وقتی احسان علیخانی دست از طنازی برنمیدارد!
روزنامه هفت صبح، مرجان فاطمی | در مراحل قبلی «عصرجدید» بارها درباره صحبتهای طولانی و رفتار احسان علیخانی با شرکتکنندههای برنامه در همین صفحه نوشته بودیم.هربار به این نکته اشاره کرده بودیم که علیخانی به قصد شاد کردن فضای برنامه با شرکتکنندهها وارد شوخی میشود اما خیلی وقتها جای مناسبی را برای شوخی انتخاب نمیکند یا مرز میان شوخی و تمسخر را نمیشناسد.
مرحله نیمهنهایی، یکشنبه شب، با شور و هیجان خوبی شروع شد.بعد از مدتها مخاطبان توانستند بنشینند و یک مسابقه متنوع تماشا کنند اما کماکان میتوانیم بگوییم تنها نقطه ضعف این مرحله، صحبتهای طولانی احسان علیخانی و شوخیهای عجیب او با شرکتکنندهها بود.در این گزارش بخشهایی از این موارد را بررسی میکنیم.
*** شوخی با سبیل مجید نوجوان
نیازی نیست مجری یک برنامه لزوما روانشناسی بلد باشد تا بداند نباید جلوی جمع با یک نوجوان درباره تغییرات ظاهری دوران بلوغ صحبت کرد.انتظار میرفت احسان علیخانی بهواسطه تجربه بالایی که در اجرا دارد به این مسئله اشراف کامل داشته باشد.
در قسمت اول از مرحله نیمهنهایی، بعد از اینکه مجید معظمی، نوجوان ۱۴ ساله، موسیقیاش را اجرا کرد و بسیار مورد توجه داوران قرار گرفت، علیخانی سر شوخی را با سبیلهای او باز کرد.قبل از اینکه داورها صحبتشان را شروع کنند،گفت:«اجازه بده اول داورها نظرهایشان را بدهند بعد من راجع به سبیلی که شما دیگر نداری صحبت میکنم.خیلی جای سبیلت خالی است.»
مجید لبخند زد اما چیزی نگفت.در ادامه صحبتهای داوران، وقتی امین حیایی داشت میگفت سنوسال مجید از بار اولی که او را دیده است کاملا تغییر کرده، باز هم علیخانی سر این شوخی را باز کرد و گفت:«نمیدانم چرا توی کردستان باد زیاد توی صورتش خورده و سبیلهایش را برده است.» بعد هم به او چشمک زد تا شوخیاش را تایید کند. اینبار هم مجید سرش را انداخت پایین و لبخند زد. بعد امین حیایی پرسید:«سبیل هم داشت مگه؟»
علیخانی گفت:«یک ته سبیل داشت دیگه» و بعد مجددا حیایی گفت که آن را با پاککن پاک کرده است.ماجرای شوخی با سبیل تا پایان ادامه داشت. موقع خداحافظی هم علیخانی مجددا گفت که خیلی خوشحال است از دیدن دوباره او مخصوصا اینکه قدکشیده و سبیلهایش هم به قول امین حیایی با پاککن رفته!
*** فاش کردن راز لکنت زبان
علیخانی علاوهبر شوخی با سبیل مجید، رفتار عجیب دیگری هم در مواجهه با او نشان داد.زمانی که مجید با اضطراب زیاد مشغول صحبت کردن با داوران بود پرید وسط حرفش و گفت:«من یک چیزی را الان دقت کردم دفعات قبل دقت نکرده بودم. انگار یک جاهایی مجید دچار لکنت زبان میشود.» بعد پرسید:« مجید استرس داری یا لکنت زبان؟»
مجید توضیح داد که از بچگی لکنت زبان داشته است. علیخانی باز هم کوتاه نیامد و گفت: «پس حتما وقتی استرس سراغت میآید لکنت میگیری؟ اما نشانی از لکنت موقع خواندنت احساس نمیشود.» واقعا معلوم نیست دلیل علیخانی برای به رو آوردن ایراد کلامی یک نوجوان ۱۴ساله آن هم در مسابقهای که این همه مخاطب دارد چیست؟
*** شوخی با گریه کاپیتان
بعد از اجرای گروه «ستاره هشتم»، علیخانی با گریه کاپیتان تیم هم شوخی کرد.او احساساتی شده بود و داشت درباره اینکه عصرجدید باعث شده زندگی این دخترها تغییر کند با بغض صحبت میکرد.علیخانی بدون اینکه کوچکترین توجهی به اینبار احساسی این ماجرا داشته باشد پرسید:«برای چی داری گریه میکنی؟»
بعد رو کرد به نفر بعدی گروه و از او پرسید:«شما نمیخواین گریه کنین؟ هرچی ما میگیم میخندی؟ مطمئنی گریه نداری؟ کاپیتان تیم داره گریه میکنه شما داری میخندی؟» این شوخی هم به همینجا ختم نشد. در پایان مسابقه، زمانی که داورها آرایشان را اعلام کردند و گروه «ستاره هشتم» برنده شد کاپیتان باز هم به گریه افتاد.
علیخانی به او گفت:«حرفت را راحت بزن» و در ادامه هم با شوخی گفت:«چرا هرچی میشود گریه میکنی؟» اینبار حتی آریا عظیمینژاد هم واکنش نشان داد و گفت:«خب الان باید گریه کند دیگر. الان گریه نکند کجا گریه کند؟»
*** شوخی بیجا وسط حرف جدی
این شوخیها در رابطه با اجراهای دیگر هم وجود داشت.زمانی که محمدرضا از گروه «ضربان» مقابل داورها ایستاده بود و خیلی جدی داشت درباره اینکه این ورزش به او یاد داده است چطور به مردم احترام بگذارد صحبت میکرد علیخانی وسط حرفش پرید و با خنده گفت:«تو قبلا مثل اینکه بیشتر ایستگاه مردم را میگرفتی. شنیدهم ازت.»
درست است که این شوخی تمسخرآمیز و آزارنده نبود اما همینکه بیجهت توی حرف او پرید باعث شد رشته کلام از دستش در برود و حس داوران هم از همذاتپنداری با صحبتهایش خراب شود.این شوخیها گویا تمامی ندارد و علیخانی قرار نیست از این عادت دست بردارد.