کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۶۴۳۵۳
تاریخ خبر:

پرسپولیس پنجاه سال بعد از نبرد قرن

روزنامه هفت صبح، ابراهیم افشار | پرسپولیس امروز در حالی در فینال آسیا به میدان می‌رود که بعضی پسران آبی (تابلوترین‌شان مهدی فنونی) رسما آرزوی برد حریفش را دارند و نمی‌دانند که درست ۵۰ سال پیش تاج رایکوف با گرفتن یار کمکی از پرسپولیس (همین محمودآقا خردبین) به قهرمانی جام باشگاه‌های آسیا دست یافت. برخلاف آن فینال تاریخی بین تاج تهران و هاپوئل اسرائیل (۱۹۷۰) که« نبرد قرن»نامگذاری شده بود بازی امروز پرسپولیس در دیدار‌نهایی جام باشگاه‌های آسیا نه تنها نبرد قرن که نبرد ماه هم تلقی نشده و به ویژه کرونا آن را هم از شکوه انداخته است.

بی‌آنکه بخواهم آدم‌هایی چون مهدی فنونی را شماتت کنم فلاش‌بکی می‌زنم به همان فینال تاریخی دومین دوره جام باشگاه‌های آسیا که در بهار سال۱۳۴۹ به میزبانی تهران و حضور هفت کلوپ آسیایی برگزار شد و پسران آبی اولین ستاره‌شان را به سینه زدند. در آن روزهای داغ تیم‌های تاج ایران، هاپوئل اسرائیل، بنگال‌غربی هند و هامنت‌من لبنان از منطقه غرب و سه تیم پلیس کره‌شمالی، مدان اندونزی و سلانگور مالزی (فینالیست دوره قبل) از منطقه شرق آسیا صعود کرده بودند.

تاج ابتدا با نمایندگان لبنان و مالزی همگروه شد و جفت‌شان را ۳ گل درهم کوبید و راهی مرحله نیمه‌نهایی شد. هنگام برگزاری این بازی‌ها در تهران مقامات فوتبالی برای جذب تماشاگران، اتومبیل‌های محبوب جوانان«آریا و شاهین»را قرعه‌کشی می‌کردند. فدراسیون فوتبال ایران با همکاری سازمان تربیت‌بدنی در آستانه مسابقات فرم ویژه توتو (شرط‌بندی مسابقات) را منتشر کرده و در شعب بانک صادرات و گیشه‌های امجدیه می‌فروخت. هر فرم ۲ ریال قیمت داشت و هر داوطلب پیش‌بینی باید ۲۰ ریال حق شرکت در شرط‌‌بندی را می‌پرداخت. جوایزش هم اتومبیل‌های آریا و شاهین بود.

آن سال رایکوف نگذاشت هیچکس به مراسم ۱۳ به در برود و سبزه‌ای به آب دهد. او بسیاری از بازیکنان باسابقه اما متمرد تاج را کنار گذاشت که غول‌ترین‌شان اکبر افتخاری بود. اکبر را به خاطر خون‌دماغ شدن هنگام تمرین و بازی ولی در اصل به خاطر مبارزه با بازیکن‌سالاری عذرش را خواست و او هم شدید لج کرد که «نخیر تمرینات تو مناسب حال ما نیست که خون‌دماغ می‌شویم.» اکبر بعد از آنکه اول و آخر مستررایکوف را در هتل تخت‌جمشید به فحش بست ساکش را انداخت روی دوشش که از تاج برود. رایکوف آن روزها طالب بازیکن قدرتی بود که ۹۰ دقیقه بجنگند و آخ نگویند.

او همچنین قاضی شعار و همین داریوش‌خان مصطفوی و شرکا و منشی‌زاده را هم خط زد و دست نیاز به دامان نفرات کمکی از دیگر باشگاه‌های ایران دراز کرد؛ غلام وفاخواه از عقاب، برادران معینی (فریدون از پیکان و مسعود از بانک‌ملی) و صدالبته از تیم رقیبش پرسپولیس نیز محمود خوردبین را به عاریت گرفت. محمود موطلایی به نماینده لبنان هم گل زد و دست رایکوف را گرفت و مسعود گل فینال را به هاپوئل اسرائیل.

حریف بعدی تاج، تیم مدان اندونزی بود که با عبور از سد آنها به فینال می‌رسید. آن روز در میان آن بیست هزار تماشاگر چشم‌انتظاری که منتظر راهیابی تیم‌شان به فینال بودند بچه‌ای خردسال هم نشسته بود که رگش را برای پرسپولیسی می‌داد اما آمده بود تاج را تشویق کند؛ ممد مایلی‌کهن. مستررایکوف چهارشنبه ۱۹ فروردین تیمش با این ترکیب به مصاف مدان فرستاد: حجازی، پورحیدری، کارگرجم، لواسانی، برادران معینی، وفاخواه، کارو، علی جباری، مظلومی و حاج‌قاسم.

تیم اندونزیایی یک گلر تیزچنگ به نام«یودو»داشت که رفلکس‌هایش کپی حرکات ژانگولربازی عزیز اصلی بود و تنها با اتکا بر تجربه و شجاعت او و روی آوردن به دوندگی مدام وسیستم‌های دفاعی بود که ضمن بسته نگه داشتن دروازه‌اش در مقدماتی به این مرحله رسید. ‌

در شروع نیمه دوم وقتی که رایکوف جواد قراب را جایگزین حاج‌قاسم کرد و او یک دقیقه بعد از ورودش به میدان دروازه یودو را گشود از چشم‌های پر چین و چروک رایکوف رضایت می‌بارید. ۲۰ دقیقه بعد هم مظلومی دومین گل تیمش و پنجمین گل خود در این مسابقات را به ثمر رساند و کبک رایکوف خروس خواند. همه چیز داشت با یک برد ساده دوگله برای راهیابی به فینال به خوبی و خوشی تمام می‌شد که در واپسین دقایق نورافکن‌های امجدیه بازی درآورد و استادیوم در ظلمات غرق شد. رایکوف را کارد می‌زدی خونش درنمی‌آمد.

مهمان‌ها و بازرسان کنفدراسیون اعلام می‌کنند که اگر فوری و فوتی برق نیاید پیروزی می‌سوزد و بازی تکرار می‌شود. اما با روشنی دوباره نورافکن‌ها دل مردم نیز روشن شد. تاج به فینال باشگاه‌های آسیا رسید. اما داستان در بازی دیگر ضربدری فرق می‌کرد. تیم «هامنت‌من» نماینده لبنان تن به بازی با اسرائیلی‌ها نداد و آنها را به رسمیت نشناخت. هاپوئل با یک بازی کمتر از تاج مفت‌مفت به فینال ‌رسید.

هنوز زخم‌های جنگ شش-روزه اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۶۷ در دل مسلمانان منطقه التیام نیافته بود. بعدها اسدالله لاجوردی در خاطرات خود از بازی فینال اقرار کرد که او و دوستان مبارزش داخل آب‌پاش‌ها بنزین ریخته و با خودشان به استادیوم برده و با همان بنزین‌ها پرچم‌های اسرائیل را آتش زدند و دور از چشم ماموران سرتیپ طاهری از استادیوم خارج شدند.

کدخبر: ۳۶۴۳۵۳
تاریخ خبر:
ارسال نظر