کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۳۷۶۰۵
تاریخ خبر:

پنج پرونده قتل و درگیری با دزدان توسط مالباختگان

روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری| ‌داستان درگیری مالباختگان با سارقان از آن دسته ماجراهایی است که فی‌الواقع و در زبان عامه دو سر سوخت برای مالباخته است. از یک‌سو سارقان زیاد شده‌اند، قیمت گوشی و سایر اقلام باارزش چنان گران شده که مالباختگان به سادگی نمی‌توانند از کنار سرقت اموال‌شان بگذرند از سوی دیگر سارقان هم خشن شده‌اند به هر ضرب و زوری که هست می‌خواهند سرقت کنند.

در این میان نه این که پلیس هم نشسته باشد و دست روی دست گذاشته باشد و هیچ کاری نکند اما خب اگر خوب به قضیه نگاه کنیم در این مدت پلیس هم کم تلفات نداده است. بارها پلیس به شهروندان توصیه کرده که خودتان وارد اقدام عملی با سارقان نشوید، درگیر نشوید تا منجر به اتفاق ناخوشایندی شود اما به هرحال گوشی گران است و گذشتن از مال سخت! در این میان جرم مالباخته‌ای که با سارق درگیر می‌شود چیست؟

در اکثر پرونده‌ها از قانون تسبیب در مرگ استفاده می‌شود. قانون گذار در ماده ۵۰۶ قانون مجازات اسلامی تسبیب را مورد تعریف قرار داده و چنین بیان داشته است:«تسبیب در جنایت آن است که کسی سبب تلف شدن یا مصدومیت دیگری را فراهم کند و خود مستقیما مرتکب جنایت نشود به طوری که در صورت فقدان رفتار او جنایت حاصل نمی‌شد مانند آن‌که چاهی بکند و کسی در آن بیفتد و آسیب ببیند.» در این گزارش، پنج پرونده قتل سارقان توسط مالباختگان را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

یک:مرگ زورگیر ۱۷ساله در تصادف
داستان به مرداد سال ۹۶ بازمی‌گردد. قربانی پسری ۱۷ساله و راکب موتور بود که در تصادف با خودروی زانتیا جانش را از دست داده بود. به گفته شاهدان پسر کم‌سن و سال دیگری ترک‌نشین موتور بود که پس از تصادف به سمت یک دستگاه موتور رفت و با تهدید قمه موتور را سرقت کرد. پس از آن جوان موتورسوار را به زمین پرتاب کرده و از محل گریخت. کارآگاهان به بازرسی از قربانی پرداختند و داخل جیب‌های او چند گوشی موبایل، گردنبند طلا و قمه پیدا کردند.

این نشان می‌داد که وی یک سارق زورگیر بوده است. اگرچه در ابتدا این فرضیه مطرح شد که راننده زانتیا از طعمه‌های قربانی و همدستش بوده و پس از تعقیب وی با تصادف عمدی او را زیر گرفته است اما پس از بازبینی تصاویر دوربین‌های آن اطراف این فرضیه رد شد. در این میان راننده زانتیا گفت: خواهرم مریض بود و می‌خواستم او را به بیمارستان ببرم. برای همین با عجله و سرعت زیاد در حال رانندگی بودم، ‌اصلا متوجه دو نوجوانی که سوار بر موتور بودند نشدم. ناگهان دیدم که با موتور تصادف کرده‌ام و هردو نقش بر زمین شده‌اند. باورکنید آنقدر نگران وضعیت خواهرم بودم که اصلا متوجه نشدم که تصادف چطور رخ داد.

درحالی‌که کارآگاهان همچنان سرگرم تحقیق در محل بودند فردی در محل تصادف حاضر شده و مدعی شد که لحظاتی قبل‌تر در نزدیکی خیابان مفتح دو پسر کم‌سن و سال موبایل او را قاپیده‌اند. وی گفت: ترک نشین موتور پس از سرقت قمه را به سمت بالا گرفت و با حرکاتی ترسناک قمه را دور سرش چرخاند، سپس با خنده تهدید کرد که اگر تعقیبش کنم جانم در خطر است. وی با شناسایی موتورسواری که جان باخته بود تأیید کرد که وی راکب موتور بوده و سارق است. روز حادثه قربانی و همدستش دست به چهار یا پنج فقره زورگیری در مرکز تهران زده بودند.بعدها از راننده زانتیا توسط خانواده زورگیر شکایت شد و هنوز این پرونده ادامه دارد.

دو: قتل سارق در درگیری با صاحب‌خانه در قائم‌شهر
خرداد امسال فرماندهی انتظامی شهرستان قائم شهر از وقوع درگیری منجر به مرگ سارق ۵۰ ساله با صاحبخانه در یکی از منازل مسکونی خبر داد. فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که زن و شوهری، سارق قوی هیکلی را در خانه‌شان کشته‌اند! اگرچه آنها می‌خواستند سارق را دستگیر کنند. زن می‌گوید:« بیرون خانه بودیم و وقتی وارد خانه شدم به اتاق خواب رفتم که ناگهان دیدم پرده اتاقک پشت اتاق خواب تکان خورد. ترسیده بودم و احساس کردم کسی داخل خانه است ، به سمت اتاقک پشت اتاق خواب که یک در به سمت راه پله طبقه بالا دارد رفتم.

وقتی به آنجا رسیدم مرد قوی هیکلی را دیدم که آرام می‌گفت ساکت باش، کاری به کسی ندارم که شروع به داد و فریاد کردم و همسرم علی را صدا زدم.همسرم وارد اتاق شد که سارق قوی هیکل علی را روی تخت انداخت و من از اتاق بیرون رفتم و در را از پشت گرفتم که مانع فرار سارق جوان شوم اما دزد قوی هیکل در را به داخل کشید و در را باز کرد، همسرم با او درگیر شد که من از خانه خارج شدم و ابتدا در کوچه را قفل کردم و سپس زنگ همسایه‌ها را زدم و از آنها کمک خواستم.

گوشی موبایل یکی از همسایه‌ها را گرفتم و به ۱۱۰ زنگ زدم و آدرس دقیق خانه‌مان را که در بوستان ششم شرقی است دادم و سپس همراه همسایه‌ها وارد خانه شدیم که دیدم دست همسرم خونی است و مشخص بود که سارق قوی هیکل با چاقو به دست همسرم زده و دزد نیز که سرش خونریزی داشت به حالت خمیده کنار مبل که در چند قدمی ستون وسط خانه است ایستاده بود و از ما آب خواست. می‌ترسیدیم سارق قوی هیکل فرار کند که در ادامه اهالی محل به کمک آمدند

اما پلیس ۱۱۰ نیامد، خون زیادی از سر سارق قوی هیکل می‌رفت، در صحنه درگیری سارق با همسرم نبودم ولی فکر کنم پایش روی کاور لباس رفته و لیز خورده و سرش به ستون برخورد کرده است.روز گذشته از دست این سارق که قبلا هم به خانه‌مان آمده بود شکایت کردم اما کسی باور نمی‌کرد و پیگیر ماجرا نشد.» همسر مرد هم می‌گوید سارق به دستش چاقو زده و خواسته فرار کند که او از روی زمین پای او را گرفته که سارق زمین خورده و سرش به ستون می‌خورد.

سه: قتل سارق به دست عابر
ماجرا به شهریور امسال بازمی‌گردد. پسری از اهالی فارس که به تازگی از قتل پدرخوانده‌اش مبرا شده بود برای دیدن دختر مورد علاقه‌اش به تهران می‌آید که باز دچار بدشانسی می‌شود. او به ماموران پلیس می‌گوید:« دقایقی قبل متوفی و دوستش که سوار بر موتور بودند روی پل جوادیه به سمتم هجوم آوردند و خفتم کردند. آن لحظه من در حال صحبت با موبایلم که آیفون ۱۲پرومکس و گران‌قیمت است، بودم.دو مرد سارق که سوار بر موتور بودند با تهدید چاقو از من خواستند که موبایلم را به آنها بدهم.

من مقاومت کردم و با آنها درگیر شدم اما آنها چاقو داشتند و با زور و تهدید گوشی مرا دزدیدند. پس از سرقت، قصد فرار داشتند که من پیراهن ترک‌نشین را گرفتم و کشیدم. قصدم این بود که مانع فرارشان شوم اما ناگهان او از روی موتور به زمین افتاد و همدستش او را جا گذاشت و فرار کرد. مرد ترک‌نشین حتی یک‌بار از روی زمین بلند شد تا به فرار ادامه بدهد اما حالت گیجی داشت و دوباره زمین خورد. از آن پس دیگر تکان نخورد و به‌نظر می‌رسید از هوش رفته است.

چون موبایلم سرقت شده و سارق دیگر آن را برده بود، زنگ خانه‌های آن حوالی را زدم تا یک نفر را پیدا کنم و از او بخواهم به اورژانس و پلیس زنگ بزند. سرانجام یک رهگذر در حال عبور از آنجا بود که موبایلش را گرفتم و به پلیس و اورژانس زنگ زدم. مرد۴۰ساله سارق فوت می‌کند و حالا این پسر۲۲ ساله به جرم قتل بازداشت شده است!

چهار: تعقیب و گریز سارق در اتوبان آزادگان
ماجرا به سال ۹۸ بازمی‌گردد. مردی که بعد از سرقت تلفن همراهش سارق را دنبال کرده و مرد سارق حین تعقیب‌وگریز تصادف کرده و جانش را از دست داده است به اتهام تسبیب در قتل محاکمه شد. صاحب تلفن همراه سرقت شده درباره حادثه گفت:« در حال صحبت کردن با تلفن همراهم بودم که پسر جوانی سوار بر موتور آن را از من سرقت و فرار کرد. من هم بلافاصله او را تعقیب کردم اما او به یکباره خلاف جهت خودروها وارد اتوبان آزادگان شد و من هم تعقیبش کردم که دقایقی بعد با چند خودرو برخورد کرد و به زمین افتاد، خودم با اورژانس تماس گرفتم اما امدادگران اورژانس پس از حضور و معاینه این جوان مرگش را تأیید کردند.»

پس از آن راننده‌ای که با جوان سارق برخورد کرده و موجب مرگ او شده بود بازداشت شد و درباره این ماجرا گفت: «در حال رانندگی بودم که به یکباره موتوری خلاف جهت و با سرعت زیاد به سمتم آمد هرچه تلاش کردم با او تصادف نکنم نشد.» مقتول سابقه بارها سرقت گوشی همراه داشته است.با اینکه سارق بودن فرد مشخص شد اما خانواده‌اش از مالباخته شکایت کرده و او را مسبب مرگ فرزندشان معرفی کردند. به همین خاطر مرد مالباخته به اتهام تسبیب در قتل بازداشت شد و در بازجویی‌ها یک ‌بار دیگر تکرار کرد که قصد به خطر انداختن جان مقتول را نداشته است و فقط به دنبال پس گرفتن تلفن همراهش بوده که این اتفاق رخ داد.

پنج: شکنجه مرگبار سارقان توسط ۴ نگهبان باغ
چهار نگهبان باغ که متهم هستند در جریان دستگیری یک سارق او را شکنجه کرده و به قتل رسانده‌اند در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند. رسیدگی به این پرونده از فروردین سال گذشته با گزارش یک زن مبنی بر ناپدید شدن شوهرش آغاز شد. دوست این مرد درباره روز حادثه گفت:«روز حادثه با خودروی محمود به جاجرود رفتیم و وقتی از کنار باغ بزرگی رد می‌شدیم حفاظ فلزی حصار دور باغ نظرمان را جلب کرد و به فکر سرقت افتادیم.

در حال بریدن آنها بودیم که چهار مرد جوان با چوب و چماق به ما حمله کردند و پس از این که کتک‌مان زدند، پاهایمان را با زنجیر به عقب تراکتور بستند و ما را روی زمین کشاندند.»متهمان پرونده نیز گفتند:« روز حادثه پس از آنکه متوجه شدیم دو نفر در حال سرقت حصار اطراف باغ هستند، آنها را گرفتیم و کتک زدیم اما قصدمان کشتن آنها نبود. سه متهم دیگر هم حرف‌های همدست‌شان را تأیید کردند.»حالا اولیای دم از نگهبانان شکایت کرده‌اند و آنها نیز در دادگاه گفتند:« ما درگیری را قبول داریم اما مقتول را شکنجه نکردیم و شاید پس از رفتن از پیش ما، او با دوستش درگیر شده و علت قتل همان درگیری باشد.» این پرونده هنوز ادامه دارد.

کدخبر: ۴۳۷۶۰۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر