگاه اخباری قرار گیرد که شنیده و برایش شوک‌آور یا غیرمنتظره بوده است. جامعه امروز به قتل فرزند توسط والدین واکنش نشان می‌دهد، اما پس از شنیدن چند خبر دیگر از این دست، مسئله عادی و پیش‌بینی‌پذیر خواهد شد و حساسیت به امر واقعی از بین می‌رود.

با تداوم خبرزدگی و تحقق وضعیت واقعیت متورم، بسیاری از امور واقعی، بی‌آنکه متوجهشان بشویم، مکتوم و پنهان باقی می‌مانند و فهم ما از جهان، در چرخه‌ اخبار رسانه‌ها مخدوش می‌شود. تنها راه مراقبت، شاید تذکر مدام به خودمان باشد که اخبار جای امر واقعی را نگیرد و ما را تبدیل به انسان‌های واکنشی، مدیریت شده در وضعیت واقعیت متورم نکند. خبر قتل فجیع یک فرزند توسط والدین، قطعا تلخ و غمبار است و باید ریشه‌ها، علل و عوامل آن را جست، اما غم‌انگیز‌تر از آن فاصله‌ روزافزون ما از واقعیت است… فاصله‌ای که به زعم ژان بودریار فرانسوی یک جنایت تمام عیار را پدید خواهد آورد.حقیقت اشراقی که جای خود!

کدخبر: ۳۹۱۲۰۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر