کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۷۸۹۶۰
تاریخ خبر:

چانه‌زنی جذاب برای تعیین حداقل دستمزد کارگران

روزنامه هفت صبح، آرش پورابراهیمی | هر سال در روزهای پایانی سال نمایندگان کارگران و کارفرمایان در شورای عالی کار جمع می‌شوند تا درباره حداقل دستمزد کارگران مذاکره یا به بیان بهتر چانه زنی کنند. البته شاید بگویید که فرآیند تصمیم‌گیری در شورای عالی کار بیش از آنکه بر مبنای چانه زنی باشد، بر اساس قانون کار پیش می‌رود.

با این حال، شکل کلی جمع شدن نمایندگان دو سوی بازار و سپس توافق بر سر مزد نیروی کار از آن مواردی در اقتصاد ایران است که باید آن را قدر نهاد. شاید برخی اعتقاد داشته باشند که وجود اتحادیه‌های کارگری (حتی به همین شکل فعلی در ایران) در عمل به نفع بازار کار و حتی خود کارگران نیست و بهتر است که تعیین قیمت نیروی کار به بازار آزاد سپرده شود.

می‌دانیم که تعیین حداقل دستمزد پیامدهای ناخوشایندی را هم می‌تواند به همراه داشته باشد. برای مثال یافتن شغل را جوانان تازه وارد به بازار کار سخت‌تر می‌کند و همچنین باعث می‌شود گروه‌هایی که به طور عمومی در جامعه مورد تبعیض واقع می‌شوند در بازار کار هم تجربه مشابهی را از سر بگذرانند.

با این حال تضعیف اتحادیه‌های کارگری و کنارگذاشتن ایده تعیین حداقل دستمزد هم پیامدهای ناخوشایند مربوط به خود را دارد. برای مثال در آمریکا با اینکه طی چند دهه اخیر بازار کار کم و بیش وضعیت خوبی داشته اما دستمزد حقیقی کارگران افزایش چندانی نیافته است. در واقع میانگین دستمزد حقیقی در آمریکا امروز تقریبا معادل دستمزد حقیقی چهل سال پیش در این کشور است.

یعنی طی این چهل سال اقتصاد آمریکا به میزان قابل توجهی رشد کرده اما دستمزد کارگران در آن بهتر نشده است. در همین مدت، سهم دستمزد نیروی کار از درآمد ملی از حدود ۶۶ درصد به ۶۱ تا ۶۲ درصد رسیده و در مقابل سهم سود شرکت‌ها در درآمد ملی به طور مشابه افزایش یافته است. قاعدتا جهانی شدن در این فرآیند بی‌تاثیر نبوده چرا که حالا کارگران آمریکایی مجبورند کم و بیش با کارگران دیگر کشورها از نظر دستمزد رقابت کنند.

اما آنگس دیتن، برنده نوبل اقتصاد سال ۲۰۱۵، اعتقاد دارد که بخشی از این عدم افزایش دستمزد در آمریکا به خاطر تضعیف نقش اتحادیه‌های کارگری در این کشور است. به خاطر داشته باشید که چهل سال پیش زمانی است که رونالد ریگان (رئیس‌جمهور وقت آمریکا) عملا به جنگ اتحادیه‌های کارگری رفت. از بین بردن قدرت چانه زنی کارگران نتیجه‌ای جز سرکوب دستمزد آن‌ها ندارد.

شاید بگویید که بدون اتحادیه‌ها و قدرت چانه زنی، کارگران احتمالا همان دستمزدی را می‌گیرند که باید بر اساس نقش و سهمشان در تولید بگیرند. اما مشکل اینجاست که دولت نمی‌تواند جلوی اتحادیه کارفرمایان را بگیرد. نکته‌ای که برای درک آن لازم نیست به اقتصاددانان چپگرا (از منظر اقتصادی) رجوع کنید بلکه کافی است به کتاب ثروت ملل آدام اسمیت بنگرید، جایی که اسمیت می‌نویسد که «ملاقات کارفرمایان یک صنعت به توطئه چینی علیه عامه مردم یا افزایش قیمت‌ ختم می‌شود.

جلوگیری از چنین ملاقاتی امکانپذیر نیست و با آزادی و عدالت هم منافات دارد.»تضعیف نظام مند اتحادیه‌های کارگری در شرایطی که نمی‌توان جلوی اتحادیه‌های کارفرمایان را گرفت نتیجه‌ای جز تضعیف توان چانه‌زنی کارگران در مقابل کارفرمایان و در نتیجه سرکوب دستمزد را به همراه نخواهد داشت. فرآیند تعیین حداقل دستمزد در ایران هرچند حتما کمبودهایی دارد اما حداقل نشان می‌دهد که دو سوی بازار کار (کارفرمایان و کارگران) یکدیگر را به رسمیت شناخته‌اند و حاضرند در حضور دولت با یکدیگر چانه زنی کنند. چنین ساختاری را باید غنیمت شمرد و آن را تقویت کرد.

کدخبر: ۳۷۸۹۶۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر