کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۹۴۹۸۴
تاریخ خبر:

نمایش سگک، روایت کفن‏‌هایی قد برافراشته

روزنامه هفت صبح، سمیه یوسفی | در دنیای هنر آنچه بین دو اثر تمایز ایجاد می‏کند، عبور از کلیشه‌‏هاست. عبوری که گاه در انتخاب سوژه تجلی پیدا می‏‌کند، گاه در پرداخت و شیوه روایت. تعداد معدودی از آثار هم وجود دارند که در هر دو مورد ساختارشکنانه عمل کرده‌‏اند؛ نمایش سگک نیز در زمره همین آثار است.

در تمام این سال‌‏ها شاهد آثار هنری فراوانی در حوزه دفاع مقدس بوده‏ایم. از رمان و زندگینامه گرفته تا فیلم و تئاتر و موسیقی. روایت‏‌هایی یک شکل از آدم‏‌ها و موقعیت‏‌های یکسان. روایت‌‏هایی که همواره یک تصویر با ویژگی‏‌های تکراری از شهدا و رزمندگان جنگ ایران و عراق به مخاطبشان ارائه کرده‏اند. حال آنکه در واقعیت اینطور نیست. شهدا نیز انسان‏‌هایی از قشرهای مختلف جامعه بوده‏اند با فرهنگ‌‏ها و اعتقادات متفاوت.

در نمایش سگک، نویسنده به سراغ یکی از همین انسان‌‏های متفاوت می‎رود. «کهبد تاراج» متن نمایشنامه را با الهام از زندگی شهید «شاهرخ ضرغام» نوشته. او بدون هیچ‏گونه پیشداوری یا مقدس‏نمایی توانسته است زندگی شاهرخ ضرغام معروف به «حُر انقلاب» را روایت کند و مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد.

نمایش را «تینو صالحی» شروع می‌کند. بازیگر نقش شاهرخ ضرغام که در قالب روح وارد صحنه می‌شود و از تشییع جنازه خود می‌گوید که در یکی از خیابان‌های تهران در حال برگزاری است. هرچند که به نظر می‌رسد اولین بازیگر این تئاتر، ملحفه‌‏های شسته شده روی طناب هستند. در واقع تئاتر پیش از دیالوگ‏ شاهرخ ضرغام شروع شده است. آنگاه که وارد سالن می‌شویم، روی صندلی می‌نشینیم و چشم‌مان به آن پارچه‌های سفید می‌افتد و از خودمان می‏پرسیم چه بلایی بناست سر اینها می‌آید؟

ملحفه‏‌ها کفن می‎‌شوند تا ظرافت و هوشمندی طراح صحنه و کارگردان این تئاتر را اثبات کنند. به جرات می‏توان گفت «رضا بهرامی» با چنین انتخابی بر تاثیرگذاری نمایش افزوده است. او مخاطب را آرام آرام با قصه آدم‌های روی صحنه همراه می‌کند به‌نحوی که با اندوه آنها اندوهگین شده و با گریه‌شان اشک می‌ریزند.

از طراحی صحنه که بگذریم، موسیقی هماهنگ با ریتم روایت و بازی‌های حرفه‌ای نیز نقش بسیار زیادی در همذات‌پنداری مخاطب با این تئاتر داشته است. خانم «مرجان قمری» که نقش مادر شهید را ایفا می‌کند، دومین بازیگری است که وارد صحنه شده و در طول اجرا به خوبی از پس تغییر حالات این شخصیت برمی‌آید. در جایی از این نمایش می‌بینیم که این زن همانطور که سر سجاده نشسته و در سوگ فرزندش ناله و فغان می‌کند، یاد خاطره‌ای از شاهرخ می‌افتد و لحن کلامش، از درد دل به دعوا و توبیخ تغییر پیدا می‌کند.

نمونه این موقعیت را در چند جای دیگر این نمایش شاهد هستیم و همین باعث شده تا نمایش بار طنز نیز به خود بگیرد. این طنازی نه تنها دیالوگ‌ها و شخصیت مادر شهید مشاهده می‌شود که در بقیه شخصیت‏ها هم وجود دارد. دوستان شاهرخ، پدر ناتنی او و حتی فریده، زنی که شاهرخ یک دل نه صد دل عاشق او بوده است.

نمایش سگک، نمایشی متفاوت از یک شهید متفاوت است. شهیدی که کفن را کنار می‌زند، روبه‌روی مخاطبان حاضر در سالن می‌ایستد و از زندگی‌اش می‌گوید. به‌واسطه پرسه زدن توی خاطراتش، یکی یکی آدم‌ها را صدا می‌زند تا حرف بزنند. از سوگ، از عشق، از مرام و معرفت و رفاقت. او نه تنها مادر و معشوق و دوست و همرزم را روی صحنه می‌آورد، بلکه دست تماشاچی را هم می‌گیرد، می‌کشد سمت خودش. سمت همان ملحفه‌های سفید روی طناب که حالا کفن‌هایی هستند قد برافراشته.

کدخبر: ۳۹۴۹۸۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر