نطق پرشور هلاله امینی درباره محرومیت کولبران
هلاله امینی نماینده شورای شهر مریوان پنجشنبه ای که گذشت ابتکاری به خرج داد و یکی از کولبران آسیب دیده مریوانی را با خود به جلسه شورای عالی استان ها آورد . کاک احمد راضی کولبر اهل نودشه که سال پیش در میان برف گرفتار شد و ده انگشت خودرا بر اثر سرما از دست داد.
هلاله امینی نطق غرا و پرشوری نیز درباره محرومیت های کولبران انجام داد و گفت : این داستان غمانگیز کولبرانی است که هر روز برای لقمهای نان باید بجنگند و مدام این قصه تلخ در حال تکرار شدن است. اینها قهرمانان صخرهنوردی نیستند بلکه جوانان، زنان، کهنسالان، دانشآموزان و دانشجویان، ورزشکاران و تحصیلکردههای دانشگاهیاند. دردمندانی که همصحبت کوهستانهای بیرحماند و نان خود را از این مسیرهای پر خطر تمنا میکنند…کولبری دیگر شغل مردانهای نیست.
در این مناطق برخی از زنان مجبورند ۳۰ کیلو بار را ۴ یا ۵ ساعت در کوهستانها حمل کنند و اگر به دستانشان نگاه کنیم هیچگونه نشانهای از ظرافت زنانه را در آنها نمیبینیم. این زنان بیشترشان سرپرست خانوادهاند و ناگزیرند برای تامین مایحتاج زندگیشان تلاش کنند و خطرات شغل کولبری را به جان بخرند. شغل کولبری نه فقط در استان کردستان، که در آذربایجان غربی، کرمانشاه، ایلام و سیستان و بلوچستان به عنوان راهی برای کسب درآمد رواج دارد..»
خوب است بدانیم که در سال ۱۳۹۷ دولت اعلام کرد که در چهار استان مرزی طرح ساماندهی کولبری را اجرا خواهد کرد. مقرر شد در این طرح بازارچههای مرزی راه اندازی شده و برای کولبران کارت شناسائی صادر شود. که نمی دانیم به کجا رسیده است . کولبران عموما لوازم خانگی را از مرزهای کردستان عراق به ایران می آورند که به لحاظ قانونی قاچاق محسوب می شود اما با توجه به محرومیت های منطقه قرار شده نوعی تساهل و تسامح در مورد شغل و حرفه آنان در نظر گرفته شود.
این اتفاق با اعتراض صنف تولید کنندگان و وارد کنندگان لوازم خانگی روبه رو شده که این روند را عاملی تهدید کننده به این کسب و کار می دانند. هرچه هست در یکی دو سال گذشته چندین مورد تیراندازی از سوی مرزبان ها به کولبرها شکل گرفته و از قرار چندین نفر هم کشته شده اند. در واقع با موقعیت غریبی روبه رو هستیم.
همه درباره محرومیت جوانان منطقه کردستان موافقند ، شغل مرسوم مناطق مرزی برای این جوان ها کولبری است ، کولبری به نوعی قاچاق کالا محسوب می شود ، شرایط مرز غربی و تحرکات گروه های مسلح هم حساسیتهارا افزایش داده و قاعدتا درگیری و تیراندازی هم شکل می گیرد. به نظر می رسد تنها راه برای نجات منطقه از این وضعیت پارادوکسیکال ایجاد فرصت های شغلی در منطقه است. البته این حرف گفتنش ساده است !