نیم قرن حسرت
روزنامه هفت صبح | چند نکته درباره تیمی که امیدمان را ناامید کرد. تیم امید ایران بهرغم همکاری کرهجنوبی در شکست دادن ازبکستان، نتوانست نتیجه مورد نظرش را در مقابل چین بگیرد و از رسیدن به المپیک بازماند. شاگردان استیلی دیروز مقابل چین فرصتهای زیادی را از دست دادند که گل شدن یکی از آنها میتوانست تیم امید را راهی مرحله بعد کند اما واقعیت این است که این تیم امید آنقدرها هم شایسته صعود نبود. به چند نکته فنی مهم درباره بازیهای تیم امید اشاره میکنیم.
* یک: تیم امید ایران به دلیل انجام بازیهای تدارکاتی کم نتوانست ترکیب ثابت و ایدهآل خود را پیدا کند. مصدومیت معراج اسماعیلی دروازهبان اصلی تیم هم یکی از مشکلات حمید استیلی بود. تیمی که او در اختیار داشت از لحاظ مهرههای تهاجمی کمبودی نداشت و حتی در خط حمله ترافیک زیادی دیده میشد و او مجبور بود بعضی از ستارههایش هجومی خود را روی نیمکت قرار بدهد.
اما در خط دفاع و پست هافبک دفاعی، تیم امید به شدت دچار کمبود بازیکن بود. شاید بهتر بود بازیکنی مثل عارف غلامی که در نیمفصل اول در استقلال درخشیده بود، خط نمیخورد. حضور او در ترکیب تیم میتوانست خط دفاع را مستحکمتر کند اما به دلایلی ظاهرا انضباطی! استیلی، غلامی را خط زد تا با کمترین تعداد مدافع ممکن، تیمش را راهی این مسابقات کند.
* دو: تیم امید بعد از انجام پنج بازی تدارکاتی راهی مسابقات قهرمانی آسیا شد و ترکیب اصلیاش در همان بازی اول باعث تعجب همه کارشناسان شد. در حالی که شاهین طاهرخانی مدافع میانی تیم استقلال روی نیمکت قرار داشت، استیلی ترجیح داده بود امید نورافکن را به جای او در خط دفاع قرار بدهد و در غیاب او در پست هافبک دفاعی، مهدی مهدیخانی مهاجم گلزن تیم شهرخودرو بازی میکرد!
شاید اغراق نباشد اگر بگوییم همین تغییرات بود که باعث شد در مقابل ازبکستان به مشکل بخوریم. حرکتی که باعث اعلام پنالتی به سود ازبکستان شد، دقیقا حاصل نبود یک هافبک دفاعی تخصصی در ترکیب تیم امید بود. اگر نیمه اول آن بازی را یک بار دیگر ببینید متوجه خواهید شد که ازبکها خیلی زود فهمیده بودند که تیم ما در این منطقه دچار ضعف است و چند حرکت تمرین شده آنها هم این ادعا را اثبات میکند.
* سه: به خصوص در خط هافبک در این سه بازی تغییرات زیادی در ترکیب تیم استیلی ایجاد شد که البته بعضی از آنها اجتنابناپذیر بود اما واقعا لزومی به بعضی از این تغییرات هم نبود. مثلا میشد از همان بازی اول شاهین طاهرخانی را در کنار عارف آقاسی در خط دفاع قرار داد تا امید نورافکن هم به پست تخصصی خود برگردد. به این ترتیب نیازی به بازی کردن مهدیخانی مهاجم در پست هافبک دفاعی هم نبود. با وجود انتقاداتی که از استیلی درباره ترکیب تیم امید در بازی اول شد.
او باز هم در بازی دوم، نورافکن را در دفاع میانی بازی داد و مهدی خانی را در پست هافبک دفاعی به کار گرفت! اتفاقی که باعث شد تا تیم امید در نیمه اول کاملا مقهور کرهایها باشد و با خوششانسی تمام فقط دو گل از این تیم دریافت کند! هر سه گلی که تیم امید از ازبکستان و کرهجنوبی دریافت کرد، حاصل ضعف در خط هافبک و به خصوص پست هافبک دفاعی بود که تجربه و تخصص لازم برای بازی در این پست وجود نداشت.
* چهار: هر چقدر تیم امید در خط دفاع و هافبک دفاعی دچار کمبود بازیکن تخصصی بود، در پستهای هجومی با دردسر تعداد زیاد بازیکنان مواجه بود. اللهیار صیادمنش، محمد محبی، مهدی قائدی، رضا شکاری، علی شجاعی، رضل جبیره، رضا دهقانی و جعفر سلمانی، بازیکنان هجومی خوبی بودند که استیلی در اختیار داشت اما فقط به نیمی از آنها میتوانست بازی بدهد.
مشخص بود که استیلی اینجا هم به ترکیب نهایی و ایدهآل خود نرسیده بود و انگار در نهایت ترجیح داده بود که با سیستم چرخشی به شکلی به همه آنها بازی بدهد! همین تغییرات زیاد در سه بازی در فاز هجومی تیم ملی باعث شد تا هماهنگی لازم در این خط به وجود نیاید و فرصتهای زیادی از دست برود. این اتفاق در بازی با چین بیشتر به چشم آمد. جایی که نورافکن هم به پست تخصصی خود برگشت و البته تیم ملی فرصتهای زیادی ایجاد کرد که فقط یکی از آنها به گل منجر شد.
* پنج: قبل از تورنمنت به نظر میرسید بهترین بازیکن تیم امید مهدی قائدی باشد. او در نیمفصل اول درخشش فوقالعادهای در ترکیب استقلال داشت و البته نباید از نقش استراماچونی که بهترین شرایط را برای درخشش او فراهم کرده بود گذشت. انتظار میرفت در تیم امید هم قائدی مهره اصلی و کلیدی باشد اما در نهایت تعجب این اتفاق رخ نداد.
در بازی اول او نیمکتنشین بود ولی با آمدنش به زمین در نیمه دوم، اوضاع کاملا تغییر کرد و با بازی خوب و موثر قائدی، تیم امید توانست گل مساوی را به ازبکستان بزند. او در بازی با کرهجنوبی فیکس بود اما کرهایها که انگار بازی اول تیم ملی را به خوبی آنالیز کرده بودند، قائدی را مهار کردند و استیلی مجبور شد او را تعویض کند.
* شش: تقریبا تمام تعویضهای استیلی به جز تعویض قائدی در بازی اول مقابل ازبکستان، بینتیجه و اشتباه بود. به همین بازی دیروز مقابل چین نگاه کنید. قائدی در دقیقه ۵۴ به جای جعفر سلمانی به زمین آمد اما تاکتیک اصلی تیم امید همچنان سانترهای بلند روی دروازه چین بود که مشخص بود جواب نخواهد داد! قائدی در نیمه دوم بازی با چین بیکارترین و بدترین بازیکن زمین بود و بهترین فرصت تیم را هم در دقایق پایانی با یک ضربه سر ضعیف از دست داد! شاید اگر رضا شکاری در این صحنه حاضر بود میتوانست گل دوم امیدها را بزند و ما را راهی مرحله بعد بکند اما او که در بازی قبلی تنها گل ما را با ضربه سر به کرهجنوبی زده بود، دیروز ۹۰ دقیقه تمام روی نیمکت نشست.
* هفت: در نهایت میرسیم به خود حمیدخان استیلی! از همان روزی که او سرمربی تیم امید شد، کمتر کسی به صعود این تیم به المپیک خوشبین بود، به هر حال رزومه او و همکارانش مشخص بود و نمیشد خودمان را گول بزنیم. در نهایت هم متاسفانه پیشبینیها به وقوع پیوست و تیم امید با بازیهایی نهچندان خوب و بابرنامه از صعود از مرحله گروهی بازماند و حسرت المپیک برای فوتبال ایران ۴۸ ساله شد. این ناکامی قاعدتا باید کارنامه نهچندان پربار استیلی و همکارانش را سیاهتر بکند اما اصلا بعید نیست که بعد از مدتی، او دوباره در فدراسیون و احتمالا تیمهای پایه دوباره پست بگیرد و سایر مربیان شایستهتر همچنان بیرون از گود بمانند!