کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۲۸۱۰۱۹
تاریخ خبر:

پرونده قتل فجیع‌ خانم پرستار‌ به دادگاه رسید

روزنامه هفت صبح، خلیل موسوی | مردی که با ادعاهای عجیب و غریب‌اش خانم جوانی را که با او در یک معامله ملکی درگیر شده بود به قتل رسانده است به زودی در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه خواهد ایستاد. رسیدگی به این پرونده از نوزدهم آذر ماه گذشته و در جریان اعلام یک گمشده به ماموران اداره یازدهم آگاهی پلیس تهران بزرگ آغاز شد.

در این روز مردی در برابر ماموران از گمشدن مرموز همسرش پرده برداشت و گفت: امروز صبح خانم‌ام از خانه بیرون رفت. او پرستار است و در مطب دکتری به همین کار مشغول است. بعد از خروج‌اش هیچ تماسی را پاسخ نمی‌دهد و هیچ خبری هم از او ندارم.

با اعلام این گزارش مفقودی، سریعا ماموران دست به کار شدند و با بررسی آخرین تماس‌های گمشده متوجه شدند او آخرین بار با یک راننده آژانس اینترنتی تماس برقرار کرده است و سریعا با توجه به این موضوع، راننده مذکور به اداره آگاهی تهران بزرگ احضار شد. زمانیکه این مرد از فقدان پرستار جوان باخبر شد گفت: آن روز او را سوار خودرویم کردم و به حوالی متروی جوانمرد قصاب بردم.

در آنجا او با فردی تماس گرفت و بعد از آن او را نزد همان فرد که داخل ماشین‌اش منتظر آن خانم بود بردم و وقتی که او سوار ماشین شد محل را ترک کردم. گمان می‌کنم او با آن فرد که داخل ماشین نشسته بود معامله‌ای داشت چراکه پشت تلفن از معامله یک خانه صحبت می‌کردند.

با توجه به این اظهارات از شوهر گمشده تحقیقات به عمل آمد و مشخص شد فقدانی آن روز برای انجام کارهای ملکی‌اش با فردی که خانه‌ای را از او خریداری کرده بود قرار داشته و با به دست آمدن این اطلاعات، مظنون اصلی پرونده با صدور دستور قضایی بازداشت و تحت تحقیقات قرار گرفت.

او که چاره‌ای جز اعتراف نداشت گفت: او را کشتم و جسدش را نیز سوزاندم! در ادامه این متهم ۴۰ ساله از جزئیات ماجرای قتل اینگونه پرده‌برداری کرد: با خانم پرستار سر یک ملکی اختلاف داشتیم. من خانه‌ای را به کسی فروخته بودم و به عنوان ضمانت ۳۰۰ میلیون تومان سفته به طرف معامله‌ام داده بودم.

خانم پرستار نیز این ملک را از طرف معامله من خریداری کرده و تمامی سفته‌ها را نیز یک جا گرفته بود. روز واقعه قرار بود تمامی سفته‌ها را برایم بیاورد اما وقتی سر قرار رسید در صندلی جلو نشست. با هم دقیقا جلوی محل کار من قرار داشتیم و از قبل نیز به او عنوان کرده بودم با پوشش کامل به محل بیاید تا همکارانم به ماجرا مشکوک نشوند اما همین که رسید در صندلی جلوی خودرو نشست و همین موضوع مرا عصبانی کرد.

درباره این حرکتش اعتراض کردم که داد و قال راه انداخت و گفت شما همه‌تان مثل هم هستید و… که من هم ناراحت شدم و برای اینکه به صحبت‌هایش ادامه ندهد دستانم را روی گلویش گذاشتم تا ساکت شود. با این تفسیر بود که او کشته شد و بعد از قتل، جسد را با ماشین به اتوبانی در حوالی قم بردم و با بنزینی که از پمپ بنزین تهیه کرده بودم آن را آتش زدم و محل را نیز ترک کردم.

متهم درباره اینکه چرا آن روز قرار را جلوی پادگان گذاشته است نیز گفت: قبلا در آنجا کار می‌کردم اما به دلیل محول شدن یک ماموریت به من و به دلیل اینکه نتوانستم آن را انجام بدهم از آنجا اخراج شدم.با ثبت این ادعاها بالاخره واقعیت پرونده مشخص شد و با حضور سریع ماموران در محل اعلامی توسط قاتل، مشخص شد که جسد نیز در همان حوالی در حالیکه تمامی نواحی بدنش سوخته شده افتاده است.

به این ترتیب پرونده تکمیل و با انتقال جسد به پزشکی قانونی، تحقیقات روی جسد نیز آغاز شد و با صدور گواهی پزشکی قانونی درباره علت مرگ، کیفرخواست از سوی دادستان علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. با ارسال این پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی قربانزاده جلسه رسیدگی به اتهامات متهم نیز به زودی برگزار خواهد شد.

کدخبر: ۲۸۱۰۱۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر