کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۲۷۷۱۹۷
تاریخ خبر:

پدر قاتل درخواست آزادی از‌ زندان‌ را مطر‌ح کرد

روزنامه هفت صبح‌، خلیل موسوی | روز گذشته عامل جنایت خیابان تیموری در تهران بار دیگر پای میز محاکمه ایستاد و در محضر قضات شعبه دوم دادگاه کیفری یک، از قضات خواست تا تکلیف او را تعیین کنند چراکه او به قصاص به شرط تفاضل دیه محکوم شده است اما اولیای دم همسرش نتوانسته‌اند این پول را پرداخت کنند تا او قصاص شود .

‌۲۳ مهر ۹۲ بود که از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ وقوع سه فقره قتل در خیابان تیموری به کلانتری ۱۱۱ هفت چنار اعلام شد .
با حضور مأموران کلانتری و تیم بررسی صحنه جرم اداره دهم در محل، در بررسی‌های اولیه مشخص شد که سه نفر از اعضای یک خانواده به نام زهرا ۴۶ ساله( مادر خانواده )، پریسا ۲۵ ساله (دختر خانواده ) و محمدرضا ۱۵ ساله (پسر خانواده )، در حالیکه آثار شکستگی در سر زهرا و محمدرضا و آثار خفگی دور گردن پریسا مشخص بود، به قتل رسیده‌اند .

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد و با توجه به حساسیت موضوع، تحقیقات از همان محل وقوع جنایت و با حضور تیم کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ آغاز شد . با توجه به اینکه پدر خانواده به نام حمیدرضا ۴۷ ساله موضوع جنایت را به پلیس اطلاع داده بود، تحقیقات از او آغاز شد .

وی در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: به عنوان کارگر در یک شرکت صنعتی مشغول به کار هستم و چون شب کار هستم، ساعت ۱۷ و در حالی‌که همسر و فرزندانم در منزل بودند از خانه خارج شده و اطلاعی در خصوص قتل آنها ندارم . حمیدرضا در خصوص نحوه اطلاع از قتل سه نفر از اعضای خانواده‌اش به کارآگاهان گفت: ساعت ۲۱ زمانی که در محل کار خود بودم، چندین بار با تلفن منزل تماس گرفتم اما هیچکدام از آنها پاسخگوی تلفن‌های خود نبودند. نگران شدم و پس از گرفتن مرخصی، از شرکت به منزل رفتم و پس از ورود به داخل خانه با اجساد روبه‌رو شدم.

در ادامه رسیدگی به پرونده و مشخص شدن کذب بودن اظهارات حمیدرضا، کارآگاهان با مراجعه به محل کار حمیدرضا به تحقیق از همکاران او پرداخته و متوجه شدند که وی علاقه بسیار شدیدی به مطالعه کتاب‌ها و مجله‌های پلیسی و جنایی دارد که در بازرسی از کمد وی، علاوه بر کشف تعدادی مجله و همچنین صفحه حوادث روزنامه‌ها، بیش از ۱۰ کتاب با موضوعات جنایی کشف شد.

با گذشت چند روز از وقوع جنایت و مراجعت ساکنین آپارتمان، کارآگاهان دوباره با حضور در محل جنایت به تحقیق از همسایگان پرداختند که در تحقیقات مشخص شد هیچگونه سر و صدای غیرعادی از منزل مقتولین شنیده نشده و تنها در ساعت ۱۵ روز جنایت، صدای محکمی شبیه کوبیدن چیزی به زمین شنیده شده است .

