کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۰۲۰۱۹
تاریخ خبر:

پنج خرده روایت خواندنی از سردار سلیمانی

روزنامه هفت صبح | روز گذشته پر بود از خبرها و روایت‌هایی درباره حاج قاسم سلیمانی. روایت‌ها به اندازه‌ای جذاب و زیاد بودند که برای مرور آن‌ها باید کل صفحه را به آن اختصاص می‌دادیم. در اینجا پنج روایت محبوب‌تر را مرور می‌کنیم.

* یک: حبیب احمدزاده نویسنده و فیلمنامه‌نویس‌
این نویسنده در یادداشتی به روایت حضور سردار سلیمانی و ابومهدی مهندس هنگام سیل خوزستان پرداخت و نوشت: «نمی‌دانم چندمین روز سیل در خوزستان بود که دیگر همه متوجه وخامت روبه تزاید اوضاع شده بودند. در شادگان بودیم و هر دقیقه آب بالا و بالاتر می‌آمد. با گروه جشنواره دانش‌آموزی روستا به روستا می‌رفتیم تا بتوانیم با حضور هنرمندان و پخش عروسک و گرفتن جشن‌هایی کوچک در حد و اندازه هر ده، به بچه‌های روستایی روحیه دهیم که غروبی گفتند حاج قاسم در راه است.

آقای شوشتری از ستاد عتبات خوزستان و آقا مکی دبیر جشنواره خودمان خودجوش خانه‌ای پیدا کردند و وقتی او رسید این دو رفیقمان برای تهیه مختصر شامی همراه با صاحبخانه بیرون رفتند و به سردار گفتم که دوستان برمی‌گردند و شما حتما امشب شام اینجا مهمان هستید که ایشان با لحن معترضانه و محجوبانه‌ای اعلام کرد که ما واقعا راضی به زحمت نیستیم، من هم به شوخی جواب دادم فعلا که زحمت دادید، دیگه نمی‌شه کاریش کرد!

خندید و گفت راست میگی، این چه حرفی بود که زدم و سری تکان داده و نشست. از همان لحظه اول رفتارشان با جوانان بومی و روستایی و افراد تازه‌وارد کاملا به چشم می‌خورد. خودشان بلند شده و به طرف‌شان رفته و با آنان چاق سلامتی کرده و آنان را در کنار خود می‌نشاندند و از احوالات‌شان ریز و درشت می‌پرسیدند. در این هنگام ابومهدی مهندس هم وارد و جمع‌شان تکمیل شد. نماز را همگی پشت سر ابومهدی خواندیم و بعد با سادگی و بدون توجه به بزرگی یا کوچکی یا رتبه و جایگاه به دیوار هال منزل تکیه زده و سفره انداختیم. سردار هم با ذکر نام همه را بر سر سفره خواند و عجیب‌تر آنکه برای نیروهای همراهش لقمه می‌گرفت و به دست‌شان می‌داد!

تلفنم زنگ خورد، خانم کارگردان معروفی بود که تحت تاثیر احساسات و شایعات فضای مجازی می‌گفت که چه‌جور غیرت افراد محلی قبول می‌کند که نیروهای عراقی وسط زن و بچه آنان باشند. گفتم فلانی ما هشت سال با ارتش عراق جنگیدیم و می‌دانیم چه جور از ناموس‌مان دفاع کنیم و در ضمن این‌ها که به کمک آمده‌اند در زمان جنگ هم کنار ما با همان به‌قول شما ارتش صدام در جنگ بودند!

چند لحظه بعد دوباره گوشی زنگ خورد، این‌دفعه همسر یکی از کارگردانان معروف سینما بود که می‌پرسید: شنیدم حشدالشعبی با تانک در حال اشغال خوزستان است و حتی وارد شادگان شده، راست است؟ نگاهی به صورت آرام و درحال غذاخوردن ابومهدی کردم و به خانمِ دوستم گفتم آخه این همه نقطه سوق‌الجیشی در خوزستان، جا قحطی است که کسی بخواهد به‌جای مثلا آبادان یا اهواز، شادگان را بگیرد؟ ان‌شاءالله خدمت‌تان زنگ می‌زنم، بعد از شام، قضیه تلفن را به ابومهدی گفتم خندید و گفت هرکس جز لودر و بیل‌ مکانیکی چیزی همراه ما دید، غنیمت بگیرد و آهن‌اش را بفروشد و خرج سیل‌زده‌ها بکند!

