وقتی دلاوری تلویزیون را برای ساعاتی محبوب کرد
روزنامه هفت صبح، گروه تلویزیون | «کسی که به دنبال آلات موسیقی و امیال شخصی است از ایران برود، ورود آلات موسیقی به صلاح نیست چون کشور ما کشوری اسلامی است»؛ این نقل قول سید کاظم موسوی، نماینده مجلس خیلی زود تبدیل به جنجال شد. او البته در مصاحبهای دیگر چنین اظهاراتی را تکذیب کرده است و گفته منظورش بهدرستی منتقل نشده. این گزارش دنبال اثبات صحت یا سقم حرفهای موسوی نیست. کاری به دعواها بر سر خوب یا بد بودن ورود آلات موسیقی هم ندارد. روی گزارش واکنش محمد دلاوری، مجری تهران بیست و نکات فرامتن آن است.
معمای دبه و سرود ملی
احتمالا آنچه محمد دلاوری در واکنش به صحبتهای سید کاظم موسوی بیان کرده است را شنیدهاید. او روی آنتن برنامه تهران بیست، به تندی از این نماینده مجلس انتقاد میکند و چند جمله کلیدی به زبان میآورد. از جمله جایی که میگوید:« مگر سرود ملی ما را با دبه زدهاند؟» یا « آن کسی باید از ایران برود که بین مردم تفرقه میاندازد.» او از زینب ابوطالبی مجری شبکه افق که پیشتر جملهای این چنین به زبان آورده بود هم انتقاد میکند.
دلاوری بدون بالا بردن تن صدای خود، نماینده مجلس را به باد انتقاد میگیرد و ضربه آخر را بعد از نقل قول او میزند. موسوی گفته بود:«بنده صلاح نمیدانم که این وسایل به کشور وارد شوند.» و دلاوری میگوید:« عزیزم چه کسی از شما صلاح خواست؟ شما یک رای در مجلس دارید و آن را هم بدهید و بروید. صلاح مملکت را که شما تعیین نمیکنید.»
سابقه دلاوری
این نخستین بار نیست که محمد دلاوری بدون تعارف، رفتار و گفتههای مسئولان را نقد میکند. او بارها در برنامه تهران بیست، چنین کاری کرده و ربطی هم به این دولت و دولت قبلی ندارد.حالا هم در روزهایی که مجریان و بخشهای خبری سعی میکنند با دولت و ارگانها همراه باشند، دلاوری نقدش را به زبان میآورد. آیا او کارت سبز دارد یا آداب استفاده از موقعیت خود به عنوان یک مجری را بلد است؟ هر چه هست، این شیوه بارها جواب داده و دلاوری توانسته رضایت بخشی از مردم را بهدست بیاورد.
وجاهت تلویزیون
گفته میشود، رئیس جدید صدا و سیما از برنامهسازان خواسته از سیاهنمایی پرهیز کنند اما نقدهای سازنده را از یاد نبرند. فعلا روی آنتن خبری از «نقد سازنده» نیست و تلویزیون با دولت و دیگر سازمانهای مسئول، مدارا میکند. عجالتا واکنش اخیر محمد دلاوری موجی از تحسین را نصیب او و تلویزیون کرده است. کاربران فضای مجازی از این که یک نفر در تلویزیون «زبان حال» آنها است، خوشحال هستند!
خیلی وقتها مدیران اجازه نقد به برنامهسازان میدهند اما نتیجهای که بهدست میآید ناقص و توام با محافظهکاری است. گاهی نیز، انتقادها از حد میگذرد و اثر واقعی خود را از دست میدهد.درست مثل رویهای که تلویزیون با دولت دوم حسن روحانی داشت. اگر حد وسط گرفته شود و تلویزیون حسن نیت خود را ثابت کند، روزبهروز بر وجاهت آن اضافه خواهد شد. این ظرفیت به خدمت تلویزیون در میآید؟
تک ستارهها
پیش از محمد دلاوری، برخی مجریان سعی میکردند با نوع انتقاد و شیوه رفتار خود روی آنتن، اعتماد مردم را بهدست بیاورند. شاخصترین آنها عادل فردوسیپور است که بیش از دو دهه نود را روی آنتن داشت. بخش عمدهای از محبوبیت او نه فقط به خاطر «کاربلدی» که به دلیل صداقت با مردم و عدم سازش با اتفاقات منفی و مخرب حوزه فوتبال است.
این ویژگی، از فردوسیپور یک مجری معتمد ساخته که همچنان گفتهها و رفتارش برای مخاطب سند است. مشابه رفتار دلاوری را مهران مدیری و رضا رشیدپور در دورهای انجام میدادند. آنها از این طریق توانستند اعتماد طیفی از مخاطبان تلویزیون را بهدست بیاورند؛ هرچند هیچ کدام به دلایلی صاحب موقعیت فردوسیپور نشدند.
فرزاد حسنی دیگر مجریای است که در دهه هشتاد چنین رویهای پیش گرفت اما کارت قرمز روبهروی خود دید. مرور این تجربیات یک واقعیت را آشکار میکند و اینکه تلویزیون میتواند اعتماد مردم را بهدست بیاورد؛ به شرط آن که کار به دست کاردان بیفتد و این هدف آغشته به مصلحت اندیشی نشود.