معرفی چهار رمان جدید عاشقانه
روزنامه هفت صبح، یاسر نوروزی | کتابهایی با مضامین «عشق» همیشه در صدر پراقبالترین و پرفروشترین آثار ادبیات جهان بودهاند. هرچند گاهی در رده رمانهای بازاری و تجاری طبقهبندی شدهاند و گاهی هم در تراز شاهکارهای جهان قرار گرفتهاند. این نوع رمانها در طول سالهای مختلف در کشورمان ترجمه شدهاند و مخاطبان فراوانی هم دارند. در مجموع آنچه در صفحه امروز «هفت صبح» به شما پیشنهاد دادهایم آثاری خواندنی در این حوزهاند؛ رمانها و آثاری پژوهشی که بعضی از آنها جزو پرفروشترینها بودهاند و بعضی نیز قابل تأمل.
به عنوان مثال رمان «فعل بیوفایی» نوشته لنا اندرشون، نویسنده و روزنامهنگار سوئدی است که چند سال پیش رمان «تصرف عُدوانی»اش در ایران ترجمه و چاپ شد. او در رشتههای زبان انگلیسی، علوم سیاسی و زبان آلمانی تحصیل کرده و در رمان جدیدش «فعل بیوفایی» به زنی نویسنده و روشنفکر میپردازد در رابطهای عاشقانه و عجیب.
این رمان با ترجمه نیلوفر خوشزبان از سوی نشر «نون» چاپ شده. کتاب بعدی «همه چیز درباره عشق» اثر نویسنده روشنفکر سیاهپوست، بل هوکس و کتابی قابل تأمل است. این کتاب با ترجمه آزاده اتحاد از سوی نشر «خزه» چاپ شده. هوکس مقالات متعددی در نشریات چاپ کرده و دکترای ادبیات است. نشریه آتنی ریدر، او را یکی از «صد روشنفکری که میتواند زندگی شما را تغییر دهد» نامیده است و نیویورکتایمز درباره کتابش نوشته «اینکتاب، اعترافنامهای صمیمی است که میگوید عشق ممکن است و حملهای است به خودشیفتگی و خودخواهی».
هوکس در کتاب «همه چیز درباره عشق» به موضوعات دیگری از قبیل دروغ، تنهایی، طمع، مرگ و… نیز پرداخته است. در این میان رمان «وریتی» نوشته کالین هوور با ترجمه زهرا رحیمی که از سوی نشر «سنگ» چاپ شده، در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز جا دارد. هوور، نویسندهای آمریکایی است که در رمانش عاشقانهای پرشور و درعینحال معمایی را پیش میگیرد. در «وریتی» مفهوم عشق در ابعاد مختلف از جمله عشق مادر به فرزند، عشق پدر به فرزند و عشق دو نفر به یکدیگر، با بیانی داستانی تجزیه و تحلیل میشود.
رمان «خانه بیسقف» هم به زنی میپردازد که بعد از طلاق میخواهد زندگیاش را از نو بسازد. الیزابت برگ، نویسنده این رمان، رماننویس آمریکایی است که هم ادبیات انگلیسی خوانده و هم فارغالتحصیل رشته پرستاری است. او از جمله نویسندگانی است که رمانهایش همیشه جزو پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز بوده. رمان «خانه بیسقف» با ترجمه ندا لُهُردی بهتازگی از سوی انتشارات «خزه» چاپ شده.
*** همهچیز درباره عشق
ترجمه سپیده سرایی | گلوریا جین واتکینز با نام مستعار بل هوکس، بیش از ۳۰ کتاب و شماری مقالههای دانشگاهی و ژورنالیستی منتشر کرده و در چند فیلم مستند حضور پیدا کرده است. او که در کودکی بهشدت کتابخوان بوده، تحصیلات ابتدایی خود را در مدارس دولتی مخصوص سیاهپوستان سپری کرد و بعدها از مشکلات عدیدهای که با تغییر مدرسهاش به مدرسهای مختلط که در آن اکثر معلمها و دانشآموزان سفید بودند نوشت.
در نهایت در رشته ادبیات انگلیسی در مقطع کارشناسی از دانشگاه استنفورد فارغالتحصیل شد و پس از کارشناسیارشد و سالها درس دادن و نوشتن، دکترای خود را در دانشکده ادبیات دانشگاه سانتاکروز کالیفرنیا با تزی بر روی تونی موریسون نویسنده به پایان رساند. کتاب «همهچیز درباره عشق» نگاهی نو به مقوله عشق دارد. اما عشق، تنها موضوعی نیست که بل هوکس از مناظر و زوایای گوناگون به آن پرداخته است.
بلکه این نویسنده به بهانه عشق، موضوعات دیگری را هم شرح و بسط داده که اتفاقا در جغرافیا و زمانه فعلی، دانستن و آموختن آنها مفید است: دروغگویی، خلوت و تنهایی، طمعکاری و پولپرستی، مصرفگرایی و سادهزیستی، تنبیه و مراقبت از فرزندان، تأثیر رسانهها بر جامعه، مرگاندیشی و پذیرش مرگ، مفهوم خانواده و اهمیت نیایش.
نشریه آتنی ریدر، او را یکی از «صد روشنفکری که میتواند زندگی شما را تغییر دهد» نامیده است و نیویورکتایمز نوشته «این کتاب، اعترافنامهای صمیمی است که میگوید عشق ممکن است، و حملهای است به خودشیفتگی و خودخواهی.» کتاب «همهچیز درباره عشق» نوشته بل هوکس با ترجمه آزاده اتحاد از سوی نشر «خزه» چاپ شده است. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگویی است با نویسنده درباره این کتاب.
*** فعل بیوفایی
ترجمه فرشاد رضایی | لنا اندرشون، نویسنده و روزنامهنگار سوئدی است که در سال ۲۰۱۳ برای رمان «تصرف عدوانی» برنده جایزه آگوست در بخش ادبیات داستانی شد. او در رشتههای زبان انگلیسی، علوم سیاسی و زبان آلمانی تحصیل کرد و ابتدا به عنوان روزنام نگار بخش ورزشی مشغول به کار بود. برای روزنامه سونسکا داگبلادت، نقد مینوشت و در روزنامه داگنز نیهتر،ستوننویس بود. در سال ۱۹۹۹ نخستین رمان خود را با عنوان «آن موقع خوب بود؟» و در سال ۲۰۱۴ رمان «بدون مسئولیت شخصی» را با کاراکتر اصلی استر نیلسون منتشر کرد.
رمانی که در ایران با عنوان «فعل بیوفایی» با ترجمه نیلوفر خوشزبان از سوی انتشارات «نون» چاپ شده است. اندرشون در رمان «فعلِ بیوفایی» باردیگر با درایت و هوشمندی به شرح دقیق تجربه استر نیلسون، زنی نویسنده و روشنفکر در رابطه عاشقانه عجیبش با اولاف، هنرپیشه تئاتر میپردازد و توصیفی دقیق، بیرحمانه و دردناک از درگیریها و پیچیدگیهای این رابطه ارائه میکند. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگویی است با لنا اندرشون درباره «فعلِ بیوفایی» و دیجیتالی شدن روزافزون جهان معاصر.
*** وِریتی
ترجمه سمیرا روزبهانی | کالین هوور، نویسندهای آمریکایی است که اولینبار در سال ۲۰۱۱ نوشتن را آغاز کرده است. او با الهام از یک ترانه آمریکایی معروف رمان «بسته شده» را نوشت و قصد نداشت آن را منتشر کند اما چند ماه بعد بلک مور، وبلاگنویس و منتقد آمریکایی این رمان را خواند و نقد بسیار مثبتی روی آن نوشت که باعث شهرتش شد. این آغاز زندگی حرفهای او بود که پس از آن با انتشار چندین رمان و داستان کوتاه ادامه پیدا کرد.
او برای رمانهای «بسته شده»، «ناامید» و «این دختر» نامزد جایزه گودریدز شد و برای کتابهای «و کسی نماند جز ما» و «اعتراف» توانست این جایزه را از آن خود کند. تمام آثار این نویسنده جوان از سال ۲۰۱۲ تاکنون در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز قرارگرفتهاند. «وِریتی» آخرین اثر هوور که در صدر فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز قرار گرفت، عاشقانهای پرشور و درعینحال داستانی معمایی است.
هوور در این داستان مفهوم عشق را در جایگاههای مختلف، عشق مادر به فرزند، عشق پدر به فرزند و عشق دو نفر به یکدیگر بیان کرده و از میان پیچیدگیهای احساسات انسانی مسیر داستانش را پیدا کرده است. ماجرای کتاب از این قرار است که وریتی کرافورد، نویسنده بسیار مشهوری است و بر اثر حادثه رانندگی اکنون در کماست. همسرش جرمی تصمیم میگیرد نویسندهای استخدام کند تا آخرین داستان وریتی را تمام کند.
لوون اشلی نویسندهای است که ناشرش او را با جرمی کرافورد آشنا میکند. لوون پس از حضور در دفتر کار بههمریخته وریتی، اتوبیوگرافی ناتمامی از او مییابد که اعترافات هولناک و عجیبی در خود دارد و در آن از مرگ دخترهای او و جرمی هم صحبت شده است. «وریتی» با ترجمه زهرا رحیمی بهتازگی از سوی نشر «سنگ» در ایران چاپ شده است. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگویی است با کالین هوور درباره «وِریتی».
*** خانه بیسقف
ترجمه محمد شادمهر |الیزابت برگ، رماننویس آمریکایی، متولد سنت پاول بود و قبل از اقامتش در شیکاگو، در بوستون زندگی میکرد. او زبان انگلیسی و علوم انسانی را در دانشگاه مینهسوتا تحصیل کرد اما بعدا در رشته پرستاری فارغالتحصیل شد. کار نویسندگی او از زمانی شروع شد که برنده مسابقه مقالهنویسی در مجله «والدین» شد.
او از جمله نویسندگانی است که همواره رمانهایش جزو پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز هستند. اما در میان آثارش، «خانه بیسقف» جایگاه ویژهای دارد و علاوهبر پیداکردن مخاطبانی فراوان، رمانی مهم و جدی محسوب میشود. این رمان عاشقانه همچنین دستمایه ساخت یک فیلم تلویزیونی به همین نام شد؛ فیلمی که در سال ۲۰۰۳ از تلویزیون آمریکا پخش و با استقبال گستردهای مواجه شد.
الیزابت برگ در این رمان از ترسها و تردیدها و البته امیدواریهایی سخن میگوید که بسیاری از انسانها در زندگی خود آنها را تجربه کردهاند. «خانه بیسقف» داستان زنی به نام سامانتا را روایت میکند که میخواهد پس از طلاق، زندگی خود و پسر ۱۱ سالهاش را از نو بسازد. اما در ابتدا او باید یاد بگیرد چطور به خوشبختی خودش و پسرش فکر کند.
قبل از اینکه شخص دیگری شود و در تلاش برای نجات ازدواج خود باشد، باید شخصی را که قبلا بوده، به یاد بیاورد و آن را پس بگیرد. رمان «خانه بیسقف» با ترجمه ندا لُهُردی بهتازگی از سوی انتشارات «خزه» در ایران چاپ شده است. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگویی است با الیزابت برگ درباره «خانه بیسقف»، سبک زندگی و عادتهای نوشتاری او.