مهمترین اظهارنظر رئیس کل بانک مرکزی
روزنامه هفت صبح، آرش پورابراهیمی | « آهنگ پخش کنید مردم صفا کنند»؛ این جمله عبدالناصر همتی خطاب به مجری تلویزیون احتمالا جذابترین اظهارنظر او از زمان انتصاب به ریاست بانک مرکزی تاکنون محسوب میشود اما شاید مهمترین اظهارنظر او تاکنون این بوده که «ذخایر ارزی ناموس بانک مرکزی است».
برای درک اینکه اظهارنظرهای روسای بانکهای مرکزی تا چه حد میتواند اهمیت داشته باشد، کافی است بدانید که به اعتقاد پل کروگمن، برنده جایزه نوبل اقتصاد، اظهارنظر رئیس سابق بانک مرکزی اروپا مبنی بر اینکه «هر کاری لازم باشد» برای نجات یورو انجام خواهد داد، جلوی وخیمترشدن بحران منطقه یورو را گرفت.
اهمیت اظهارنظر آقای همتی زمانی بیشتر مشخص میشود که بدانیم ظاهرا وضعیت بازار ارز در اوایل سال گذشته حتی از آنچه پیشتر بهنظر میرسید هم وخیمتر بوده است. برای مثال معاون ارزی سابق بانک مرکزی بهتازگی در مصاحبهای با خبرگزاری فارس بیان کرده که «ذخایر ارزی ما ابتدای سال گذشته به صفر رسیده بود» که درواقع تاییدی است بر حرف مشابهی که پیشتر رئیسجمهور گفته بود.
بنابر گزارشی که خبرگزاری مهر بهتازگی منتشر کرده، میزان مداخله بانک مرکزی در بازار ارز در سال ۱۳۹۶ حدود ۲۰میلیارد دلار بوده درحالیکه میزان مداخله در سال پیش از آن کمتر از ۱۲میلیارد دلار بود. در واقع آقای همتی بانک مرکزی را در شرایطی تحویل گرفت که مسئولین سابق این نهاد هم در حفظ ذخایر ارزی و هم در حفظ آرامش بازار ارز ناکام مانده بودند(جالب اینکه همچنان از عملکرد خود دفاع میکنند).
آقای همتی برای اینکه به بازار نشان بدهد که در مورد حفظ ذخایر ارزی کوتاه نخواهد آمد، آن را به «ناموس بانک مرکزی» تشبیه کرد. ذخایر بانک مرکزی درواقع به مهمات یک توپخانه شباهت دارد که عدم تخصیص هوشمندانه آنها میتواند به فاجعه بینجامد. خوشبختانه طی یکسال اخیر بانک مرکزی راههای کارآمدتری را از صرفا تزریق ارز به بازار یافته و در بازگرداندن آرامش نسبی به بازار هم موفق بوده است.
عملکردی که باعث شد این نهاد برای نخستینبار بهعنوان دستگاه برتر اجرایی کشور در جشنواره شهید رجایی برگزیده شود.
اما هنگام تجلیل از عملکرد بانک مرکزی در دوران ریاست آقای همتی، دونکته را هم باید مدنظر داشت. نخست اینکه بخشی از کاهش قیمت ارز پس از اوجگیری سال گذشته احتمالا بیش از آنکه به راهکارهای بانک مرکزی مربوط باشد، به نظریههای اقتصادی بازمیگردد.
رودیگر دورنبوش، اقتصاددان آلمانی، در اواسط دهه هفتاد میلادی در مقالهای شرح میدهد، زمانی که شوکی خارجی(مانند تحریمها در مورد ایران) به بحرانی ارزی میانجامد، ارزش پول ملی در کوتاهمدت بیش از حد سقوط میکند و سپس در بلندمدت کمی تقویت میشود. برای مثال اگر قرار است شوکی درنهایت به کاهش ۱۵درصدی ارزش پول ملی بینجامد، در کوتاهمدت شاید ۲۰درصد از ارزش پول کاسته شود و سپس به مرور زمان ارزش پول تقویت شده و به نقطه تعادلی جدید برسد.
البته باید توجه داشت که در مدل آقای دورنبوش، شوک خارجی تنها یکبار رخ میدهد اما بانک مرکزی طی یکیدوسال اخیر با تلاش آمریکا برای واردکردن شوکهای پیدرپی مواجه بوده است. نکته دیگر اینکه هرچند عملکرد آقای همتی تاکنون قابل دفاع بوده اما نسبت به انتظارات از بانک مرکزی نباید زیادهروی کرد. اعتبار بهبودیافته و اختیارات گسترده بانک مرکزی بهطور حتم برای مهار بسیاری از تلاطمهای احتمالی در بازار به کار میآیند.
اما واقعیتهای اقتصادی بهخصوص در بلندمدت خود را به اقتصاد تحمیل خواهند کرد و در آن زمان از کارآمدترین مدیران هم کار چندانی ساخته نخواهد بود. اثرات محدودیتهای ارزی را شاید بتوان با پیمانهای پولی یا مدیریت تجارت خارجی تسکین داد اما برای مواجهه با بیانضباطی بودجه و پیامدهای تورمی ناشی از آن، راهکار خاصی وجود ندارد که بانک مرکزی بتواند بهکار بگیرد.