هفت خواننده تاثیرگذار در سالی که گذشت
ر وزنامه هفت صبح، بهنام مظاهری| موسیقی ایران و بهویژه بخش پاپ آن، امسال بهجز در ماههای پایانی سال تحرک چندانی نداشت. اساسا وقتی کنسرت نباشد، تولید هم بهصرفه نیست، چراکه بازگشت مالی وجود ندارد. کنسرتها حالا فقط چند وقت میشود که دوباره به راه افتاده و رکوردهای فروش به دلیل تقاضای بالای مردم مدام جابهجا میشود. کاملا مشخص است که مردم بعد از دو سال خانهنشینی خسته شده بودند و دلشان کنسرت و سینما و… میخواسته. قرار شد برای آخر سال ۷ خواننده برتر سال را مشخص کنیم و دربارهشان برایتان بنویسیم اما متاسفانه به دلیل نبود آمار و ارقام درست و حسابی در موسیقی ایران اصولا نمیشود سراغ چنین معیارهایی رفت.
همهچیز نسبی اعلام میشود. کسی نمیداند کی واقعا چقدر دانلود داشته و چقدر پرفروش بوده. بهجز مواردی معدود عملا آمار درستی نمیشود بهدست آورد. حتی سایتهای دانلود و پخش موسیقی هم فقط ترکها را برای دانلود میگذارند و تمام. نه اسم عوامل و نه تاریخ پخش مشخص نیست. یعنی حتی آدم نمیتواند دقیقا بداند کدام خواننده امسال چه آثاری منتشر کرده. تازه این در صورتی است که سایت مورد نظر همه آثار خواننده مورد نظرتان را برای دانلود داشته باشد.
خلاصه که وقتی دیدیم از آمار و ارقام چیزی دستگیرمان نمیشود کار را به حافظه سپردیم و ملاکمان را از حد فروش بلیت و انتشار قطعه بالاتر بردیم. هر خوانندهای که نامش در این مطلب آمده امسال حتما کاری مهم انجام داده. حالا میتواند آن کار صرفا به موسیقی و تولید بالا و حجم فروشش ربط نداشته باشد. بیشک اگر به ما بود دلمان میخواست برای دیگران هم در این مطلب جا باز کنیم. اما چه کنیم که هم فرصت کم بود، هم جا کم بود، و هم نصف خوانندههایمان حتی ویکیپدیا هم ندارند که آدم بداند دقیقا چیکار دارند میکنند.
یک: همایون شجریان
همایون شجریان بدونشک در لیست خوانندههای ایرانی از جنبههای مختلفی میتواند رتبه اول را داشته باشد. او در این سالها ثابت کرد که میتوان با حفظ چارچوبهای موسیقی اصیل ایرانی آثاری نو ارائه داد. باور کنید این اصلا چیز کمی نیست. اگر مخاطب حرفهای موسیقی اصیل باشید و از حالوهوای حاکم بر فضای سنگینش خبر داشته باشید، خودتان میدانید چقدر سخت است از میان اینهمه نام بزرگ و آنهم در جوانی بتوانی شخصیت مستقل کاری خودت را داشته باشی. جو موسیقی اصیل آنقدر سنگین است که هر حرکت اشتباهی میتواند نقدهای بیشماری را به سمتت روانه کند.
همایون هم در سالهای فعالیتش فشار زیادی را تحمل کرد تا امروز به این نقطه برسد. اگر به آثار همین یک سال اخیرش نگاه کنید، متوجه چند نکته میشوید؛ اول اینکه بیشتر قطعاتش در سال گذشته تیتراژ فیلم و سریالهای مهم بوده. به همین جهت شما در موزیکویدئوهایش صدای همایون را با تصویر بهترین بازیگران سینمای ایران میبینید. نامهایی که بهعنوان عوامل تولید پای کارش میخورد، همیشه بزرگترینها و بهترینهای موسیقی ایران هستند و عملا وقتی کاری از او بیرون میآید، نیاز به تبلیغ و پروموت ندارد.
وقتی هر اثر جدیدت توسط اکثر سلبریتیها شر میشود و آنهم کاملا خودخواسته و از سر ذوق، دیگر چه نیازی به تبلیغ داری. کافی است در موسیقی ایران خواننده باشید تا هر روز که از خواب بیدار میشوید به همایون شجریان و کیفیت بالای کار و محبوبیتش حسادت کنید. محبوبیتی که واقعا اگر بخواهیم منصف باشیم باید گفت نه بهخاطر فرزندی استاد بزرگ آواز ایران، بلکه بهخاطر همایون بودنش بهدست آورده.
