پروندهای خواندنی درباره چنگیز جلیلوند
روزنامه هفت صبح، احمد رنجبر | سال پیش منصور ضابطیان رفت برای مصاحبه با چنگیز جلیلوند که تازه از آمریکا برگشته بود. مطلب را در حیات نو منتشر کرد و تیترش را گذاشت: شیک. میگفت آنقدر این مرد برازنده و محترم است که به این تیتر رسیدم.
۱۵ سال پیش مجله فیلم با همت نیما حسنینسب و همکاری امیرقادری پرونده بزرگ دوبله کار کرد. یک پرونده غولآسا که برای کارنامه یک روزنامهنگار و منتقد کافی است. آنجا با پنج غول دوبله مصاحبههای بلند کرده بود. منوچهر اسماعیلی، چنگیز جلیلوند، ناصر طهماسب، خسرو خسروشاهی و جلال مقامی. چه ضیافتی بود خواندن این پرونده. صداهایی که برای ما معجزه میکردند.
وقتی خوب فکر میکنم بخشی از زندگی من مدیون این صداهاست. آری. در این جمع غولها، منوچهر اسماعیلی خداوندگار بیرقیب دوبله است. کیست که شک داشته باشد؟ یک جادوگر، ساحر. احتمالا بیرقیب در جهان در این فن رو به زوال. هنوز هم وقتی ناخدا خورشید را میبینم از مهارت شگفتانگیز او حیران میمانم. جایگاه او بدون گزند و آن بالاست.
اما دوبلورهایی بودند که با صداهای همیشه قابل شناساییشان در قلب همه مردم جایی را برای خودشان دستوپا کردهاند مثل صدای عطاءالله کاملی که با رکس هریسون بانوی زیبای من در ذهنمان نقش بسته یا منوچهر نوذری عزیز و آن صدای پر از ملاحت و شوخی یا احمد رسولزاده که برای ما یعنی عمرمختار و عرفانیان با بوگارتهایش و ناظریان و مظفری و قنبری و مدقالچی و مقبلی همهفنحریف و از همه مهمتر ناصر طهماسب و چنگیز جلیلوند.
برای من صدای جلیلوند همیشه یادآور پل نیومن است. پل نیومن فیلم پرده پاره و مرد و از همه مهمتر بیلیاردباز. صدایی گرم و جوان و مشتی! همین خصوصیات بود که صدایش را برای فردین و ملکمطیعی نیز به متاعی غیرقابل جایگزینی بدل کرد. بعد از اینهمه سال میتوانم ادعا کنم که نیمی از شهرت و محبوبیت فردین و بیش از ۷۰درصد محبوبیت ملکمطیعی مدیون صدای جادویی آقای شیک دوبله بوده است. شک نکنید.
صدای جلیلوند یعنی معجزه. صدایی که مثل یک موجود ناشناخته در روح و ذهن تماشاگر نفوذ میکند و همدلی او را برای کاراکتر روی پرده نقرهای جذب میکند. اما فکر نکنید صدای او فقط یک تیپ را خلق میکند. نه. کافی است صدای مارلون براندو در زندهباد زاپاتا را با صدای مارلون براندو در اتوبوسی به نام هوس مقایسه کنید که چگونه شارلاتانیسم مجذوبکننده استنلی کوالسکی را به شجاعت سادهدلانه زاپاتا تبدیل میکند. یا کاری که روی صدای ماکسیمیلیان شل در فیلم جولیا انجام میدهد و تزلزل یک روشنفکر را به شما منتقل میکند. یا صدایش روی پیتر اتول در شیر زمستانی … .
جلیلوند نابغه صدا بود. او و یاران گاه ناسازگارش پدران و مادران ما را در جادوی سینما شریک ساختند و روی یکی، دو نسل به شکل مستقیم اثر گذاشتند و روی یکی، دو نسل دیگر در سالهای پس از انقلاب به شکل غیرمستقیم!
* مرد حنجرهطلایی، آقای شیک، هنرمند همهفنحریف و … اینها صفتهایی است که برای چنگیز جلیلوند به کار برده میشود. این صفات گویای بخشی از ویژگیهای اوست، اما بدون مصاحبت با جلیلوند نمیتوان بهواقع پی برد که او چگونه مردی بود. آنها که فرصت زیست، ولو کوتاه، با جلیلوند را یافتند، اذعان میکنند او را باید فراتر از هنرهایش قضاوت کرد. جلیلوند انسانی صاحب دانش، خوشمشرب و البته فروتن بود که صدایش خاطرهساز چند نسل شده است. دریغ که او را از دست دادیم؛ روز گذشته، در ۸۰ سالگی و بر اثر کرونا.
*** ویژگی صدا
چنگیز جلیلوند صدایی تربیتشده داشت و مثل موم در اختیارش بود. او از تن صدایش استفادههای مختلفی میکرد. گاهی تودماغی حرف میزد و گاه به صدایش حجم میداد. او تبحر ویژهای در جان دادن به صدای شخصیتهای خشن داشت و میتوانست برای هرکدام تیپی متفاوت خلق کند. بهترین توصیف را خودش کرده: «من در حنجرهام میدانم کدام تار صوتی مخصوص چه نوع صدایی است و همه اینها تحت کنترل خودم است.»
جلیلوند فقط روی کاراکترها حرف نمیزد، بلکه به آنها هویت میداد و شخصیتی تازه خلق میکرد. این اتفاق نه فقط حاصل یک صدای خاص است که نشان از نبوغ و دانش سینمایی و اشراف به ذائقه مردم دارد. او میدانست چگونه میان شخصیت مارلون براندو؛ مثلا در «اتوبوسی به نام هوس» با «زنده باد زاپاتا» تفاوت ایجاد کند و طوری بهجایشان حرف بزند که انطباق کامل با شمایل نقش و خاستگاه زیستیشان داشته باشد.
*** شاخصترین کاراکترهای ایرانی
چنگیز جلیلوند در بیش از ۸۰ فیلم ایرانی به عنوان دوبلور و سرپرست گویندگان حضور داشته و حالا نام شخصیتهای زیادی با صدای او پیوند خورده است. آنطور که خودش میگوید، اولین تجربه دوبلوریاش برمیگردد به فیلم «چشمه عشاق» که بهجای ویگن صحبت کرده. آشناترین صدایی که از جلیلوند به یاد میآوریم، بهجای بهروز وثوقی در «کندو» است.
او در ۱۵ فیلم دیگر هم بهجای وثوقی حرف زده؛ از جمله «ممل آمریکایی»، «ماه عسل»، «طوقی»، «همسفر» و … او در این زمینه رکورددار است؛ منوچهر اسماعیلی هم ۱۴ بار بهجای وثوقی صحبت کرده. جلیلوند در ۱۱ فیلم بهجای محمدعلی فردین حرف زده است. از جمله «آقای قرن بیستویکم»، «گنج قارون»، «بابا شمل»، «کوچهمردها»، «سلطان قلبها» و … .
۱۲ فیلم ناصر ملکمطیعی هم با صدای جلیلوند دوبله شده. فیلمهایی مثل «صلات ظهر»، «سه قاپ»، «غلام ژاندارم» و … چنگیز جلیلوند ۱۶ بار بهجای ایرج قادری و یکبار در فیلم «ستارخان» بهجای عزتالله انتظامی و یکبار در فیلم «سوتهدلان» بهجای جمشید مشایخی صحبت کرده. او در سالهای اخیر بهجای محمدرضا گلزار (سلام بمبئی) و حامد بهداد (جرم) حرف زده. صحبت بهجای سعید راد در «سفر سنگ» را هم فراموش نکنیم.
*** شاخصترین کاراکترهای خارجی
صدای جلیلوند همنشین چهرههای شاخصی از جمله مارلون براندو، پل نیومن، ریچارد برتون، برت لنکستر و شون کانری است. او در ۲۴ فیلم بهجای برت لنکستر حرف زده: «پرندهباز آلکاتراز»، «یوزپلنگ»، «بندباز» و … در ۱۷ فیلم صدای نیومن شده؛ از جمله «کسی آن بالا مرا دوست دارد»، «بوچ کسیدی و ساندنس کید»، «بیلیاردباز» و …
۱۲ بار صدای جلیلوند بهجای صدای براندو نشسته: «زندهباد زاپاتا»، «اتوبوسی به نام هوس»، «در بارانداز» و … او ۱۳ بار هم بهجای ریچارد برتون حرف زده. اسم سیلوستر استالونه که میآید، صدای جلیلوند در ذهن تداعی میشود: «راکی»، «رامبو»، «بیمصرفها» و … او ۱۴ بار بهجای سلمانخان و ۱۴ بار بهجای شان کانری حرف زده و البته صدایش را بهجای این بازیگران نیز شنیدهایم: کرک داگلاس، کلینت ایستوود، جان وین، گری گوری پک، رابرت دنیرو، کلارک گیبل و …
*** در قامت بازیگر
چنگیز جلیلوند کارش را با بازیگری در تئاتر شروع کرد و بعد از آن جذب دنیای دوبله شد. او تئاتر را سالها رها کرد تا اینکه در دهه ۹۰ دوبار روی صحنه رفت. جلیلوند پیش از انقلاب در چهار و بعد از انقلاب در پنج فیلم بازی کرد. تلهتئاتر خراش و سریال عبور از پاییز، یلدا و نوشدارو دیگر تجربیات بازیگری اوست. جلیلوند عبور از پاییز را بعد از بازگشت به ایران بازی کرد که هم بازی و هم صدایش با استقبال فراوان روبهرو شد.
*** تجربه اجرا
چنگیز جلیلوند گذرش به اجرا هم افتاد. او در برنامه «هزارداستان» روی صندلی اجرا نشست و نشان داد چقدر به این حوزه هم مسلط است. سوالهای توأم با آرامش به همراه بازی بهقاعده چهره و بدن باعث شد معدود اجرای تلویزیونیاش به دل بنشیند. جلیلوند در قامت داور با چند برنامه همکاری کرد؛ مثل «جادوی صدا» و «مسابقه بیست». او در این مسابقههای استعدادیابی با طمانینه نظر میداد و همه تلاشش این بود تا تجربیاتش را در اختیار شرکتکنندهها قرار دهد… نام چنگیز جلیلوند بر تارک هنر این سرزمین خواهد درخشید.