پیگیری سه پرونده حساس و ناتمام جنایی
روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری | ماجرای سه پرونده که هنوز سرانجامشان مشخص نیست. دو پرونده قتل و یک فقدانی. سه پرونده که در حیطه خود با جنجال خبری مواجه بودند. ماجرای گم شدن و بعد قتل شیما صباگردی دختر ۱۵ساله، داستان دکتر معروف تبریز که همچنان در زندان به سر میبرد و فقدان محسن محروقی، گرافیست اسبق مطبوعات. در این گزارش آخرین اطلاعات مربوط به این پروندهها را از نزدیکان و وکیل آنها اخذ کردهایم تا مشخص شود چه زمانی به سرانجام خواهند رسید.
*** شیما صباگردی از فقدانی تا قتل و دستگیری بهلول
داستان اول مربوط به شیما صبا گردی است. پروندهای که یکی از هولناکترین پروندههای جنایی در سال ۹۹ بود. ماجرای دختری ۱۵ ساله که با اغفال و فریب پسری که مغازه فروش بدلیجات داشت در ۲۶ مرداد سال ۹۸ خانه را در شرق تهران ترک کرد. اما ماجرای پدر شیما یا بهتر بگوییم پدرخواندهاش که از سن کم او را با همسرش بزرگ کردند در این پرونده نقش پررنگی دارد.
پدری که ۱۵ ماه تمام به دنبال دخترش گشت. ویدئویی از خودش ضبط کرد و از مسئولان قوه قضائیه خواست تا به فریادش برسند. ماجرا از این قرار بود که شیما با اغفال آرش، از خانه خارج میشود و بعد به پایانه بیهقی میرود و با مادرش از یک مغازه اسباب بازی فروشی تماس میگیرد، مادر و پدر با گریه و شیون و التماس میخواهند او به خانه بازگردد و آغوش خانواده به رویش باز است.
اما شیما در آن هنگام شب با مردی ۶۰ ساله به نام بهلول حسنزاده که خود را راننده تاکسی معرفی میکند مواجه میشود و او شیما را به خانهاش در منطقه نظامآباد تهران میبرد و این سرآغاز ماجراست. مردی که میگویند در پایانه بیهقی مواد توزیع و زنها و دختران جوان را اغفال میکرد. مردی که ٧سال پیش از همسرش جدا شد و در خانهای قدیمی در چهارراه نظامآباد مستأجر بود. بالاخره بعد از ماهها بهلول اعتراف کرد شیما را به قتل رسانده است.
حالا درباره سرنوشت این پرونده باید نوشت:« این پرونده هنوز در مرحله بازپرسی است و خانواده شیما و مراجع قضایی در انتظار نتیجه آزمایش دی ان ای از طریق پزشکی قانونی مرکزی تهران هستند تا خون اولیای دم و استخوانهای به جا مانده از شیما را تطبیق بدهند. باید برای دستگاه قضا به طور کامل محرز شود جسد کشف شده متعلق به شیما است اگرچه این آزمایش بسیار سخت بوده. آزمایش انجام شده و به مرحله تطبیق به احتمال زیاد رسیده است و ممکن است تا حدود ۲۰ روز دیگر نتیجه این آزمایش مشخص شود.» اگرچه یک منبع آگاه میگوید:« به محض این که قتل شیما محرز شود، خانواده اصلی او درخواست قصاص خواهند داد.»
*** سرنوشت پرونده دکتر خوشخط تبریزی
پزشک تبریزی که در مرگ جنجالی همسر و مادربزرگ خودش گناهکار شناخته شده است همچنان منتظر پایان بررسیهای قضایی در پروندهاش است. رای پرونده پزشک تبریزی که حدود چهار سال و نیم قبل در جریان مرگ همسرش بعد از خوردن غذای مسموم، متهم به قتل او شد؛ هنوز از سوی قضات دیوانعالی کشور اعلام نشده است و این در حالی است که از صدور آخرین رای دادگاه قریب به یک سال میگذرد و حدود ۱۷ ماه است پرونده در دیوان عالی کشور به سر میبرد.