همایون شجریان و همه دستاوردهایش برای موسیقی ایران را که کنار بگذارید، تنها به این خاطر که توانست بعد از سالها دوباره به موسیقی اصیل ایرانی عمومیت ببخشد، باید در جایگاه اول قرار داد. این روزها شما اگر گوشی هر نوجوانی را ببینید در کنار ماکانبندهایش همایون شجریان هم در پلیلیستش پیدا خواهید کرد. چه چیزی از این بهتر؟ مگر دنبال همین نبودیم که فرهنگمان را به نسلهای آینده منتقل کنیم؟
دو: محسن چاوشی
«لطف خدا در لحظههایتان جاری، هزینه درمان تامین شد»، «خانهتان آباد، مبلغ مورد نیاز تامین شد»، «از همه شما ممنونم، مبلغ مورد نیاز فراهم شد». داخل پیج اینستاگرامش پر است از پستهای اینچنینی. بهطرز باور نکردنی در این سالها در تلاش بوده تا یا زندانی آزاد کند، یا هزینه درمان فراهم کند و یا در جایی از گوشهوکنار کشور کمکرسانی کند. آمار و ارقام پولهایی که برای کار خیر جمع کرده، چند ده میلیاردی است و عجیب آدم را یاد فیلم شیندلر لیست میاندازد.
او دیگر حالا فقط یک آوازهخوان نیست. از مرزها عبور کرده و میتوان گفت محسن چاوشی نهتنها خوانندهای موفق، بلکه به چهرهای تاثیرگذار در جامعه بدل شده. با پستها و استوریهایی که این روزها همه از طریق آن خودشان را به معرض نمایش میگذارند، چاوشی جانها را نجات میدهد. اصلا مهم نیست که امسال چند قطعه از او بیرون آمد، چقدر دانلود شد و یا هر چیز دیگری از این قبیل. او امسال هم در تلاش بود تا مصداق بارز جملهای طلایی باشد: «بهعمل کار برآید». چاوشی از آن آرتیستهایی است که سال به سال اثرش پررنگتر خواهد شد.
سه: علیرضا قربانی
بگذارید خیالتان را راحت کنم. خیلی دربند اول و دوم و سوم در این لیست نباشید. همه کسانی که نامشان اینجا آمده از یک یا چند جنبه در سالی که گذشت تاثیرگذار بودند. علیرضا قربانی هم از این قاعده مستثنا نیست. او امسال اولین خواننده ایرانی بود که اثرش را NFT کرد. خواننده آواز سنتی همواره یکی از پیشروهای موسیقی ایران بوده و اولین خوانندهای هم بود که سالها قبل از اینکه کنسرتهای آنلاین مد شود، کنسرت آنلاین گذاشت.
او امسال تیتراژ فیلمهای مهمی را خواند و از همه مهمتر اینکه مینیآلبومش با نام «راز آواز» را منتشر کرد. یک EP که سه قطعه بیشتر ندارد اما بهتنهایی بار سه آلبوم را به دوش میکشد. اگر تا امروز آلبوم را گوش نکردهاید حتما همین الان به یک گوشه خلوت بروید و با هدفون گوشش کنید. علیرضا قربانی در این آلبوم که فضاسازی بینظیری هم دارد، شما را از این جهان بهجایی دیگر میبرد و تقریبا ۲۰ دقیقه بعد به زمین برمیگرداند. لژیونر موسیقی ایران است و خیلیها از گوشه دنیا موسیقی ایران را با صدا و اجراهای او شناختند.
چهار: رضا صادقی
عجیب است که بعد از اینهمه سال کار کردن در موسیقی ایران، همچنان طراوتش را حفظ کرده و از جایگاهی که بهدست آورده درک درستی دارد. رضا صادقی بالا و پایینهای زیادی را در این حوزه تجربه کرد و میتوانست بارها و بارها قید خواندن را بزند و به بیزینسهای دیگری بپردازد اما سر کار اصلیاش ماند و میداند که یک خواننده در هر شرایطی باید برای مردمش کار تولید کند. اینکه خیلی از همدورهایهای دیگرش هم هنوز در مارکت هستند، درست اما ماجرای صادقی فرق میکند. کار برایش به فرمول تبدیل نشده.
از این مدلها نیست که به یک ترکیبی رسیده باشد و طبق نقشه و حسابکتاب پیش برود. همانقدر که در آهنگهای اولش ذوق و سلیقه و جهانبینی داشت، حالا بعد از دو دهه فعالیت همچنان همان جهانبینی خاص خودش و ذوق و سلیقه در آهنگها و موزیکویدئوهایش را میبینیم. کاری با این نداریم که آن سلیقه میتواند مطابق با سلیقه شما نباشد. مهم این است که صادقی در قبال مخاطبانش احساس مسئولیت دارد و همچنان پرکار است و محبوب.
