کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۲۲۴۳۸
تاریخ خبر:

هجوم غافلگیرکننده اصولگرایان به رائفی‌پور

روزنامه هفت صبح| ما بارها در مورد سطح پایین و استدلال‌های ضعیف رائفی‌پور در روزنامه نوشته‌ایم. در مورد لحن تحقیرآمیز و حرص دراورش درباره عید نوروز یا دیگر فعالیت‌های متنوعش. نوشتیم که اصولگرایان چرا دور رائفی‌پور باید جمع شوند؟‌چرا رحیم پور ازغدی این جایگاه را ندارد؟‌اما عموما به عداوت متهم شدیم.

همین عید نوروز رائفی پور در شبکه سوم و در برنامه‌ای پربیننده حاضر شد و از روزی ۱۷ساعت مطالعه دم زد. هفته پیش هم ماجرای پاداسکای بالا گرفت و وزارت ارتباطات رسما ساخت چنین وسیله‌ای توسط تیم رائفی‌پور را مورد سوال قرار داد. حالا به نظر می‌رسد اصولگرایان تصمیم گرفته‌اند قبل از این‌که ماجرای رائفی‌پور بالا بگیرد تکلیفشان را با این تئوریسین جاه‌طلب اردوگاه خود مشخص کنند. برای مثال رضا مشتاقی در فرهیختگان نوشت:‌

اواخر دهه‌ ۱۳۸۰، جوانی بیست‌ و چندساله با سخن گفتن از آیین‌‌های مرموز و نماد‌های پیدا و نهان، ناگهان به شهرت رسید. کلیپ‌‌های سخنرانی رائفی‌پور درمورد «راز دلار» دست‌به‌دست و بلوتوث‌به‌بلوتوث می‌چرخید. ‌رائفی‌پور بر پنهانکاری آیین‌‌ها متمرکز بود و می‌کوشید از آنچه او نماد فرقه‌‌های مختلف به‌خصوص فراماسونری می‌دانست، رمزگشایی کند. به نظر می‌آید رائفی‌پور جذابیت رازآلودگی را به‌خوبی درک کرده است.

نه فقط مباحثی که به آنها می‌پردازد بلکه خود او نیز در‌هاله‌ای از ابهام و اسرار قرار دارد. اطلاعات اندکی درمورد او موجود است.درمورد تحصیلات در این حد می‌دانیم که در دانشگاه حسابداری خوانده است، اما اینکه چه سالی وارد کدام دانشگاه شد و کی از آنجا فارغ‌التحصیل شد، بر ما پوشیده است. دال مرکزی سخنرانی‌‌های او در این دوره، فارغ از صحت و سقم و قوت و ضعف استدلال‌ها، وجود یک شر مطلق است که به‌طور پنهانی و رمزآلود درحال اثرگذاری و توطئه‌چینی است و باید به شیوه‌‌های نامتعارف از نقشه‌‌های او پرده برداشت.

او وقتی از طب اسلامی‌سخن می‌گوید، یک «خیر مطلق» را ترسیم می‌کند که «شاهکار است» و با مثال زدن ساختمانی که سقف آن نم داده است، عملکرد طب مدرن را این‌گونه توصیف می‌کند که «عموما می‌گوید هر سال سقف را رنگ بزنید تا زردی‌اش را نبینید و مثلا به بیمار دیابتی هم می‌گوید تا آخر عمر انسولین بزن» درحالی‌که طب اسلامی‌به ‌علت توجه می‌کند و آن سقفی را که نم می‌دهد، قیرگونی می‌کند.

مصطفی فقیهی سردبیر سایت انتخاب نزدیک به طیف هاشمی هم ماجرا را در یک رشته توئیت این گونه تفسیر کرده است:‌ تسنیم و فرهیختگان ضمن حمله به رائفی‌پور باعنوان «مصاف با عقلانیت انقلابی»، پرونده‌ای مفصل از تناقضات رفتاری-فکری او منتشر کرده که نشان از عصبانیت طیف قدرتمند جریان ارزشی از ترهات این«خام جوانِ مدعی» دارد و‌ به نظر، با ورود علنی چنین رسانه‌هایی باید پرونده‌ این «جوان جویای نام» و مدعی «نظریه پردازی» را بسته شده دانست.

این رسانه‌ها نوشته‌اند:«اظهارات رائفی‌پور مجموعه‌ای از تناقض‌هاست؛ این اشکالات با توجه به اثر اجتماعی او با مخاطبانی عموما جوان، ضرورت نقد منصفانه را بیشتر می‌کند.رائفی‌پور،بی‌سابقه‌ تحصیل علوم دینی، از نمادشناسی فراماسون‌‌ها پا در وادی تفسیر روایات می‌گذارد و همین باعث می‌شود بی‌اعتنا به اصول، به علم احتمالات استناد کند و مانند نمادشناسی مالوفش که با شمردن برگ‌‌های زیتون روی دلار حکم به فراماسون بودن طراحان می‌دهد تصور کند می‌تواند با شمردن تاریخ میلاد و شهادت ائمه، حکمی جدید از تاریخ اسلام استنباط کند. او بخش زیادی از کلیپ‌های منتشرشده از سخنرانی‌هایش را «تقطیع شده» و تولید‌شده با هدف «تمسخر» خود می‌داند و هر نقد به اظهاراتش را نیز ناشی از همین کلیپ‌های به‌اعتقادش تقطیع‌شده می‌داند.

او می‌گوید: اگر نماینده شهرتان قول شفافیت داد و در یک مورد به آن عمل نکرد و توصیه‌نامه‌ای از او یافت شد که به اطلاع مردم نرسانده، هم «بی‌شرف» و هم «بی‌ناموس» است. آیا این دلیلی می‌شود به کسانی که به شفافیت پایبند نیستند یا حتی مخالف آن هستند، بی‌شرف و بی‌ناموس گفت؟
با چه حجت شرعی‌ای می‌توان از چنین واژه‌ای استفاده کرد؟این سبک حرف زدن درباره مسائل مختلف و در کنار آن،توهین به منتقدان در مخاطبان رائفی‌پور که عمدتا نوجوانان و جوانان هستند، بی‌تاثیر نبوده.اثر این گفته‌های پرخاشگرایانه را هرکس که در شبکه‌های اجتماعی نقدش کرده،به‌خوبی درک کرده است.

رائفی‌پور توانایی عجیبی در وصله‌وپینه کردن موضوعات نامرتبط به ‌هم دارد.پیوند زدن کرونا به دکترین شوک و اقتصاد بازار آزاد، کار آسانی نیست.او در ماجرای سدکرخه به‌همین شکل نتیجه‌گیری می‌کند که مخاطب به‌جای پرسشگری درباره این ادعای دروغ و غیرواقعی،به‌وجد آمده و با لذت سالن را ترک می‌کند.
شاید بخشی از خویشتنداری‌ها برای نقد رائفی‌پور، ترس از لشکری است که او در فضای مجازی به‌راه انداخته است؛ این لشکر «نشانه‌شناس» است و نیازی به دستور کار ندارند، آنها یا پای توئیت‌های رائفی‌پور درحال تعریف و حظ‌بردن هستند یا در اینستاگرام، مشغول نبرد با منتقدان مرادشان.
این نسل نوجوان،دقیقا همچون استادشان منتقدان به سخنرانی‌اش در گستره بی‌حدی از علوم را ناشی از«حسادت»یا«نفهمی»می‌داند.

کدخبر: ۳۲۲۴۳۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر