پنج یادداشت درباره زینب سلیمانی، قالیباف و...
روزنامه هفت صبح، کمال بردبار | یک : منش خانم زینب سلیمانی میتواند به یک مورد قابل بحث در رسانههای ما تبدیل شود. او از همان روز شهادت پدر به شکلی فعال و انرژیک در سپهر رسانهای ظاهر شد و به نماینده خانواده سلیمانی در عرصه عمومی بدل شد. او به عنوان یک دختر جوان با صراحت و جسارت سخنرانی مراسم تشییع پدر در تهران را نیز در حضور میلیونها نفر برگزار کرد.
به دیدار حسن نصرالله رفت و حالا با ازدواج با پسر یکی از بلند مرتبهترین مقامات حزبالله بر تداوم زیستش در مرکز و قلب مقاومت تاکید کرده است. حتما جزئیات عاطفی و احساسی هم در میان بوده که به ما ارتباطی ندارد اما این تداوم پیوستگی میان مهمترین محورهای مقاومت نکته پرارزشی است. کما اینکه پس از شهادت عماد مغنیه پسر او بارها در کنار سردار سلیمانی در تهران دیده شده بود.
* دو: یک مجری شبکههای ماهوارهای انعکاس خبر کیفرخواست دادستانی علیه ترامپ در سیانان را در توئیتر منتشر کرده و گفته صدها کامنت ذیل آن نوشته که مردم آمریکا این کیفرخواست را مورد استهزا قرار دادهاند. خب کنجکاو شدم و رفتم کامنتها را خواندم و اتفاقا برخلاف گفته این خانم مجری ایرانی شبکه ماهوارهای، بسیاری از کامنتها با این کیفرخواست همراه بودند و از آن استقبال کرده بودند.
معلوم نیست این خانم مجری چرا اطلاعات دروغین به فالوئرهای خود منتقل کرده است. در همان ۵۰ کامنت اول این خبر سی ان ان، حداقل نصف کامنتها با لحن ضد ترامپ نوشته شدهاند و این مشخص میکند که کیفرخواست علیه ترامپ از سوی دادستان ایران علیه مردی که سردار بزرگ ایرانیها را به شهادت رسانده حرکتی درست و منطقی بوده است.
* سه: سخنرانی ظریف در جلسه شورای امنیت نشان میدهد که چرا به دوستان اصولگرا تاکید میکنیم که ظریف یک موهبت به تمام معنا در دستگاه دیپلماسی ایران است. شیوه بیان او وسبک استدلالش باید برای بسیاری از سیاستمداران ما سرلوحه قرار بگیرد که در مجامع بینالمللی چگونه سخن بگوییم تا اتمسفر به نفع ما برگشته شود. این متن سخنرانی بهخصوص باید از سوی سعید جلیلی مورد دقت قرار گیرد که منافع ملی چگونه با شیوه سخن گفتن ما در مجامع بینالمللی عجین شده است و انقلابی بودن با اتخاذ ژست و بیان حرفهای رادیکال تفاوتهایی دارد. خداوند دکتر ظریف را برای دستگاه دیپلماسی ما حفظ کند.
* چهار: خاطره دکتر توکلی درباره سفر وی آی پی هادی غفاری در مجلس سوم همراه با خانواد و محافظان به دعوت یک کمپانی ژاپنی که درصدد گرفتن پروژههایی در ایران بود(دیروز در هفتصبح چاپ شد) دردناک و ترسناک بود. این بیتوجهی یک روحانی به مسئله بیتالمال، این بیاعتنایی یک سیاستمدار به پشت پرده چنین دعوتهایی انسان را افسرده میکند و نشان میدهد که در غفلت بزرگان عرصه سیاست ایران و در سهلگیریهای پرمخاطرهشان، بنای یک دیوار کج به تدریج گذارده شده است.
و عجیبتر آنکه افشاگری توکلی در این مورد در همان زمان با سرزنش دو روحانی دیگر حجتالاسلام قرائتی و آیتالله یزدی روبهرو شده است. چرا؟ یعنی مسئله و ابعادش کاملا مشخص نبوده است؟چه نکته معرفتی در میان بوده که حجتالاسلام قرائتی به عنوان استاد درسهایی از قرآن و آیتالله یزدی به عنوان قاضی القضات، زشتی حرکت نماینده مجلس در انجام این سفر غیر ضروری و تشریفاتی را درک نکردهاند؟
* پنج: دکتر قالیباف رئیس مجلس فرمودهاند دغدغه اول و آخر ما باید معیشت مردم باشد. اصلا قرارمان و قرارتان همین بوده است. این که بروید مجلس و به مسائل معیشتی مردم برسید. اصلا انتقاد شما از مجلس قبلی این بوده که آن قدر دنبال مسائل اجتماعی و بسط فضای سیاسی بودند فرصتی برای حل مشکلات اقتصادی مردم پیدا نکردند.خب. احسنت. پس انرژی بگذارید روی مسائل اقتصادی. فعلا با اختلاف زیاد مشکل همین مسائل اقتصادی است.
پس خودتان را نسپارید به آن جریان خاص پنهان شده در طیف اصولگرایان که در ته قلبشان خیلی دغدغه اقتصاد ندارند حتی دغدغه سیاست هم ندارند و تاکیدشان بر محدود شدن فضای اجتماعی کشور است. نشان دهید که اصلاح اقتصاد هدف اصلیتان است و این قدر درباره اینستاگرام و دوچرخه سواری و سریالهای تلویزیونی وقت مردم را نگیرید. معیشت باید هدف اصلی مجلس باشد. جناب آقای قالیباف در ریاست مجلس قاطع و دقیق باشید. اقتصاد هدف اصلی باید باشد. ترمیم اقتصاد یعنی عدالت اجتماعی و به دنبال آن بسیاری از معضلات اجتماعی کمرنگ و یا حداقل بیاهمیت خواهند شد.