همبازی؛ یک ضیافت سوت و کور و کسلکننده
روزنامه هفت صبح، احمد رنجبر | در میان سریالهای نوروزی، پخش «همبازی» پیش از دیگران شروع شد و همچنان روی آنتن شبکه دو است. این سریال از همان قسمتهای اول نشانههای ناکامی را داشت و هر چه جلوتر آمد ضعفهایش پررنگتر شد. سازندگان از کمبود زمان به عنوان یک عاملضربه زننده به سریال گفتهاند که البته دلیل مهمی است ولی مشکل «همبازی» فراتر از اینهاست. اگر چفت و بست یک سریال درست باشد حتی در زمان کم هم نتیجهای معقولتر بهدست میآید. در گزارش امروز بخشی از دلایل ناکامی «همبازی» مرور شده است.
*** مورد اول| داستان
آنچه در یک اثر نمایشی برای مخاطب اولویت دارد، قصه است. اگر داستان بتواند مخاطب را با خود همراه کند، سریال نیمی از مسیر را با موفقیت پیموده است. «همبازی» ضربه نخست را از داستان و تم کلیشهای خورده. وحید حسنزاده و مریم اسمیخانی نویسندگان «همبازی» هستند و دست روی موارد آشنا گذاشتهاند.
عشق و عاشقی تم محوری و پررنگ سریال است که از قسمتهای اول تا حالا مخاطب درگیر یکسری روابط بوده است. نیاز به یادآوری نیست که ماجراهای عاشقی تمی تکراری است و برای ایجاد جذابیت باید سراغ شکل تازهای از روایت آن رفت. در «همبازی» این تفاوت با تعدد رابطههای عاشقانه و فرمول «من عاشق تو، تو عاشق کسی دیگر» بنا نهاده شده.
شاید اگر این ماجرا در چند قسمت جمع میشد، «همبازی» تا این حد کشدار و خستهکننده نمیشد. از آن سو نمایش گل درشت موضوع کسب و کار، قصه را باسمهای و فرمایشی کرده است. حتی روابط زوجین و مسئله فرزندآوری بدون ایجاد نشانههای باورپذیر روایت میشود.
*** مورد دوم| کارگردانی
سروش محمدزاده جزو چهرههایی است که در گزارش ابتدای سال هفتصبح به عنوان چهره بازنده نوروزی معرفی شد. در مقدمه چرایی شکست او به یک نکته اشاره کردیم:« کار سخت وقتی است که بتوان از یک قصه ضعیف یک سریال متوسط ساخت. سروش محمدزاده پیشتر فیلم «چهارشنبه» و سریال «سیاوش» را کارگردانی کرده که هر دو آثاری موفق هستند. سریال جدید او یعنی «همبازی» اما هیچ نشانی از آن دو اثر ندارد….» اینکه چگونه یک کارگردان در فاصلهای کوتاه از «چهارشنبه» و «سیاوش» به «همبازی» میرسد، امری است عجیب و شائبهبرانگیز. سروش محمدزاده در روایت یک داستان خوش ریتم ناموفق عمل کرده؛ شخصیتها جذاب نیستند و بازیها نامتقاعدکننده هستند.
*** مورد سوم| شخصیتها
شخصیتها و بازیهای بد حاصل کارگردانی بد است. در «همبازی» برخی شخصیتها خوب نیستند و برخی ویژگی لازم برای همراهی مخاطب را ندارند. از جمله کاراکتر کامران تفتی، مریم مومن، حسین مهری، دیبا زاهدی و … دغدغه این شخصیتها بهخوبی دراماتیزه نشده و در وجود آنها نمود منطقی ندارد.
بعضی کاراکترها هم به تمام معنا ناکام بودهاند. امیر کاظمی یک بار دیگر شمایل جوان ساده دل را تکرار کرده؛ منتها این بار بازیاش توام با اغراق است. شوخیهای کلامی و رفتاری این شخصیت موجب ایجاد موقعیت کمدی نشده و حتی خاطره خوش شخصیت بامزه او در سریال «لیسانسهها» را از بین برده است.
نقش نامزد کاظمی را پادینا کیانی بازی میکند که پیشتر او را در سریالصفر ۲۱ دیده بودیم. این بازیگر در «همبازی» هم شخصیتی مشابه سریال صفر۲۱ دارد؛ دختری ساده دل و خوشخیال. این مشابهت هم به بازیگر لطمه زده و هم سریال. شخصیت سفید همایون ارشادی که میخواهد یک خانواده را هدایت و رهبری کند هم کلیشهای است. وقتی شخصیت بهدرستی طراحی نشود، ارشادها و دلسوزی او هم برای مخاطب قابل باور نیست.
*** مورد چهارم| بازیها
در یک سریال که شخصیتها قوام نیافتهاند، طبیعی است که از بازیگر هم کاری ساخته نیست. در سریال «همبازی» تلاش بازیگرها به بار ننشسته و هیچ کدام نتوانستهاند گلیم خود را از آب بیرون بکشند. بعضی از آنها مثل مریم مومن، کامران تفتی، حسین مهری، دیبا زاهدی، علی اوسیوند، کمند امیرسلیمانی، رویا جاویدنیا و علیرضا استادی جلوی دوربین دیالوگ میگویند و میروند.
نه واکنش خاصی دارند و نه موقعیت ویژهای که بتوانند توان خود را به چالش بکشند. در معدود موقعیتها هم خبری از بازی ویژه نیست. در مقابل بازیگرانی مثل آتیلا پسیانی، امیر کاظمی و همایون ارشادی از پس همین بازی معمولی برنیامدهاند. درباره ارشادی و کاظمی نوشتیم و پیشتر به دلایل شکست پسیانی اشاره کردیم.
تنها تفاوتی که پسیانی در «همبازی» دارد، این است که کلا از مو استفاده نمیکند و یک کلاه بر سردارد. لحن او همان همیشگی است و حرکات و رفتارش تکرار مکررات است . «همبازی» را نوید محمودی تهیه کرده است که پیشتر به همراه برادرش «سایهبان» و «دلدار» را روی آنتن داشت. آن دو سریال صاحب موفقیت نشدند اما کیفیتشان به مراتب آبرومندتر از «همبازی» بود.