کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۲۲۷۱۴
تاریخ خبر:

نگاهی به زندگی ایران درودی ‌نقاش بزرگ معاصر

روزنامه هفت صبح، نگین باقری| دیروز هفتم آبان ماه، خبر درگذشت ایران درودی از مهمترین هنرمندان دوران معاصر منتشر شد. هنرمندی که با سالوادور دالی دیدار کرده، با آندره مالرو و ژان کوکتو همنشین بوده و احمد شاملو شعری برای او سروده است. ایران خانم سال ۱۳۱۵ در مشهد به دنیا آمد. آن‌هم در خانواده‌ای ثروتمند و اشرافی که آن دوران توانایی مالی سفر، تحصیل و زندگی در اروپا را داشتند. پدری خراسانی داشت و مادری قفقازی که بعد از انقلاب اکتبر در شوروی سابق به ایران مهاجرت کرده بودند.

خانواده درودی در کودکی به آلمان رفتند و در آغاز جنگ جهانی دوم وقتی که ایران خانم ۵ ساله بود از هامبورگ به ایران برگشتند؛ اول در مشهد ساکن شدند و بعد به تهران آمدند. او در جوانی تحصیلات دانشگاهی در رشته نقاشی را در پاریس شروع کرد و همانطور که خودش گفته تحصیل در اروپا بر شهرت او تاثیر زیادی داشته است؛ اعترافی که همه هنرمندان حاضر به گفتن آن نیستند. در مصاحبه‌ای از خودش گفته است:

«نقاشی‌های اولیه من مانند عکاسی بود و تکنیک عجیب و غریبی برای کپی‌برداری از طبیعت داشتم. در دانشکده هنرهای زیبای پاریس به من یاد دادند که تکنیک غیرعادی قبلی نقاشی‌ام را برای همیشه فراموش کنم. از طرفی ما پیشینه‌ای از هنر نقاشی یا مرجعی از نقاشی در ایران نداریم که بتوانیم به آن رجوع کنیم. من در کودکی نقاشی‌های غرب را در کتاب سیاه و سفیدی دیده بودم که رئیس‌جمهور فرانسه به تزار روسیه هدیه کرده بود.

بعدها به من گفته شد این کتاب را پدرم در حراج‌های خیابانی مسکو پس از انقلاب روسیه خریده و همراه چندین نقاشی شاهکار از نقاشان روس با خودش به ایران آورده بوده است. پدر این کتاب نفیس را در کودکی به من داد.» درودی روابط دوستانه‌ای با سالوادور دالی داشته و اینطور که خودش گفته انسان‌های بزرگ زیادی در مسیر زندگی‌اش قرار گرفتند که با آنها در سفر یا نمایشگاه‌هایش برخورد و یا معاشرت صمیمانه داشته است.

انسان‌هایی مانند: «‌آندره مالرو بزرگ‌مرد فرهنگ و هنر قرن بیستم، ژان کوکتو شاعر و کارگردان فرانسوی، سیزی توگو بزرگ‌ترین نقاش ژاپنی، اورسن ولز کارگردان معروف سینما، فرانک الگار منتقد فرانسوی هنر و نویسنده‌ دانش‌نامه‌ هنر قرن بیستم، امانوئل لوتن بلژیکی منتقد هنر و واریمز واسکز مکزیکی یکی از مشهورترین معماران دنیا.»

ماجرای افتتاحیه موزه هنرهای معاصر
‌بعد از شروع تحصیلات در دانشکده هنرهای زیبای پاریس، در دانشکده‌های مختلف در بروکسل و نیویورک دوره‌های مختلفی را گذراند. اولین‌بار آثارش را سال ۱۳۳۹ در تالار فرهنگ تهران به نمایش گذاشت(در ۲۴ سالگی ) ولی بعد از آن در دهه چهل شمسی در شهرهای مختلف اروپا نمایشگاه‌های زیادی برگزار کرد که تا آخر عمر تعداد آن به ۶۴ نمایشگاه انفرادی رسید. در کتاب خود به ماجرای جالبی درباره روز افتتاحیه موزه هنرهای معاصر پرداخته و گفته است: «‌به یاد می‌آورم مرا برای افتتاح موزه هنرهای معاصر دعوت نکرده بودند که گفتم: می‌آیم جلوی موزه و آن‌قدر فریاد می‌کشم که مجبور شوید پلیس صدا کنید.

رئیس وقت موزه نیم ساعت بعد کارت دعوت را فرستاد و به‌اتفاق استاد فرشچیان به موزه رفتیم.» بعد از این اتفاق‌ها در سفر سرنوشت‌سازی که به آمریکا داشت با پرویز مقدسی، کارگردان تئاتر و سینما آشنا شد و ازدواج کرد . این زندگی مشترک با مرگ پرویز بعد از ۱۷‌سال به پایان رسید. ماجرای ازدواجشان را در کتاب اتوبیوگرافی خود اینطور تعریف کرده است: «نشانه‌ها را سرنوشت سر راه قرار می‌دهد و این‌بار نشانه بخت خوب من، یک شاخه گل سرخ بود.

گل سرخ را به دستش دادم و خواهش کردم مرا به همسری بپذیرد. طنین کلام آری او در فضا پیچید تا حجم سال‌های زندگی مرا با محبت‌‍‌ها و زلالی‌هایش رنگین کند. پرجرأت و مصمم خود را سپردم و به مهربانی خداوند اطمینان کردم.» مرگ پرویز تاثیر عمیقی بر او گذاشت و اولین‌بار اثر عروج پرویز را بعد از مرگ او بود که نقاشی کرد. از همین‌جا بود که در آثار او قندیل‌های یخی سر بر آوردند.

نفرین می‌کنم عاشق شوی
از میان همه ویدئوکلیپ‌هایی که روز مرگ معمولا برای مردگان به‌نام درست می‌شود تا او را به عموم مردم معرفی کنند، «ایران درودی» ماجرای هنرمند شدن خودش را اینطور روایت کرده بود: «وقتی من به دنیا آمدم نامادری پدرم به مادرم گفت برای زاییدن این بچه زشت، چرا این‌همه درد؟ و این در حافظه خانواده همیشه باقی ماند و من برای این خیلی جنگیدم و تلاش و مبارزه من از اینجا شروع می‌شود. من جایی رسیدم که امروز به خودم می‌بالم.

چون به آنچه می‌خواهم رسیدم؛ مهم نیست که دیگران چه قضاوتی دارند. خودم برای خودم کافی هستم.» البته طبیعتا خانواده متمول مرحومه در موفقیت ایران خانم نقش کمی نداشته اند. همه بیشتر او را با خاطره «نفرین می‌کنم عاشق شوی» به یاد داشتند. ماجرا مربوط به مامور فرودگاهی است که برای بازرسی او شیرینی نخودچی‌هایی که برای مادرش خریده بود، له می‌کند. ایران خانم عصبانی می‌شود و با صدای بلند می‌گوید: «دختر جوان نفرینت می‌کنم. نفرین می‌کنم که عاشق شوی. شاید مهربان شوی. چشمانت از عشق بگریند.

نمی‌شود با چشمان سیاه به این قشنگی، اینقدر نامهربانی. زن یکه خورد و گفت: شیرینی‌ها را نبردید. من گفتم: نه بریزید دور. من غیظ‌ها را هدیه نمی‌برم.» درودی فقط یک نقاش نبود. او پیش از انقلاب ۸۰ فیلم مستند هم برای تلویزیون ملی سابق ایران ساخت. سال ۱۳۹۶ در مصاحبه‌ای درباره آن تجربه اینطور گفته است: «من زمانی که در تلویزیون ملی سابق ایران کار می‌کردم مامور فارسی کردن گوینده‌های تلویزیون بودم؛ ۶۲ سال در فرانسه زندگی کردم اما امکان ندارد از من یک کلمه فرانسوی بشنوید.» او حتی تجربه روزنامه‌نگاری در روزنامه کیهان و سازندگان را هم در کارنامه خودش دارد. دوره کوتاهی هم به دعوت دکتر نصر در دانشگاه تهران کلاس شناسایی هنر برگزار می‌کرد که دیگر ادامه پیدا نکرد.