پنج: ماکانبند
راستش را بخواهید از موسیقیشان چیزی دستگیرم نمیشود اما نمیتوان گفت گروه تاثیرگذاری نبودند. هرچه رکورد بوده شکاندند و همیشه کنسرتهایشان هر چند سانس هم که باشد، در کمترین زمان سلد اوت میکنند. امسال که اصلا یکبار سایت بلیتفروشیشان به دلیل حجم بالای خریداران (۱۷۰۰۰ نفر) مختل شد. شاید ما و نسلهای قبل از ما درک درستی از موزیک تینایجری نداشته باشد. اساسا ما در دوران تینایجری خودمان موزیک تینایجرپسند نداشتیم. همه موزیکها یا کوچهبازاری بود یا فاخر! اما این دلیل نمیشود که موسیقیشان را زیرسوال ببریم.
هرچه باشد حتما نکاتی داشته که خیلیها به آن پی بردند و خیلیها هم نبردند. قرار هم نیست همه حافظ و سعدی و مولانا بخوانند. موسیقی ایران به هر ژانری احتیاج دارد. مهم این است که در نسل جوان طرفداران زیادی دارند، کنسرتهایشان خوشآبورنگ است و حداقل تنها برای ساعاتی میتوانند مخاطبانشان را خوشحال کنند. نکته بعدی اینکه مخاطبانشان در شبکههای اجتماعی بهشدت زیادند اما کلا درگیری و حاشیه با کسی درست نمیکنند و فقط گروه مورد علاقهشان را حمایت میکنند. این خودش نشان میدهد که گروه بهدرستی فنپیجهایش را هدایت میکند و فرهنگ طرفداری در شبکههای اجتماعی را بالاتر میبرد.
شش: رضا بهرام
جوان خوشصدایی که چند سالی است به موسیقی و مارکت آن اضافه شده. صدایی بهشدت قدرتمند و دقیقی دارد. آهنگهایی که خوانده اگرچه همگی با اقبال مواجه شدند و از خیلی جهات میتوان به این نتیجه رسید که امسال پرفروشترین خواننده موسیقی ایران بوده اما باور کنید هنوز ندیدیم که این حنجره از پس خواندن چه آهنگهایی میتواند بربیاید. بحث این نیست که آهنگهایی که تا امروز از او منتشر شده بد باشد. نه، واقعا خوب هستند. اما رضا بهرام و صدایش خیلی میتواند بیشتر از اینها بهدست بیاورد. تا اینجای کار مسیرش را درست رفته. حاشیه نداشته و این خوب است.
اما اینکه پرفروشترین یا حداقل یکی از پرفروشترین خوانندههای ایران هنوز ویکیپدیا ندارد خوب نیست واقعا. تنها چیزی که از بیوگرافی او بهدستمان آمده این است که او مدتی بازیکن تیم فوتبال فولاد یزد و فولاد خوزستان بوده و بعد از مصدومیت سمت خوانندگی آمده. امسال تور جهانی کنسرتهایش را برگزار کرد و سی سانس اجرای زنده و متوالی در تهران رکوردی بود که بین خوانندهها بیسابقه بود. او در همین چند ماهه اخیر در چند شهر دیگر هم اجراهایی در سانسهای متوالی داشت و همه به سرعت سلد اوت شدند. از من به شما گفتن، رضا بهرام خوانندهای است که در سالهای آینده اهمیتش بیشتر از اینها معلوم میشود.
هفت: آرمین زارعی
بدونشک رکورد صبر و استقامت در موسیقی ایران را زده. کاری کرد که اصلا نمیشد. یک خواننده رپ که نهایتا با تمام سختیهای پیش راهش توانست مجوزش را بگیرد. از بدشانسیاش تا مجوز گرفت، کرونا کنسرتها را تقولق کرد و تا این لحظه منتظر مانده. حسابش را بکنید، چهار پنج سال فعالیت نکرد و هیچ آهنگی از او منتشر نشد و در این مدت پیشنهادهای زیادی را از اینطرف و آنطرف رد کرد تا نهایتا توانست اولین رپری باشد که کارهایش با مهر وزارت ارشاد بیرون بیاید.
زارعی ۲ سال هم بهخاطر کرونا صبر کرد و اجرای زنده نداشت. حالا در یکی از سایتهای بلیتفروشی اسم و عکس آرمین روی سایت است و روی آن نوشته شده: «بهزودی». مطمئن باشید که با شروع کنسرتهایش رکوردهای تازهای در موسیقی ایران ثبت خواهد شد. شاید همیشه از استایل و ظاهر و سبک آهنگهایش طور دیگری استنباط شود ولی شوخی شوخی همین آرمین زارعی تقریبا ۲۰ سال است که در عرصه موسیقی حضور دارد. آرمین امسال چند قطعه و موزیکویدئو تولید کرد تا کنسرت پروپیمانتری داشته باشد. جالب هم اینجاست که سرعت هیت شدن کارهایش یک صبح تا بعدازظهر بیشتر طول نمیکشد و هروقت آهنگ جدیدی بیرون داده بلافاصله از ماشینها و خیابانها صدایش به گوش میرسد.