نکاتی غافلگیرکننده درباره شهری که رئیسی امروز به آن سفر میکند
روزنامه هفت صبح، ساعد برقی | همین سه روز پیش بود که رئیسی در دژ باستانی شرق خیالانگیز در سمرقند افسانهای با روسای جمهور چین و هند و روسیه دیدار کرد. با کشورهایی که یکسوم جمعیت جهان و نصف مساحت مسکونی جهان را تشکیل میدادند. شرق شرق شرق.
و حالا همین امروز رئیسجمهور و هیات همراه با هواپیمای مجلل دولتی epaji همان ایرباسی که خریدنش در انتهای دوره خاتمی چه جنجالهایی بهپا کرد (و حالا همه میگویند بهبه چه کار خوبی کرده بود!) راهی نیویورک میشود تا یکی از جنجالیترین سفرهای دوران ریاست جمهوریاش را تجربه کند.
او پارسال به نیویورک نرفت اما امسال در حالی به نیویورک میرود که با پیوستن به سازمان همکاریهای بینالمللی شانگهای از موضعی کاملا متفاوت و برتر پای به نیویورک میگذارد. و در حالی به نیویورک میرود که ایران بهعنوان یک شریک نظامی معتبر با پهپادهای جنگی خود در جبهه اوکراین حضور دارد و نیروهای توپخانهاش در مرز شمالغرب با دقت به سلامت و امن بودن مسیر زنگزور در مواجهههای آذربایجان و ارمنستان چشم دوختهاند.
در حالی به نیویورک میرود که ایران پس از سالها تعلل و تردید سیاسی و دیپلماتیک، قاطعانه به سمت چین و روسیه چرخیده است و دست تقدیر هم با بحرانهای اوکراین و تایوان موجب شد تا این چرخش با آغوش باز از سوی چین و روسیه استقبال شود. رئیسی در حالی عازم سفر است که صادرات نفتی رشد منظمی داشته است و رشد اقتصادی در کشور به ارقام نسبتا قابلقبولی رسیده است، هرچند آثار این رشد و این صادرات تاثیر چندانی در زندگی عموم مردم نداشته است.
رئیسی به نیویورک میرود آنهم در حالیکه میداند چه واکنشهایی در انتظارش خواهد بود. آنهم در حالیکه میداند ماجرای مهسا امینی چه فشار تبلیغاتی مضاعفی را بر تیم او وارد خواهد کرد و در مصافهای ژورنالیستی ، خبرنگاران و گزارشگران کهنهکار آمریکایی مدام سابقه قضاوت او در سالهای ۶۷ و ۶۸ را به رخش خواهند کشید. می داند که گروههای اپوزیسیون شهر را پرکرده اند و… رئیسی خودش را برای همه این اتفاقات آماده کرده است. موفق خواهد بود؟
اما نیویورک… شهر افسانهای که سالهاست مقام پایتختی دنیای سرمایهداری را از دست لندن بهدر آورده است. جاییکه نبض اقتصاد سرمایهداری تندتر از توکیو و هنگکنگ و دوبی قابل تشخیص است. تولید ناخالص داخلی این شهر چیزی در حدود ۱۵۰۰ میلیارد دلار است! شهری با حدود بیست میلیون جمعیت، مشهورترین شهر دنیا، شهری که مردمانش دروازه ورود فرهنگ اروپایی به کشورشان بودهاند و در مقولاتی مثل هنر و عکس و معماری بقیه کشور و بهخصوص کالیفرنیاییهای ثروتمند حاشیه غربی را به چالش میکشند و تحقیر می کنند.
شهر قومیتها، شهر رابطههای کوتاه شکننده، شهر ملاقاتهای مداوم مردان و زنان، شهر کافهها و کلابها و گالری ها و سینما تک ها. شهر کولونیهای نژادی. روسها و جامائیکاییها و پورتوریکوییها و چینی ها. شهر خشونتهای شبانه و سارقین و جیببرها.شهر منهتن ثروتمند و هارلم پراز خشونت و بروکلین و سنترال پارک. شهر وودی آلن و اسکورسیزی .
اما برخی نکتهها درباره این شهر شاید برایتان جالب باشد. در این شهر حدود ۲۰ میلیون نفری، در این پانتئون پول و جنسیت و هنر، سال گذشته ۱۲۰ هزار ازدواج ثبت شده است (در سال ۲۰۲۱)، در ایران ما با ۸۵ میلیون جمعیت ۵۶۸ هزار ازدواج طی یک سال ثبت شده است (در سال ۱۴۰۰).نسبت آمار ازدواج به جمعیت در نیویورک از ایران بیشتر است!
از آنسو میزان طلاق در نیویورک طی سال ۲۰۲۱ ، ۴۰ هزار مورد بوده است و در ایران با ۸۵ میلیون جمعیت ۲۰۰ هزار مورد طلاق! به نظر میرسد در حال حاضر نیویورکیها مقداری بیشتر از ما به ازدواج و قوام خانواده معتقدند! یک آمار عجیب دیگر این است که از ابتدای سال ۲۰۲۲ در ایران، ۴۰ پلیس شهید شدهاند و در کل آمریکا با ۳۲۰ میلیون جمعیت تعداد کشتههای پلیس آمریکا ۴۸ نفر بوده است.
آنهم در کشوری که سلاح آزاد است! البته ۴۸ کشته در ۲۳۸ حمله به پلیس. در نیویورک در سال ۲۰۲۲ تا الان یعنی طی هشت ماه گذشته شش پلیس کشته شدهاند که خلاف انتظارات ماست. طبیعی است که پلیسهای مجهزتر و آزمودهتری در اختیار دارند که میتوانند از پس حملات تبهکاران و سارقان بربیایند.چیزی که پلیس ایران به شدت به آن نیازمند است. آمار دیگر را کنار میگذاریم. فعلا. روزهای پرتب و تاب و پرخبر و پرجنجالی در انتظارتان خواهد بود. سفرتان به سلامت آقای رئیسجمهور…