پیروزی یاغی با سرپنجه پارسا، شادمان و دیگران
روزنامه هفت صبح، گروه تلویزیون| «یاغی» نام نخستین تجربه محمد کارت در سریالسازی است که آن را در سکوت خبری مقابل دوربین برد. سریال حتی به یکباره و بدون اطلاعرسانیهای معمول منتشر شد. با این حال حجم واکنشهای مثبت گواهی است بر اینکه خیلیها منتظر آن بودهاند؛ هم به دلیل سابقه کارگردان و هم حضور پارسا پیروزفر. «یاغی» تازهترین محصول اختصاصی فیلیمو است که هر پنجشنبه به دست مخاطبان خواهد رسید. این سریال چه داستان و حال و هوایی دارد و قسمت نخست آن چطور بود؟
مورد اول| داستان چیست؟
پدرام امیری، حسین دوماری و محمد کارت، فیلمنامه «یاغی» را با نگاهی به رمان «سالتو» مهدی افروزمنش نوشتهاند. قصه سریال از جایی شروع میشود که چند جوان در قامت ماموران شهرداری، مشغول سرقت وسایل فلزی و تجهیزات شهری هستند. آنها برای شخصی به نام دائی (با بازی امیر جعفری) کار میکنند.
در همان دقایق ابتدایی مشخص میشود، جاوید (علی شادمان) قهرمان اصلی قصه است؛ پسری که برای گذران زندگی هم دزدی میکند و هم کشتی میگیرد. نام نویسندگان سریال، پیش از این در فیلم «شنای پروانه» کنار یکدیگر دیده شده بود. این یعنی آنها به زبانی مشترک در داستانگویی رسیدهاند. وانگهی آن همکاری و نیز تجربیات جداگانهای که هر کدام در آثار دیگر کسب کردند، در «یاغی» تبدیل به برگ برنده شده است.
مورد دوم| چه حال و هوایی دارد؟
دوربین محمد کارت این بار هم به حاشیه شهر رفته است. او سالها تجربه مستندسازی با موضوع آدمهای خارج از محدوده شهر را دارد؛ مثل «خون مردگی» ، «بختک» ، «آوانتاژ» و … . کارت اولین فیلم سینمایی خود یعنی «شنای پروانه» را هم با حال و هوای مستندهایش ساخت.
«یاغی» نیز متاثر از این فضاست. قصه در منطقهای از شهر روایت میشود که شیوه زندگی در آن با مناطق دیگر تفاوتهای اساسی دارد. اینجا هنوز چرخ زندگی با قمار و قلدری میچرخد؛ اینجا آدمها قانون تعیین میکنند؛ اینجا پر از لات است، اینجا مثل هیچ جا نیست! محمد کارت در خلق فضایی باورپذیر موفق عمل کرده؛ حتی اگر فرض این باشد که جهان سریال، صرفا تخیل نویسندگان و کارگردان است.
مورد سوم| بازیگران چه کردهاند؟
قسمت اول «یاغی» بیش از همه به کام علی شادمان و امیر جعفری است. شادمان در نقش جاوید، خیلی زود تصورات راجع به خود را تغییر میدهد و از پسری دزد تبدیل به انسانی دوستداشتنی و حتی ترحمبرانگیز میشود. او سودای ازدواج با دختری خارج از منطقه زندگی خود را دارد اما سدی بزرگ مقابل اوست: نداشتن هویت.
این بخش از قصه، چالش اصلی قسمت یک است: آیا واقعا جاوید فرزند پدر و مادری است که ادعا میکند؟ اگر چنین است چرا عمه (ناهید مسلمی) منکر میشود؟ شادمان برای نمایش شخصیت جاوید عملکردی تحسینبرانگیز داشته؛ چه جایی که وسط گود کشتی میگیرد و چه وقتی به پای عمه میافتد و اشک میریزد. فصل دلدادگی او با دختر مورد علاقه (الیکا ناصری که بازیگر تازهواردی است) هم از کلیشهها پیروی نمیکند.
هم بازی مسلمی و هم ناصری عناصر تشکیل دهنده جذابیت قسمت یک هستند… خطر افتادن در دام کلیشه، متوجه بازی امیر جعفری است اما او شخصیت مردی خلافکار را طوری بازی کرده که خیلی زود مخاطب با یک کاراکتر تازه مواجه میشود. سهم عباس جمشیدیفر از قسمت یک، چند سکانس کوتاه است؛ با موهای تراشیده و سبیلی که هیچ نسبتی با نقشهای طناز او ندارد.
چه بسا بهزودی نقش جدید او حتی موفقتر از «زخمکاری» لقب بگیرد. در قسمت یک نوبت به طناز طباطبایی، نیکی کریمی و فرهاد اصلانی نرسید و پارسا پیروزفر فقط در چند سکانس حضور داشت. او مربی و استعدایاب کشتی است که به محله زاغهنشینها میآید و با نگاهی آرام و ظاهری مهربان مسابقات را تماشا میکند. طبق شنیدهها، کاراکترش چالشها و چرخشهای زیادی در ادامه سریال خواهد داشت و پس این آرامش یک توفان وجود دارد! تا همین جا بازی پیروزفر مورد توجه قرار گرفته.
مورد چهارم| واکنشها چه بوده؟
سریال «یاغی» در قسمت اول توانسته رضایت مخاطبان را جلب کند. کما اینکه در صفحه سریال شاهد نظرهای مثبت فراوان هستیم. از آن سو، ۹۸ درصد از کاربران فیلیمو، به «یاغی» امتیاز مثبت دادهاند. طبعا برخی نیز سریال را دوست ندارند یا به بخشهایی از آن نقد وارد میکنند. مهمترین ایراد قسمت یک طولانی بودن آن است که گاه مانع از ضربآهنگ داستان میشد. با این حال «یاغی» آبستن اتفاقات زیادی در قسمتهای بعد است و احتمالا پر سر و صداترین سریال این روزهای شبکه خانگی خواهد شد.