پروندهای برای هشتادمین سال زندگی ناصر تقوایی
روزنامه هفت صبح، احمد رنجبر | درباره ناصر تقوایی حرف مگویی وجود ندارد. منتقدان بارها و بارها آثارش را واکاوی کردهاند و علاقهمندان بدون واسطه با آثار او مواجه بودهاند. در روزنامه هفت صبح بارها ساختههای تقوایی از جنبههای مختلف مورد تحلیل قرار گرفته است. این بار به شکل منسجمتر سراغ کارنامه ناصر تقوایی رفتهایم. علاوه بر این در پرونده امروز نقبی به حواشی اخیر زندگیاش زده شده است. متاسفانه تقوایی مدتهاست به دلیل جسمانی با هنرجویان خود ارتباط ندارد و به صلاحدید پزشکان باید استراحت کند.
این فرصت دوبارهای است که از سینما دوستان دریغ شده تا بعد از فاصله تقوایی از فیلمسازی حالا امکان انتقال دانشاش میسر نباشد. برای این فیلمساز برجسته آرزوی سلامتی میکنیم و امیدواریم بهزودی شاهد رونق دوباره فعالیتهایش باشیم. ظاهر این دوری ناخواسته،حواشی برای زندگی او ایجاد کرده که در ستون مجاور همکاران و شاگردان تقوایی بیشتر دربارهاش توضیح دادهاند. در خلال آن روایتها، جایگاه حرفهای تقوایی هم تحلیل شده است.
آنچه عیان است این که ناصر تقوایی فیلمساز بیبدیلی است. او یک سریال ساخته که ماندگار شده و از حافظهها پاک نخواهد شد؛ همه فیلمهایش درخشان هستند و مانا؛ مستندهایش رنگ کهنگی نمیگیرند. همه این آثار برای هنرجویان یک منبع مفید است و همیشه میتواند محل رجوع باشد. تقوایی در نوشتن و گفتن هم سبک منحصربهفرد خود را دارد؛ این گفته مشتی است نمونه خروار: «ایران را دوست دارم، برای اینکه وطن من است، خوزستان را دوست دارم، برای این که ولایت من است و عاشق آبادان هستم، برای اینکه زادگاه من است.»
سختپسندی و نگاه خاص به سینما از همان شروع فعالیت حرفهای در وجود ناصر تقوایی دیده میشود. او سه فیلم پیش از انقلاب ساخته است که از آثار مهم و قابل بحث محسوب میشوند. او «صادقکرده»، «آرامش در حضور دیگران» و «نفرین» را در طی سالهای ۵۱ و ۵۲ ساخت. سریال «داییجان ناپلئون»، دیگر اثر شاخص کارنامه تقوایی است. «ناخدا خورشید» اولین فیلم ناصر تقوایی بعد از انقلاب است.
فیلمی که همچنان جزو آثار مهم، تماشایی و قابل بحث سینمای ما محسوب میشود. این فیلم توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد(داریوش ارجمند) و لوح زرین بهترین بازیگر نقش دوم مرد(سعید پورصمیمی) را بهدست بیارود. ناصر تقوایی جایزه یوزپلنگ برنزی جشنواره فیلم لوکارنو را بهخاطر فیلم ناخدا خورشید در کارنامه دارد. فیلمهای «ای ایران»، «کشتی یونانی»(یکی از اپیزودهای قصههای کیش) و «کاغذ بیخط»، نه تنها در کارنامه تقوایی محل توجه بودهاند که در زمره آثار موفق سینمای ما محسوب میشوند.
*** آرامش در حضور دیگران | ۱۳۴۹
فیلم آینه زمانه خود است. قصه آن زندگی سرهنگی بازنشسته را روایت میکند که بعد از مرگ همسر، مجددا ازدواج کرده. او بعد از چندسال زندگی در شهرستان به تهران برمیگردد تا کنار دو دخترش باشد. آرام آرام پی میبرد مسیر زندگی دخترانش کج است. سرهنگ با دیدن کژتابیها به جنون میرسد. فیلم اسمی طعنهآمیز دارد و به شرایط روز جامعه طعنه میزند.ناصر تقوایی این فیلم را براساس داستان آرامش در حضور دیگران از مجموعه «واهمههای بینامونشان» نوشته غلامحسین ساعدی ساخته است.
شخصیتها: بازی اکبر مشکین در نقش سرهنگ و محمدعلی سپانلو در نقش سپانلو، جزو امتیازهای فیلم است و در کارنامه خودشان یگانه. آرامش در حضور دیگران اما بیش از همه به کام ثریا قاسمی است. او در اولین تجربه سینمایی خود نقش زن دوم یک مرد را بازی کرد و بهنوعی نماینده زنان با اصالت است. نگاه معصومانه و رفتار باطمانیه ثریا قاسمی شخصیت منیژه را ماندگار کرد.
*** نفرین |۱۳۵۲
از جمله فیلمهایی است که با فضای کلی سینما در آن سالها همخوانی نداشت. ناصر تقوایی داستان «نفرین» را در جزیره مینو روایت کرد. فیلم داستان زنی(فخری خوروش) است که در رابطه با همسرش(جمشید مشایخی) دچار مشکل شده. او به کارگرشان(بهروز وثوقی) علاقهمند میشود. سرنوشت این رابطه به مرگ کارگر توسط مرد و مرگ مرد توسط زن ختم میشود. ناصر تقوایی در «نفرین» مناسبات زن و شوهری را پیش میکشد و در عین حال شمایی از شرایط فرهنگی جامعه در دهه پنجاه ارائه میدهد. ناصر تقوایی «نفرین» را براساس داستان «باتلاق» نوشته میکا والتاری ساخت. این داستان معروفی از این نویسنده فنلاندی نیست. معروفترین کتاب او «سینوهه» است.
شخصیتها: ارباب، همسر و کارگر آدمهای ملموسی هستند. این هنر تقوایی است که در یک جزیره خلوت چنان آدمهایی میآفریند که مخاطب بهراحتی با آنها همذاتپنداری میکند.
«نفرین» اثری خاصپسند است که جزو کارهای متفاوت بازیگران آن محسوب میشود.
فیلم در اکران عمومی مورد توجه مخاطبان قرار نگرفت اما منتقدان آن را تحسین کردند. «نفرین» همچنان فیلمی جذاب و همراهیبرانگیز است.
تعبیر تقوایی بر شخصیت ارباب فیلم سرشار از نکته است: «او یک عیاش ملاکزاده است. از این نوع آدمها در جنوب زیاد هستند. کاریکاتوری از شیخهای حاکم بر امارات… این رویای تمامی شیوخ منطقه است که صاحب جزیرهای باشند.» این فیلم نشان نقره جشنواره سینمایی سپاس را از آن خود کرده.
*** ناخدا خورشید | ۱۳۶۵
داستان فیلم در یک جزیره میگذرد؛ جایی که بهنوعی آخر دنیا تعبیر میشود! جایی که تبعیدیهای سیاسی آنجا رها شدهاند. ناخدا اسیر دسیسه خواجه ماجد شده و همه داراییاش را از دست میدهد. مسترفرهان دنبال فراریدادن چند آدم است و سراغ ناخدا میآید. ملول خود را به ناخدا چسبانده و
خوشبختیاش را در دوستی با او میبیند. «ناخدا خورشید» پر است از قصه و لحظههای ناب سینمایی. از بازیها گرفته تا فضاسازی و شخصیتهایی که زود مخاطب را درگیر خود میکنند.
«ناخدا خورشید» برداشتی آزاد از رمان «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی است.
مهمترین شخصیت فیلم ناخدا است؛ مردی که یک دستش قطع شده اما باغیرت است و پا پس نکشیده. نحوه سیگار روشن کردن با یک دست، شخصیت محکم و نگاههای نافذ مهمترین ویژگیهای ظاهری اوست. ملول و مسترفرهان بههمراه سرهنگ دیگر شخصیتهای خاص و ماندگار فیلم هستند.
داریوش ارجمند برای این فیلم سیمرغ نقش اصلی و سعید پورصمیمی، سیمرغ مکمل دریافت کرده است. ارجمند و پورصمیمی در اولین تجربه سینمایی خود با «ناخدا خورشید» درخشیدند و نامشان سر زبانها افتاد.
فیلم محبوب منتقدان است و مخاطبان سینما همواره از آن بهعنوان یکی از آثار برتر سینمای ایران یاد میکنند. «ناخدا خورشید» همچنان فیلمی جذاب و همراهیبرانگیز است.
«ناخدا خورشید» نامزد یوزپلنگ برنز و طلایی جشنواره لوکارنو شده.