پنج پرونده قتل و شکنجه در دخمههای مخوف جنایتکاران
روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری | یکی از مخوفترین لحظات در فیلمهای ژانر وحشت، لحظهای است که یک قاتل زنجیرهای یا فرد آزارگر نقشه اغفال میکشد و طعمه خود را به مکان مخوفش کشانده و بعد از آن دیگر معلوم نیست چه به سر آن فرد میآید. آیا مورد آزار و اذیت، شکنجه و تعرض قرار میگیرد، به قتل میرسد یا بالاخره موفق به فرار میشود. اصلا بعضی از خانهها به دلیل اتفاقاتی که داخلشان رخ داده به غایت مخوف است.
تا جایی که همسایهها از همسایگی در کنار خانه مذکور انصراف داده و به طور کلی از آن محله رفتهاند. داستانی که روز سهشنبه خبری شد جرقه این گزارش است. کشف خانه مخوف حوالی خیابان قزوین و کمیل که پسری ۳۳ساله با همدستی خواهرش، دختران را اغفال کرده به آنجا کشانده مورد تعرض و آزار و اذیت قرار داده و در نهایت یک زن را نیز کشته است. در این گزارش پرونده خانههای وحشت را ورق میزنیم.
یک: ماجرای حبس شیما در خانه بهلول و قتل
همین روزها سالگرد کشف پیکر شیما صباگردی، دختر ۱۶سالهای است که مرداد سال ۹۸ به دلیل این که توسط پسری اغفال شد از خانهشان حوالی شرق تهران خارج شد. پسر به سر قرار نیامد و شیما به پایانه بیهقی میرود در آنجا بهلول، پیرمرد ۶۰ ساله که به گفته اهالی پایانه موادمخدر توزیع میکرده شیما را اغفال کرده و با خود میبرد که در دوربینها نیز ثبت شده است. او در اعترافاتش میگوید ۵۰ روز شیما در آن خانه در محله نظامآباد بوده. با هم شیشه میکشیدند و یک شب بحثشان شده و او با شال گردن شیما را خفه کرده و بعد هم جسدش را در باغچه خانه صاحبخانهاش که کلیدش را داشته چال میکند.
اگرچه در حالی که بهلول در بازداشت بود زن دیگری شیشههای خانه او را شکسته و از آنجا فرار میکند که مشخص میشود او نیز فرار از منزل در پروندهاش داشته است. خانواده اصلی شیما برای بهلول درخواست قصاص دارند. بهلول مدتها طول کشید تا دستگیر شد و حتی قتل زنی دیگر را نیز به او نسبت دادند که تایید نشد. در خانهاش در نظامآباد کفشهای زنانه و لباس زنانه پیدا شد که با توجه به این که تنها زندگی میکرد گفت برای رفیقش آنها را میفروخته است. بهلول در انتظار تشکیل دادگاه است اما معلوم نیست ۵۰ روزی که شیما در آن خانه حبس بوده بر او چه گذشته است.
دو: دیوارنویسی سه خواهر در خانه قبل از خودکشی
سه خواهر مجرد پیش از خودکشی، با نوشتن جملهای روی دیوار از همه طلب بخشش کردند. ماجرا به اسفند سال ۹۴ بازمیگردد. سه خواهر ۴۵ تا ۵۰ ساله که در طبقه دوم خانه پدریشان واقع در نظامآباد تهران زندگی میکردند، یک روز اسفندماه شیر گاز را بازکردند و خودشان را کشتند. اما آنها پیش از مرگ وصیتنامهای روی دیوار نوشتند و علت مرگ را مشکلات خانوادگی عنوان کردند. آنها دو کلمه نوشتند:«حلالمون کنید».
کسی که اجساد را کشف میکند برادرشان بوده است. او در آن زمان درباره این ماجرا میگوید:« خواهرهایم هر سه مجرد بودند. آنها هرکدام ۴۲، ۴۵ و ۵۰ ساله بودند که در طبقه بالا زندگی میکردند. من و پدرم هم در طبقه پایین با هم زندگی میکردیم. مادرمان هم سالها پیش فوت کرده بود. خواهرهایم مشکل خاصی نداشتند، اما نمیدانم چرا دست به چنین کاری زدند. عصر وقتی از سر کار به خانه برگشتم، طبقه بالا رفتم اما با چنین صحنه دردناکی روبهرو شدم. اول تصور کردم آنها دچار گازگرفتگی شدهاند، ولی وقتی نوشته روی دیوار را خواندم تازه متوجه شدم که آنها هر سه با هم دست به خودکشی زدهاند.»
سه: شکنجهگاه اعظم خانهاش بود
اردیبهشت سال ۹۵ عکس زنی ۳۰ ساله به نام اعظم و دو دخترش در مشهد منتشر شد. زنی که ۲۱ روز در شکنجهگاه شوهرش، به همراه دخترانش مورد ضرب و شتم قرار میگیرد. اعظم زنی ۳۰ ساله ساکن مشهد است که از دوم فروردین ماه ۱۳۹۵ به مدت ۲۱ روز، در خانه به همراه دو دخترش هانیه و هدیه، توسط شوهرش حبس و شکنجه شدند. آنها در مدت این ۲۱ روز غذایی نخوردند. شوهر اعظم به شیشه و کریستال اعتیاد دارد. شوهر اعظم او را به روشهای مختلف سوزانده و با چاقو و لبه شکسته سینی فلزی زخمی کردهاست.