یکی از زن‌های همسایه مقتولین نیز، در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: زهرا زن مؤمن و پاکی بود و خیلی خانواده‌اش را دوست داشت و تمامی همسایگان به این موضوع شهادت می‌دهند.با توجه به نتایج تحقیقات، کارآگاهان با مراجعه به محل سکونت پدربزرگ پریسا به تحقیق از او پرداختند. وی ‌در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: روز حادثه، پریسا ساعت ۱۶ به منزل من آمد و چند جلد کتاب نیز همراه خود داشت. پس از تهیه غذا، تلفن همراه پریسا زنگ خورد و پس از اتمام مکالمه، پریسا عنوان داشت: پدرم بود. به من گفت به دنبال وسیله‌ای در منزل می‌گردد و از من خواست تا سریع به خانه بروم. به همین علت پریسا سریع از خانه خارج شد.

با توجه به بررسی‌های تخصصی به عمل آمده از محل وقوع جنایت عدم وجود هرگونه آثار ورود به عنف به محل جنایت و مشخص شدن کذب بودن اظهارات حمیدرضا، اظهارات دوستان مقتولین مبنی بر داشتن حسن رفتار، نبود هرگونه انگیزه مبنی بر گرفتن انتقام از مقتولین و دیگر اقدامات پلیسی به عمل آمده، تمامی دلایل و شواهد نشان از دخالت پدر خانواده در ارتکاب این جنایت داشت که با هماهنگی بازپرس پرونده، حمیدرضا دستگیر اما منکر هرگونه ارتکاب جنایت شد .

در شرایطی که حمیدرضا منکر هرگونه ارتکاب جنایت شده و مدعی بود که عاشقانه خانواده‌اش را دوست داشت اما سرانجام پس از ۱۳ روز به ارتکاب جنایت و قتل اعضای خانواده خود اعتراف و عنوان داشت: از چند ماه پیش قصد داشتم همسرم را بکشم. حتی یک بار با همسرم به پارک چیتگر رفتیم و قصد کشتن او را داشتم اما موفق نشدم. روز حادثه نیز پس از درگیری که با همسرم داشتم، او قصد بیرون رفتن از خانه را داشت که بلافاصله به پشت بام رفتم و چوب دستی را که آنجا بود برداشته و داخل منزل آمدم.

چندین ضربه به سر همسرم وارد کردم که روی زمین افتاد. تصمیم گرفتم که بچه‌هایم را نیز بکشم، زمانی که محمدرضا ساعت ۱۴ به منزل آمد از من پرسید که چرا مادرش خوابیده و نشست پتو را بردارد که من با چوب‌دستی از پشت سر، چندین ضربه به سر او وارد کردم که او نیز بر زمین افتاد. دیگر کنترل خود را از دست داده بودم و جسد محمدرضا را کنار مادرش گذاشتم. کمی بعد به پریسا زنگ زدم و از او خواستم تا سریعا به منزل بیاید.

چونکه احتمال می‌دادم او جسدها را ببیند، از او خواستم که به بهانه جابه‌جا کردن وسایل و کمک به من، بدون آنکه داخل خانه برود، به پشت بام بیاید. زمانی‌که پریسا به پشت بام آمد، یک بند رشته‌ای را که از قبل آماده کرده بودم، به دور گردنش انداخته و او را خفه کردم. بعد از خفه کردن پریسا، او را به داخل اتاق خواب خودش بردم .

درنهایت متهم با صدور کیفرخواست به دادگاه فرستاده شد و در آنجا از بابت قتل فرزندانش حبس و به دلیل قتل همسرش یک بار قصاص گرفت اما از آنجا که اولیای دم مقتول قادر به پرداخت تفاضل دیه نیستند او با وجود تایید حکم اعدامش کماکان در زندان به سر می‌برد و روز گذشته نیز با انتقال از زندان به دادگاه از قضات شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران درخواست کرد که یا آزادش کنند و یا اعدامش کنند چراکه اولیای دم مقتول هیچ اقدامی برای پرداخت تفاضل دیه و اعدام او نمی‌کنند. در نهایت هیات قضایی به ریاست قاضی زالی وارد شور شد تا برای متهم پرونده تصمیم گیری کنند.

کدخبر: ۲۷۷۱۹۷
تاریخ خبر:
ارسال نظر