پاسخ دعایی بهشایعه همیشگی درباره جنگ
سیدمحمود دعایی، مدیر موسسه اطلاعات و اولین سفیر ایران پس از انقلاب اسلامی در عراق در یک سخنرانی مفصل خاطراتی از ۹ ماه حضورش در سال ۱۳۵۸ در عراق را روایت کرده و به شایعه بسیار تکرار شده درباره امام خمینی پاسخ میدهد:
* یک: منشاء این شایعه یک عنصری به نام زاهدی در آمریکاست. او یک سناریوی بسیار زیبایی ترسیم کرده است. سناریویی است که مرحوم آقای بهشتی، مرحوم آقای بازرگان و من به عنوان سفیر ایران در عراق، خدمت حضرت امام رفتیم و پیشنهاد صلحجویانه صدام را به خدمت ایشان رساندیم یا او به ایران بیاید یا ایشان کسی را به عنوان نماینده [به عراق] بفرستند و من گفتم: آقا! اینها جنگ خواهند کرد. اگر نپذیرید چه خواهد شد و چه خواهد شد… اینها همه به این منظور است که از امام به عنوان یک شخصیتی که انعطاف ندارد، منطق ندارد، تصلب دارد و خشک است، بسازند.
* دو: (واقعیت این است که) من در مراجعاتی که به وزارت خارجه داشتم و به فعالیتهای تبلیغاتی علیه ایران اعتراض میکردم، یک روز سعدون حمادی، وزیر خارجه عراق، مرا خواست. گفت: «رئیس گفته نزد آقای خمینی، رهبر انقلاب بروید و بگویید ایشان نماینده تامالاختیاری را برای مذاکره بفرستند.»
* سه: من هم به همین خاطر به ایران آمدم و محضر حضرت امام رفتم (خدا رحمتشان کند). ایشان هنوز در قم بودند- قبل از بیماری و ناراحتی قلبیای که داشتند- رفتم از وضع عراق گزارشی دادم و موقعیتی که مخالفین عراقی داشتند. اینکه تا چه حد میشود به آنها اتکا کرد و شرایطی که در عراق وجود داشت، پیشنهاداتی داشتم و گفتم: در مراجعاتی که من به وزارت خارجه داشتم و اعتراضاتی که کردم، اینها این پیغام را دادند که شما نماینده تامالاختیاری را برای مذاکره اعزام کنید.
* چهار: خود من هم پیشنهادم این است که اگر بنا دارید کسی را اعزام کنید آقای رفسنجانی را انتخاب کنید. چون من ایشان را میشناختم و میدانستم تیزبینی و هوشیاری ایشان را. امام فرمودند باید فکر کنم.
* پنج: روز بعد برای گرفتن پیغام سراغشان رفتم. ایشان فرمودند: «ما از نظر موقعیت جاافتادگی کشور در شرایط مناسبی نیستیم. تشکیلات امنیتی هنوز قوام نگرفته، تشکیلات نظام ما هنوز قوام نگرفته و بسیاری از نهادهای پایهگذاری و پایهای کشور ما هنوز قوام لازم را نگرفته و تلقی اینها این است که ما در شرایط ضعفی قرار داریم و میخواهند از این موقعیت ضعیف ما بهره بگیرند. ادعاهایی دارند. ادعاهای مرزی دارند، ادعاهایی در رابطه با جزایر سهگانه دارند، مدعی هستند که باید قومیتهای عرب و کُرد خودمختار باشد و مسائلی از این قبیل را مطرح میکنند، طبیعتاً در مذاکراتی که خواهند داشت ما تسلیم نخواهیم شد.
چون به صلاح کشور نیست و آنها هم خواهند گفت ما مذاکره کردیم و نپذیرفتند و از این حرفها… اما، اولاً شما از آنها تشکر کنید که اینها قدمی را برای مذاکره برداشتند. خود این یک قدم مبارکی است. دوم بگویید فلانی ضمن تقدیر گفته ما در آینده نزدیکی دو انتخاب سرنوشتساز را برگزار میکنیم. یکی انتخابات مجلس شورای ملی است- آن موقع هنوز ملی بود- و مردم برای اولینبار در تاریخ این کشور نمایندگان واقعیشان را انتخاب خواهند کرد و مجلس منبعث از اراده واقعی مردم شکل خواهد گرفت. دوم انتخاب ریاستجمهوری است.
برای اولین بار در این کشور، مردم، رئیس اجرایی و شخصیت اول کشورشان را انتخاب خواهند کرد. من تا آن موقع موقتاً امور کشور را به عهده دارم، اما دلم میخواهد که مذاکراتی در این قبیل، سرنوشتساز در این حد، توسط نمایندگان واقعی ملت ایران انجام شود. شما تا دو، سه ماه دیگر حسننیت نشان دهید، فضای آرامی را به وجود بیاورید و در آن فضای آرام، امکان مذاکره وجود خواهد داشت و نماینده منتخب واقعی ملت ایران یا رئیسجمهور یا مجلس منبعث از آرا و اراده ملی ما تصمیم خواهد گرفت. این بهترین شیوه است و مناسبتترین و ماندگارترین مذاکرهای است که برقرار خواهد شد.»