مهر ماه سال ۹۵ خبر به قتل رسیدن همسر و مادربزرگ یک پزشک تبریزی در لیست یکی از جنجالیترین اخبار حوادثی قرار گرفت. دکتر علیرضا صلحی که به نسخه خوشخطش در فضای مجازی مشهور است، به قدری در زندان رسیدگی به پروندهاش طولانی شد که خودش دست به قلم شد و برای مسئولان قضایی و بهداشت نامه نوشت. بعد از این حادثه دایی متهم به عنوان ولی دم مادربزرگش از او شکایت کرد، اما خانواده متهم توانستند با پرداخت دیه از او رضایت بگیرند و مادر متهم هم به عنوان ولی دم دیگر مادربزرگش اعلام گذشت کرد.
اما پدر و مادر همسر دکتر صلحی از او به اتهام قتل دخترشان شکایت کردند. بعد از اولین محاکمه، قضات دادگاه رای قصاص علیه متهم صادر کردند که رای صادر شده از سوی قضات دیوانعالی کشور نقض شد و پرونده بار دیگر برای رسیدگی به دادگاه کیفری ارجاع داده شد. به این ترتیب متهم بار دیگر پای میز محاکمه رفت و از خود دفاع کرد. قضات دادگاه بار دیگر رای قصاص صادر کردند.
بابک بابازاده، وکیل پزشک تبریزی در گفتوگو با هفتصبح درباره آخرین جزئیات این پرونده گفت:« این پرونده اکنون در دیوانعالی کشور است. دلیل طولانی شدن پیگیری پرونده به دلیل این بود که یکی از قضات مرخصی بود و انگار کرونا گرفته بودند.البته من چندبار در سال ۹۹ ماجرا را پیگیری کردم و اعلام شد عجله نکنید و پرونده در مرحله رسیدگی است. این پزشک حدود چهار سال و نیم است که در زندان تبریز به سر میبرد.
دادگاه شعبه سه کیفری یک استان به ایشان قصاص دادند و بعد از اعتراض ما، پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شد ولی پرونده به دلیل نقایصی که داشت دوباره رایاش در آنجا نقض شد و پرونده مجدد به تبریز ارسال شد. دوباره دفاع انجام شد و حکم قصاص صادر شد و ما مجدد به حکم صادر شده اعتراض کردیم و پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شد و حالا حدود ۱۷ ماه است که پرونده در دیوان عالی کشور است. البته اعلام شده به زودی درباره این پرونده تصمیمگیری میشود.»
*** ماجرای فقدان محسن محروقی
سالی که گذشت سال گمشدگان عجیب بود. ماجرای محسن محروقی، گرافیست پرسابقه مطبوعات هم از این دست است. تیرماه سال ۹۹ محسن محروقی به یک باره ناپدید شد. او بعد از سالها کار در مطبوعات، به دلیل مدرک مهندسی در کارخانه سیمان برادر همسرش در پردیس مشغول به کار میشود.
این پرونده مرموز با گمشدن محسن جنجالی شد؛ مردی که با جا گذاشتن گوشیاش در کارخانه سیمان پردیس هیچ ردی از او باقی نمانده است. از شاهدان و خانواده همسر محسن بازجویی شد، اما پرونده با توجه به محل مفقود شدن به کلانتری و دادسرای پردیس ارجاع شد. در ادامه اما خانواده محسن هم از مسئولان کارخانه شکایت کردند ولی همچنان پرونده سر به مهر باقی مانده است. او پسری کوچک دارد که هنوز چشم به راه پدرش است.
خواهر محسن درباره آخرین جزئیات پرونده او به هفتصبح میگوید:« پرونده محسن حدود دو ماهی به تهران آمد؛ اما دادگاه تجدیدنظر تشخیص داد که باید پرونده در پردیس پیگیری شود چون نشانههای گم شدن محسن در پردیس بوده است. برای پرونده وکیل گرفتهایم و پرونده فقدانی تشکیل شده است. اما همچنان هیچ خبری نیست و ما هنوز به دنبال برادرمان میگردیم.»