وقتی امید حاجیلی سوپرمن است
روزنامه هفت صبح، بهنام مظاهری | هفته پیش از قیمت فضایی بلیت کنسرت امید حاجیلی گفتیم و اینکه مشخصا مردم چنین هزینهای را برای یک کنسرت، آنهم در این شرایط اقتصادی، سخت میپذیرند. البته که مطمئنا مخاطبان ثابت خوانندههای شاخص حتی ممکن است برای دیدن خواننده محبوبشان روی استیج چنین هزینهای را متقبل شوند اما اگر انصاف را در نظر بگیریم، واقعا روا نیست.
خوشبختانه اما امید حاجیلی بعد از اینکه خودش از قیمت بلیتها باخبر شده کنسرت را کنسل کرده و حاضر نشده که طرفدارانش این هزینه را متقبل شوند. حرکت حاجیلی قابل تقدیر است و نشاندهنده معرفت او نسبت به مخاطبانش. باور کنید در این شرایط برای یک خواننده هم سخت است که اجرایش را کنسل کند.
بنابراین اگر قرار بود در این صفحه هر ماه به یک نفر تندیس طلایی بدهیم، این ماه حتما آن تندیس نصیب حاجیلی میشد. اما جالب اینجاست که اگر اینروزها سایت ایرانکنسرت را باز کنید، خواهید دید که بهجای کنسرت حاجیلی، کنسرت خنده حسن ریوندی با همان قیمتهای فضایی به فروش میرسد. ریوندی تا کنون تقریبا نیمی از سالن را پر کرده و خبری هم از اعتراض به قیمت گران بلیتهایش نیست!
این هفته یک اتفاق دیگر هم در مارکت موسیقی افتاد که بحثبرانگیز شد. آن هم همخوانی سینا سرلک(که حتما او را میشناسید) با مهراد جم در قطعهای به نام «چرا ساکتی» بود. بسیاری از منتقدان معتقدند که این اوج ابتذال در موسیقی ایران است. چراکه سرلک خواننده مورد تایید شخصی مانند محمدرضا شجریان بوده و شجریان از او بهعنوان یکی از بهترین خوانندههای حال حاضر یاد کرده اما مهراد جم خوانندهای نوظهور است و از نسل خوانندههایی که خیلی مورد تایید موزیکبازهای حرفهای نیست.
راستش را بخواهید تا حدودی با این انتقاد موافقم و تا حدودی هم نه! سرلک از زمانی که در برخی قطعات محسن چاوشی همخوانی کرد، نامش بیشتر سر زبانها افتاد و از آن به بعد هم رفتهرفته به موسیقی پاپ گرایش پیدا کرد و کارهایش هم به موازات این گرایش مردمیتر شد. مهراد جم هم تقریبا یکسالی میشود که آهنگهایش یکی پس از دیگری هیت میشود.
جنس موسیقی مهراد جم شاید به تعبیری در شأن و شخصیت خوانندهای به قد و قواره سرلک نباشد اما حقیقت ماجرا این است که مارکت این حرفها حالیاش نمیشود و مدام درحال تست و تغییر و آزمون و خطاهای اینچنینی است. چندسال پیش هم فریدون آسرایی با آرمین زارعی قطعهای را خوانده بود که مورد انتقاد قرار گرفت اما حقیقت این بود که این قطعه زیاد کلیک خورد و عملا برای هر دو خواننده به موفقیت بدل شد. در مارکت غرب هم چنین اتفاقاتی میافتد.
آنجا چیزی بهعنوان شأنیت و این حرفها مطرح نیست. همه باهم میخوانند و همه هم در کار هم حضور پیدا میکنند و درواقع چنین اتفاقاتی است که با تمام بحثبرانگیز بودنش، به مارکت پویایی و حرکت میدهد. مهراد جم اینروزها با تمام موفقیتش، زیر هجمه انتقادهای اینچنینی قرار گرفته اما اگر یادتان باشد در ابتدای راه خوانندگانی مثل چاوشی و یگانه هم چنین حرفهایی وجود داشت. تنها کاری که آنها کردند این بود که ماندند و بیشتر خواندند تا آنجا که شخصیت کاریشان درنهایت شکل گرفت و حالا هم مورد تایید خیلی از همان بزرگانی هستند که در ابتدا به سوژه انتقادهای تندشان تبدیل شده بودند.
کسی چه میداند، شاید سالها بعد همین مهراد جم یا حمید هیراد و امثالهم به بهترینهای موسیقی پاپ ایران تبدیل شوند.با اینکه ممکن است هیچ ربطی نداشته باشد اما میدانستید نام واقعی بنیامین بهادری، وحید بهادری است؟ یا نام پرواز همای، سعید جعفرزاده است. حمید هیراد حمید حسنزاده است، آرون افشار، وحید افشار است. حامد همایون، حامد محمودزاده و مهراد جم، محسن سعیدیکیا است. اینها نامهای اصلی خوانندگانی است که با نام مستعار فعالیت میکنند. البته تعداد خوانندههایی که با اسم مستعار کار میکنند، بیشتر از اینهاست و البته رسمی مرسوم است که معمولا خوانندهها نامی مستعار برای فعالیتهایشان داشته باشند که کمی خاصتر باشد تا در ذهنها راحتتر جا بگیرد.