این مرد فک و سه دندان هانیه (دختر بزرگتر) را نیز شکستهاست و بدن او و هدیه (دختر کوچکتر) را سوزانده و زخمی کردهاست. این مرد پس از دستگیری به زندان منتقل شد. اعظم و دخترانش نیز به بیمارستان منتقل شدند. ۲۱ روز این سه نفر در خانه مخوف شکنجه شدند. اعظم زن ۳۰ ساله ساکن مشهد، قربانی خشونتهای وحشتناک شوهر معتادش شده است. او به همراه هانیه ۸ ساله و هدیه ۵ ساله به مدت ۲۱ روز بدون غذا در خانه حبس شده بودند. در این مدت شوهرش او را داخل صندوق فلزی میانداخت و زیر صندوق، اجاق گاز را روشن میکرد.
۲۱ روز از این شکنجه گدشته بود که شوهرش با توهم خیانت اعظم ، با یک مرد غریبه به خانه میآید و در حضور اعظم به مرد میگوید که تو همسرم را میشناسی و با هم رابطه داشتهاید. مرد نیز با دیدن اوضاع مادر و دو دخترش با پلیس تماس میگیرد. زن به همراه دخترانش به دلیل جراحات وارده یک شبانهروز در بیمارستان بستری میشوند و تحت مراقبت قرار میگیرند.شوهر اعظم از ابتدای ازدواجشان به مصرف موادمخدر اعتیاد داشت. در اوایل فقط تریاک مصرف میکرد اما پس از مدتی به مصرف کریستال و شیشه اعتیاد پیدا کرد.۱۲ سال از زندگی مشترکشان گذشته بود و در این سالها اعظم بارها قربانی خشونتهای بیرحمانه شوهرش شده بود. بالاخره شوهر او به حبس طولانی مدت محکوم میشود.
چهار: حبس یک ماهه زن در اتاق خواب
تلفن خانه به صدا درآمد و دختربچه ۹ ساله تلفن را برداشت. آن سوی خط خاله دخترک بود که از او میخواست گوشی را به مادرش بدهد ولی وی که میترسید راز غمناک خانهشان را تعریف کند زد زیر گریه و گوشی را قطع کرد.خاله دختربچه که نگران شده بود مدام به تلفن خانه خواهرش زنگ زد تا که پریسا کوچولو تلفن را برداشت و با گریه به وی گفت مادرش یک ماه میشود که در اتاق خواب زندانی شده است. دقایقی بعد چند تن از بستگان این زن به خانه وی آمدند و پس از اینکه یکی از آنان از دیوار بالا رفت و خود را به خانه رساند با حقیقتی تلخ روبهرو شد.
او ابتدا در را باز کرد و سپس پلیس را در جریان این ماجرای غمانگیز قرار داد.با مراجعه تیمی از پلیس و درخواست بستگان زن صاحبخانه برای نجات وی، آنان با باز کردن قفل در اتاق با بدن نیمه جان این زن روبهرو شدند و برای نجات جان وی با اورژانس تماس گرفتند. این ماجرا به خرداد امسال بازمیگردد. این زن ۳۵ بعدها گفت شوهرم به من مشکوک شده و یک ماه من را حبس کرده است. هر چقدر خودم را به وی نزدیک کردم تا این دیدگاه تاریکش از بین برود ولی هیچ فایدهای نداشت و هر روز نسبت به روز گذشته به من بدبینتر میشد و مرا محدودتر میکرد
تا اینکه شوهرم با ادعای رابطه من با مرد دیگری مرا در خانه زندانی کرد و حتی نمیگذاشت دخترم را ببینم و روزی یک بار به من غذا میداد و در اتاق خواب برایم همیشه قفل بود و جرات نداشتم کسی را هم باخبر کنم وگرنه کتک آخر و عاقبتم بود.این زن رنجور در ادامه افزود: صبحهایم را به سختی شب میکردم. روزها با شنیدن صدای دخترم که پشت در اتاق مرا صدا میزد و با من درد دل میکرد و سعی میکرد بخندم، سر میکردم. التماسهایم به شوهرم که اشتباه میکند نیز فایدهای نداشت، انگار وی سحر و جادو شده بود و به حرفهایم اعتنایی نمیکرد تا اینکه دخترم مرا از مرگ نجات داد. در نهایت مشخص شد مرد به بیماری بدبینی دچار است و واقعا زن اقدام اشتباهی انجام نداده.
پنج: سه قتل و مثله کردن در حمام
شاید وقت آن است که خانه اکبر خرمدین هم در لیست خانههای وحشت قرار بگیرد. خانهای که حمامش شاهد مثله کردن سه جسد بوده است. جسد بابک خرمدین، آرزو خرمدین و داماد خانواده یا پسر خواهر اکبر خرمدین. ماجرای اکبر خرمدین ۸۰ ساله که آبان امسال عمرش به محاکمه نرسید. مردی که با کمک همسرش ایران پسر، دختر و دامادشان را نیمه بیهوش کرده به قتل رسانده و بعد در حمام اکبر خرمدین اجساد را مثله کرده است. شاید خانه فاز سه اکباتان هم باید در لیست خانههای مخوف قرار بگیرد. جایی که سه جسد در آنجا تکه تکه شده است! او علت قتل این افراد را فساد بالا عنوان کرده و با کشاندن سه نفر به خانه و خوراندن غذای آغشته به قرص خواب آور به قتلشان رسانده است.