خانه‌ای که فروخته شد و موزه‌ای که ساخته نشد
اغلب سبک کارهای این هنرمند ۸۵‌ساله را به سوررئالیسم نزدیک می‌دانند ولی برخی هم او را دقیقا پیرو یک مکتب خاص نمی‌دانستند و معتقد بودند که یک راه مستقلی برای خودش داشته است. وجه مشترک آثار او نوری است که در همه تابلوها به آن وفادار بوده. از او تا امروز متن‌های زیادی به‌جا مانده که چطور عاشقانه از وطن و برای آن حرف می‌زند. آخرین پروژه‌ای که او را همین سال‌های آخر عمر به ایران کشاند، افتتاح موزه‌ای بود که دست آخر هیچ وقت هم به پایان نرسید.

ایران درودی ۱۰ سال پیش اعلام کرد که خانه‌اش را در فرانسه فروخته و پول حاصل از آن را به تومان تبدیل کرده و به ایران فرستاده تا برای ساخت موزه‌اش هزینه شود. شهرداری سال ۱۳۹۵ زمینی هزار و ۵۰۰ متری در اختیار او گذاشت و کلنگ را به درودی دادند تا موزه را افتتاح کند. ۲۱ آذرماه سال ۹۷ برخی از اعضای شورای شهر تهران به همراه اعضای هیات امنای موسسه درودی و مدیرکل موزه‌ها و اموال منقول تاریخی، در دیدار با ایران درودی قرارداد واگذاری حق بهره‌برداری از زمین «موزه ایران درودی» را به او ابلاغ کردند.

کمتر از یک سال بعد هم مراسم واگذاری زمین و افتتاح پروژه عمرانی موزه ایران درودی، برگزار شد. اینطور که خبرگزاری ایسنا پیش از مرگ او گزارش داده بود گویا تا آخرین روزهای سال ۹۸ منتظر دریافت مجوز ساختمان موزه‌اش می‌ماند و زمانی‌که سرانجام مجوز پس از پنج سال انتظار داده نشد، کرونا اوج می‌گیرد.

همزیستی ۲۲ ساله با سرطان
اینطور که خود درودی روایت کرده از ۲۲ سال پیش متوجه سرطان خود می‌شود و این مدت این بیماری تاثیر دیگری در هنر او می‌گذارد. با این حال خودش یک بار در مصاحبه‌ای گفته بود، اثر طغیان کویر محبوب‌ترین اثرش بوده‌. «این نقاشی را تمام کردم، آنچنان ذوق‌زده شدم که زیرش نشستم تا ببینم آیا از نور آن قلبم روشن می‌شود یا از سیلی که در کویر روان است، خیس می‌شوم؟»

از چهره این هنرمند تنها یک‌بار تابلویی در شهر نصب شده بود که به سه سال قبل برمی‌گردد. شهرداری تهران سال ۱۳۹۷ به مناسبت هفته بزرگداشت مقام زن، تصاویری از زنان نامدار تاریخ ایران را روی بیلبوردها و بنرهای سطح شهر نصب کرد تا شهروندان را با چهره سیمین دانشور، زهرا نعمتی، شهلا ریاحی، مریم میرزاخانی، توران میرهادی و دیگر زنان سرشناس آشنا کند که در بین آنها تصویر درودی هم دیده می‌شد.

آثار میلیاردی خانم نقاش
آثار ایران درودی در تمام سال‌های گذشته از نظر ارزش مادی و قیمت هم قابل توجه بودند؛ از اثر ۱۸ میلیونی‌اش در سال ۸۵ وقتی که هنوز رقم‌های میلیاردی برای نقاشی‌های داخلی عادی نشده بود گرفته که عنوان گران‌ترین تابلوی نمایشگاه بزرگ هنرهای تجسمی سال را به خودش اختصاص داد تا اثر یک میلیاردی اش در حراج بزرگ تهران در سال ۹۵ که برای خودش پدیده‌ای محسوب می‌شد یا اثر دیگرش در دور بعد که آن هم یک میلیارد تومان فروش رفت.

کدخبر: ۴۲۲۷۱۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر