پروندهای برای سریالهای کمدی شبکه نمایش خانگی
روزنامه هفت صبح، مرجان فاطمی | با پایان پخش سریال «نیسان آبی» به کارگردانی منوچهر هادی، پرونده یکی دیگر از سریالهای کمدی شبکه نمایش خانگی بسته شد. در سالهای اخیر شبکه نمایش خانگی در عرصه ساخت سریالهای کمدی هم به رقیب پروپاقرصی برای تلویزیون تبدیل شده. شاید در این عرصه به اندازه ساخت درامهای اجتماعی موفق عمل نشده اما به هرحال میان سریالهای کمدی این شبکه، آثار جذاب متنوعی هم دیده میشود.
در این پرونده ضمن مرور مهمترین سریالهای کمدی شبکه نمایش خانگی و ارزیابی کیفیت هرکدام از آنها، گفتوگوی مفصلی با مهران غفوریان انجام دادهایم. غفوریان در این مصاحبه از تجربه بازیاش در نقش رضا خرسند سریال «نیسان آبی» و تلاش برای ایفای یک نقش کمدی متفاوت میگوید و همچنین از حساسیتهایی که اخیرا برای انتخاب نقشها در آثار مختلف پیدا کرده است. غفوریان قرار است به زودی ساخت سریالی را برای شبکه نمایش خانگی شروع کند.
سوسن سیرجانی| مهران غفوریان از ابتدای دهه هفتاد به مخاطبان تلویزیونی معرفی شد و در این سه دهه توانست خودش را به عنوان یک کمدین بامزه میان مخاطبان جا بیندازد. او حضور در انواع و اقسام فیلمها و سریالهای کمدی را تجربه کرد و گهگاه خودش به عنوان کارگردان به میدان آمد و کمدی ساخت. حالا بعد از این همه سال، به بازیگری تبدیل شده که برای انتخاب نقشها حساسیت زیادی به خرج میدهد و علاوه بر تجربه بازی در نقشهای جدی سعی میکند در کمدیهایش هم تفاوتی ایجاد کند. بازی او در سریال «نیسان آبی» و جنس کمدی که به همراه حسین یاری ایفا کرد، به طور کامل این تفاوت را به نمایش میگذارد. به بهانه پایان پخش سریال «نیسان آبی» با مهران غفوریان گفتوگو کردهایم.
شما اخیرا به جمع کمدینهایی وارد شدهاید که بعد از سالها فعالیت در عرصه کمدی، با نقشهای جدی توانستهاید خودتان را به اثبات برسانید. یکبار اوایل دهه نود، زمان پخش سریال «خانه اجارهای» با هفت صبح گفتوگویی کرده بودید. در جواب به این سوال که ممکن است نقش جدی بازی کنید یا نه؟ گفته بودید هرگز. حالا اما نقشهای جدی خیلی موفقی دارید. با اینکه در آن سالها فکر میکردید که هرگز به سمت نقش جدی نخواهید رفت، چه شد تصمیم گرفتید این عرصه را تجربه کنید؟
بحث توانستن نبود، بیشتر بحث انتخاب بود. آن سالها فکر میکردم که تنها کار کردن در آثار طنز برایم مسیر درستی است و انتخابهایم را هم براساس همین تفکر انجام میدادم. پس از سالها که کمدی کارکردم، تصمیم گرفتم مسیرم را تغییر دهم و وارد آثار جدی بشوم. اما میبینید که همین حالا هم دارم در کنار آن آثار جدی، «نیسان آبی» را کار میکنم. بنابراین دیگر نمیتوانم با اطمینان بگویم فقط جدی کار میکنم، چون بستگی به آثاری دارد که پیشنهاد میشود.
الان بازی در نقش جدی برایتان اولویت دارد؟
فعلا تمام تلاشم را میکنم که در مسیر کارهای جدی و اجتماعی باقی بمانم اما یک زمان نقش کمدی بسیار متفاوتی پیشنهاد شود، حتما در کنار کارهای جدی به سمتش خواهم رفت.
وقت و انرژی که برای نقشهای جدی میگذارید بیشتر از کمدیهاست؟
شما از هر بازیگری بپرسید، میگوید بازی در نقشهای کمدی از نقشهای جدی سختتر است. طبیعتا هر نقشی سختتر باشد انرژی بیشتر میخواهد. چون در کمدی، بازیگر هم باید باورپذیر بازی کند و هم طناز که توانایی خنداندن مخاطب را داشته باشد. اما واقعیت این است که برای خود من بازیگری در نقش جدی و کمدی چندان تفاوتی ندارد. شاید به خاطر اینکه کمدین هستم.
به طور کلی نقشها را برچه اساسی انتخاب میکنید؟ چقدر فیلمنامه، چقدر خود نقش و گروه تولید اثر برایتان مهم است؟
الان خیلی سختگیر شدهام. سختگیر به این معنا که شاید قبلا خیلی کارها را قبول میکردم، چه به واسطه مبلغ دستمزد، چه به واسطه نوع نقش. اما حالا به جایی رسیدهام که وقتی نقشی پیشنهاد میشود تا مورد نظر خودم نباشد و جذبم نکند، اصلا قبول نمیکنم.
نقشتان در سریال «نیسان آبی» کمدی است. اما انگار با تمام نقشهای کمدی که تا به حال داشتید متفاوت است. این تفاوت تحتتاثیر
نقشهای جدی است که به تازگی پشت سر گذاشتهاید؟ یا به خاطر تعریف خود نقش بوده؟
ایجاد این تفاوت کاملا تعمدی بود هم از سمت من و هم از سمت منوچهر هادی. تصمیم ما این بود که یک مهران جدید با یک فیزیک و بازی جدید به نمایش بگذاریم. البته تلاش خودم بیشتر بود و مدام به منوچهر میگفتم مراقب من باش که بازیام درست باشد و قرارهایی که با هم گذاشتیم، اجرا شود. سعی کردم یک کمدی اجتماعی از کار در بیاید و یک شخصیت واقعی به اسم رضا خرسند بسازم تا اینکه بخواهد تیپ باشد.
با توجه به اینکه گفتید خودتان هم برای متفاوت شدن نقش تلاش کردید، چقدر به فیلمنامه پایبند بودید؟
فیلمنامه کمک کننده است. یعنی نوع شخصیت را معرفی میکند، اما این تلاش خود من است که با توجه به برداشتم از فیلمنامه یک سری ویژگیها را به نقش اضافه کنم. مثلا مدل شاعرانه تقلبی رضا خرسند، در فیلمنامه آمده بود، اما اینکه چطور بازی کنم و شمایل نهایی آن در بیاید، خودم تلاش کردم و منوچهر هم در نتیجه نهایی خیلی موثر بود.
برخی از بازیگرانی که با منوچهر هادی همکاری کرده بودند انتقاد داشتند که چندان با حساسیت کار نمیکند. شما برایمان از این تجربه بگویید؟
اتفاقا معتقدم منوچهر خیلی با حساسیت کار میکند. از یک پلانش هم نمیگذرد. حتی یکبار هم نشده فقط یک پلان را به دستیارش واگذار کند. خودش همیشه پای کار است. وقتی ساخت سریال به پایان رسید بهش گفتم که قبلا فکر میکردم تو در ساخت کمدی خیلی وارد نباشی. اما وقتی مقابل دوربینش قرار گرفتم، شیوه هدایت و نکته سنجی و حساسیتش برای واقعی درآمدن روابط من و حسین یاری را دیدم، متوجه نگاه اشتباهم شدم. حالا اینکه یک کارگردان چندتا سریال میسازد، دوتا از آنها با استقبال روبهرو نمیشود و چندتای دیگر اقبال زیادی پیدا میکند، موضوعی است که برای هر کارگردانی ممکن است اتفاق بیافتد و بستگی به خیلی فاکتورها دارد. به هرحال این را نباید نادیده گرفت که همان کارهای منوچهر که به نظر با اقبال روبهرو نبود هم مخاطبان خودش را داشت.
نوستالژیبازی با دهه شصت، فرمولی است که این اواخر بارها مورد استفاده قرار گرفته. در برنامههای تلویزیونی و سریالهای مختلف بارها بازنمایی حال و هوای آن دوره را دیدهایم و در سینما هم در فیلمهایی مثل «نهنگ عنبر» و بعد از آن در «هزارپا» به طور کامل به این مسئله پرداخته شده. حالا «نیسان آبی» هم در ادامه همان مسیر است. به نظرتان هنوز این نوع آثار جواب میدهد؟
به هرحال دهه شصت نشانههایی دارد که بازنمایی آن برای متولدین دهههای چهل، پنجاه و شصت جذابیتهای زیادی ایجاد میکند. ضمن اینکه نوستالژی با ویژگیهایش، چه در ژانر کمدی چه جدی، همیشه جواب میدهد. مثلا دیدید که سریال «میخواهم زنده بمانم» چقدر با استقبال روبهرو شد. از طرفی سریالسازی با داستانی که در دهه شصت اتفاق میافتد بسیار سخت است. پیدا کردن لوکیشن، آکساسوار، گریمها و نوع روایت همه به سختی کار اضافه میکند و فقط نباید به این نگاه کرد که جواب میدهد یا نه.
در سریال «خاتون» نقشی جدی بازی کردهاید. یک مسئول رسپشن هتل که رفتاری رسمی دارد و از طرفی چشمچرانی میکند. این نقش چه چیز متفاوتی برای شما داشت که آن را پذیرفتید؟
این نقش از سوی تینا پاکروان، علی اسدزاده و دوست عزیزم بابک اسکندری، طراح گریم، به من پیشنهاد شد. با علی که سر پروژه «قورباغه» تجربه همکاری داشتم، به خانم پاکروان هم اعتماد کردم. بعد از اینکه فیلمنامه را خواندم و درباره نقش حرف زدیم حس کردم نقش جذابی است. چون داستان در ۱۳۲۰ میگذرد و من تا پیش از خاتون، کار تاریخی بازی نکرده بودم و به همین دلیل برایم خیلی اتفاق متفاوتی بود که در این نقش حضور داشته باشم. از طرف دیگر همبازی بودن با نگار جواهریان، اشکان خطیبی و… برایم بسیار دوست داشتنی بود. در کل سریال خاتون برای من بسیار تجربه جذابی بود، اگرچه در شرایط بسیار سختی آن را بازی کردم.
از چه لحاظ سخت؟
کار فیلمبرداری خاتون همزمان بود با فیلمبرداری نیسان آبی. ۱۰روز برای این کار آفیش بودم و ۱۰روز برای آن و اصلا استراحت نداشتم. از طرفی مجبور شدم به خاطر این دو پروژه، قراردادم با سریال «جزیره» را منتفی کنم. اما به هرحال با تمام سختیهایش برایم اتفاق خوبی بود.
اولین تجربه شما برای ایفای یک نقش جدی در سریال «قورباغه» اتفاق افتاد. از حضور در مقابل دوربین هومن سیدی و بازی کنار نوید محمدزاده در این سریال بگویید. این تصویر و نقش متفاوت برای خودتان چه حس و حالی داشت؟
نوید محمدزاده و هومن سیدی از دوستان قدیمی من هستند که خب هیچوقت شرایط کار مشترک باهم را نداشتیم. هومن یک آدم خاص است با ساختهها و افکار متفاوت از خیلی از آدمها و کارگردانهای جامعه ما. وقتی با او کار میکنید متوجه میشوید که چقدر نویسندگی، کارگردانی و راهنماییهایش شما را با شکل دیگری از سینما آشنا میکند. نوید هم به شدت پارتنر جذاب، دوستداشتنی، با معرفت و انسان است. فکر میکنم موفقیت سریال قورباغه به دلیل رفاقت و کار حرفهای توامان بود. واقعیت این است که هومن سیدی خیلی کارگردان سختگیری است، به راحتی از هیچ پلانی نمیگذرد و آنقدر برداشت میگیرد تا بالاخره به آن نتیجهای که میخواهد برسد.
بازی برای چنین کارگردانی برایتان سخت بود؟
اتفاقا پلانهایی بود که من بازی میکردم و میدیدم هومن اوکی میدهد، تعجب میکردم و میپرسیدم واقعا خوب شد؟ و او میگفت اگر خوب نمیشد، از آن نمیگذشتم. سکانسهای مشترکم با نوید محمدزاده هم پلانهای سختی داشت. سکانسهایی طولانی که باید ۴ یا ۵ دقیقه روبهروی هم دیالوگ میگفتیم و تیزبینی هومن و تلاش حرفهای همه، نتیجه خوبی داد که پخش شد و همه دیدند.
مشکلی با کوتاه بودن نقش نداشتید؟
وقتی برای این کار دعوت شدم، برایم سوال بود که چرا اینقدر نقشم کوتاه است، در حد یک یا دو قسمت. اما هومن سیدی به من گفت این نقش تاثیرگذار و مهمی در سریال است. بعد هم دیدیم که این نقش در واقع روایت کننده اصل ماجرا بود که اصلا قورباغه چیست و کارکردش چگونه است. در اصل این نقش کوتاه با حضورش تمام سوالات بیننده را جواب داد. بعد از این سریال، توجهم به این گونه نقشها که تعیینکننده هستند اما حالا طول زیادی ندارند، بیشتر جلب شد. اتفاقا بعد از قورباغه چندین نقش که از نظر اندازهای در حد قورباغه بود بهم پیشنهاد شد، اما چون از نظر کیفیت و عمق، شخصیتی نبود که بخواهم آن را بازی کنم، قبول نکردم. چون مطمئنم نقشهای خوبی در راه است که باید با حساسیت بیشتری در انتخابهایم منتظر آنها باشم.
درحال حاضر هم تجربه کار کمدی و هم جدی را در شبکه نمایش خانگی دارید. درباره ساخت آثار کمدی در این رسانه بگویید. فکر میکنید شرایط برای ساخت این جنس کارها در نمایش خانگی نسبت به تلویزیون راحتتر است؟
به هر حال تلویزیون سختگیریهای بیشتری دارد. البته این را هم باید در نظرگرفت که الان سریالهای شبکه نمایش خانگی هم دست ساترا افتاده که درواقع همان تلویزیون است. اما الان اقبال همه کسانی که دارند کار میکنند به سمت نمایش خانگی است. هم به دلیل بحث مالی که وجود دارد و هم ممیزیهایی مثل حجاب خانمها و خیلی چیزهای دیگر تفاوت زیادی وجود دارد. البته من هنوز وارد جزئیات این مسائل نشدهام.
علاوه بر اینکه به عنوان بازیگر فعالیت میکنید تجربه زیادی هم در کارگردانی دارید. چرا سالهاست از این عرصه فاصله گرفتهاید؟ درحال حاضر که مشغول همکاری با شبکه نمایش خانگی هستید، وسوسه نشدهاید خودتان هم در این بستر سریال بسازید؟
چرا اتفاقا قرار است سریال خودم را در این رسانه بسازم. شرایطش طوری مهیا شده که در نمایش خانگی این اتفاق بیافتد. سرمایهگذاری دارم که قرار است با هم شروع کنیم. البته ترجیح میدهم فعلا صحبتی درباره کار نکنم و اسمی از کسی به میان نیاورم تا زمانی که کار به پیش تولید برسد. اما فقط همین را میگویم که با یک تیم تولید و یک گروه هنری حرفهای قرار است کار را پیش ببریم. به امیدخدا این کار بهزودی ساخته میشود.
یکی از مهمترین آثار شما که هنوز هم در ذهن مخاطبان باقی مانده «زیر آسمان شهر» است؛ سریال موفقی که گرچه در فصلهای دوم و سوم به اندازه فصل یک موفقیتآمیز نبود اما میتوان آن را جزو چند نمونه موفق کمدی در تلویزیون به حساب آورد. در این سالها بارها درباره این صحبت به میان آمده که قصد دارید فصل چهارم سریال «زیر آسمان شهر» را بسازید و حتی صحبتهایی هم درباره همکاری مجدد با رضا عطاران شنیده شده. کماکان به فکر ساخت این فصل هستید یا فکر میکنید بهتر است اجازه دهید «زیر آسمان شهر» با همان خاطره خوش سالها پیش در ذهنها ماندگار شود؟
نه دیگر قصدش را ندارم. ساخت ادامه سریال «زیر آسمان شهر» یک شایعه است. اصلا دلیلی ندارد یک مجموعهای که ۲۰ سال پیش ساخته شده را بخواهیم دوباره بسازیم. نه جذابیتی دارد و نه مورد استقبال قرار میگیرد.