ناز سازندگان سریال پایتخت باز هم خریدار دارد؟
روزنامه هفت صبح، احمد رنجبر | شرح آنچه بر فصل ششم پایتخت گذشت، تکرار مکررات است. پرونده این سریال قرار بود نوروز سال ۹۹ بسته شود، اما به دلیل کرونا قسمتهای پایانی آن ساخته نشد و حاشیهها جای متن را گرفت. بعد از آن هرچه به رسانهها راه مییافت، شایعه بود و حدس و گمان. در نهایت سیروس مقدم گروه پایتخت را دور هم جمع کرد؛ وعدهاش عملی شد و دو قسمت باقیمانده پیش از نوروز روی آنتن رفت. چالشهای پایتخت اما ادامه دارد. بخشی از آنها در گزارش هفت صبح آمده است.
*** چالش اول| اعتماد ازدسترفته
نخستین چالشی که پایتخت با آن روبهروست، به دست آوردن اعتماد «کامل» مسئولان و مخاطبان است. دو قسمت پایانی این سریال در نوروز ۹۹ با اعتراض بخشی از رسانههای اصولگرا مواجه شد، چون کیفیت آن همسنگ فصل قبل نبود و برخی مخاطبان را راضی نکرد. نمود بیاعتمادی مسئولان تلویزیون را میتوان در نحوه پخش دو قسمت باقیمانده پایتخت شش دید.
قسمتهای ابتدایی به بهانه اینکه خلاصه است، با سانسور روی آنتن رفت. درحالیکه قرار بود باکس اصلی پخش؛ یعنی ساعت ۲۲:۱۵ به این دو قسمت داده شود، در لحظه آخر تصمیم عوض شد. این دو قسمت در ساعت ۱۹:۳۰ روی آنتن رفت. از آنطرف کیفیت دو قسمت پایانی هموزن نام پایتخت نیست و حالا یکی از چالشهای سازندگان برای فصلهای بعدی، بالا بردن کیفیت و به دست آوردن رضایت حداکثری مخاطبان است.
*** چالش دوم| اعتمادسازی مقدم
سیروس مقدم به همراه گروه سازنده پایتخت سعی کردند در اولین گام اعتماد ازدسترفته مسئولان تلویزیون و منتقدان محتوایی را با دو قسمت باقیمانده بازگردانند. آنها شخصیتها را پالایش کردند و قصهای همسو با ارزشها و ایدهآلها تحویل تلویزیون دادند. شخصیتهای نقی و ارسطو تبدیل به آدمهای صادق، خانوادهدوست و محترم شدند.
رحمت ازدواج کرد و در راستای تحکیم خانواده صاحب فرزند شد. بهتاش از یک جوان پرشروشور و البته نهچندان مودب، تبدیل به انسانی شد که برای خانواده حاضر است از آرزوهای خود بگذرد. این تحول هرچند با اصول دراماتیک همیشگی پایتخت همخوان نیست، اما عصای دست سازندگان سریال برای اعتمادسازی است.
*** چالش سوم| ساختار
فارغ از حاشیهها، سری ششم پایتخت که نوروز ۹۹ روی آنتن رفت، از ضعیفترین فصلهای این سریال است. دلایل زیادی دست به دست هم داد تا این اتفاق رقم بخورد، اما مهمترین آن تکیه بیش از حد بر کاراکترها و خردهداستانهاست. پایتخت چارهای ندارد جز اینکه از فرمول «شاهپیرنگ» پیروی کند تا شخصیتهای آن درگیر داستانی پرتعلیق و سریالی شوند. این اتفاقی است که در فصول یک، دو، سه و پنج رخ داد و بهترین فصول پایتخت را رقم زد. اما در سری ششم تکیه سریال بر محبوبیت شخصیتها، تکیهکلامها و دوئل آنها بود. این فرمول برای پایتخت «سَم» است.
*** چالش چهارم| محتوا
اسم پایتخت مترادف بود با انتقال مفاهیم باارزش از دل یک داستان کمدی و شخصیتهای معمولی. چه کسی باور میکرد مسئله داعش و مدافعان حرم تا این اندازه جذاب و بهقاعده در یک سریال کمدی به نمایش درآید؟ حالا هم از پایتخت انتظار میرود ارزشها را با زبان مخصوص خود منتقل کند.
این سریال در فصل شش شیوهای دیگر برگزید و نقدهای اجتماعی - خانوادگی را با زبانی غیر از زبان خود مطرح کرد. از قضا از همین ناحیه ضربه خورد و اعتراضها را به خود دید. جالب آنکه سریالی چون نون. خ از شوخیهای پالایششده و آنچه برگ برنده پایتخت بود، بهره برده و موفق شده است. بازگشت پایتخت به مسیری که خودش بنا نهاده است، این سریال را بار دیگر یکهتاز خواهد کرد.
*** چالش پنجم| رقیبی به نام نون. خ
در دهه ۹۰ هیچکدام از سریالها به گرد پایتخت نمیرسیدند تا اینکه سروکله نون. خ پیدا شد. فصل اول نون. خ همسنگ پایتخت نیست، اما همزمان با پایین آمدن کیفیت پایتخت ششم، فصل دوم و سوم نون خ به چشم آمد. حالا رقیب آماده است و طبعا ناز پایتخت مثل سابق در تلویزیون خریدار ندارد.
احتمالا خیال مدیران سیما راحت است که اگر پایتخت نباشد، نون. خ جای آن را پر خواهد کرد. از آنسو پایتختیها باید از موقعیت حضور یک رقیب قدرتمند، برای تقویت برگ برندههای خود بهره ببرند و با قدرت به آنتن بازگردند. مخاطب در این روزهای نهچندان شاد هم بهشدت به نون. خ نیاز دارد و هم پایتخت. در این میان مسئولیت سیروس مقدم و محسن تنابنده به عنوان بالهای اصلی پایتخت سنگینتر از همیشه است… سرنوشت این سریال محبوب چه خواهد شد؟