زمان داعش ملت ایران خالصانه و بی‌توقع کمک ملت عراق کردند، الان که در کشور شما سیل آمده هم ما احساس وظیفه کردیم برای جبران قسمت کوتاهی از محبت‌هایتان به کمک بیاییم. البته ما فقط وسایل مهندسی آورده‌ایم برای کمک به جلوگیری از پیشرفت سیل و گروه بهداری برای اینکه امراض بومی ما با منطقه شما یکی است و پزشک و پرستار ما عرب زبان است و راحت‌تر با مردم عرب‌زبان شادگان و سوسنگرد ارتباط برقرار می‌کند.

گوشی را به سمت‌اش گرفته و عرض کردم همین‌ها را با ذکر نام همسر آن کارگردان بگوید تا تصویربرداری و برایش ارسال کنم، خندید و با تعجب پرسید صحبت کنم؟ چشم، بعد با همان شیرینی لهجه عربی، به فارسی سلامی دوستانه به خانم آن طرف خط کرد و مانند آنکه باخواهرش صحبت می‌کند بسیار صمیمی و دلسوزانه همه چیز را برایش توضیح داد. فیلم را با این عنوان برای آن خانم ارسال کردم: «سخنرانی تکی ابومهندس رهبر حشدالشعبی برای هموطنی دل‌نگران از سقوط شهر فوق‌سری و استراتژیک شادگان به دست عراقی‌ها، درست سی‌وخورده‌ای سال پس از اتمام جنگ تحمیلی!»

* دو: پسر سید حسن نصرالله
جواد نصرالله پسر دبیرکل حزب‌الله لبنان با انتشار تصویری از پدرش و سردار قاسم سلیمانی در توئیتر نوشت: «گویی به غیر از این جهان تعلق دارند.»

* سه: درخواست دختر سردار سلیمانی از سید حسن نصرالله
دختر فرمانده شهید نیروی قدس سپاه ایران در گفت‌وگو با شبکه‌ای لبنانی دبیرکل حزب‌الله را «عموی عزیز» خواند و گفت، می‌داند وی انتقام خون پدرش را می‌گیرد. زینب سلیمانی دختر شهید «قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس سپاه ایران در گفت‌وگویی با شبکه «المنار» اعلام کرد، «دونالد ترامپ کثیف» باید بداند با به شهادت رساندن سردار سلیمانی نمی‌تواند یاد او را از بین ببرد. او گفت: جهان بداند شهادت حاج قاسم ما را نخواهد شکست و ما در نهایت حق او را مطالبه خواهیم کرد. زینب سلیمانی در ادامه «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب‌الله را «عموی عزیز» خواند و ضمن ابلاغ سلام به وی، گفت می‌داند وی انتقام خون پدرش را می‌گیرد.

* چهار: آخرین دست نوشته حاج قاسم سلیمانی در فرودگاه سوریه
نوشته‌ای از سردار قاسم سلیمانی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده که گفته شده آخرین دست‌نوشته حاج قاسم سلیمانی در فرودگاه سوریه قبل از پرواز است. در این نوشته آمده: «الهی لا تکلن/ خداوندا مرا بپذیر /خداوندا عاشق دیدارتم /همان دیداری که موسی را ناتوان از ایستادن و نفس کشیدن نمود ./ خداوندا مرا پاکیزه بپذیر.»

* پنج: انتشار مجدد نامه‌ای کمتر دیده شده
نام سردار صادق، حاج قاسم سلیمانی برای صاحب منزلی که در خلال عملیات آزادسازی البوکمال، از آن منزل به عنوان مقر استفاده کرده بود، به طور گسترده‌ای دوباره منتشر شده است. سردار سلیمانی در این نامه با معرفی خود، بابت استفاده از منزل به عنوان مقر، از صاحب آن عذرخواهی کرده است و ضمن نوشتن شمار تلفن منزل شخصی‌اش در انتهای نامه، برای جبران هرگونه خسارت احتمالی یا هرگونه درخواست دیگری از طرف صاحب منزل، ابراز آمادگی کامل کرده است. سردار سلیمانی همچنین در بخشی از این نامه بیان کرده من میان خودم (به عنوان یک شیعه) و شما (به عنوان یک سنی) تفاوتی نمی‌بینم زیرا من خود را پیرو سنت رسول‌الله (صلی الله علیه وآله) و شما را نیز محب اهل بیت (علیهم السلام) می‌دانم.

کدخبر: ۳۰۲۰۱۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر