معرفی بازیکنانی که اشتباهی لژیونر شدند!
روزنامه هفت صبح | فوتبال ایران لژیونرهای خوبی در فوتبال اروپا دارد و به نظر میرسد بازیکنان زیادی هم هستند که استحقاق و پتانسیل حضور در لیگها و تیمهای خوب اروپایی را دارند اما هنوز نتوانستهاند از مرزهای فوتبال ایران خارج شوند. در این میان البته اتفاقات عجیبتری هم رخ داده و آن لژیونر شدن بازیکنانی است که اصلا به نظر نمیرسید بتوانند در لیگی فراتر از لیگ برتر ایران بازی کنند. مهمترین این نمونهها را بررسی میکنیم.
فرشید اسماعیلی: او اصلا بازیکن بدی نیست و اتفاقا گاهی نشان داده که پتانسیلهای بالایی دارد. حتی در مقاطعی از کارلوس کیروش به دلیل ندیدن او و دعوت نکردنش به تیم ملی انتقاد میشد اما واقعیت این است که تا امروز اسماعیلی را در خوشبیانهترین حالت، یک بازیکن معمولی دیدهایم. او بیش از شش سال در استقلال بازی کرد و نزدیک به ۱۵۰ بار پیراهن این تیم را پوشید اما بعید است خود هواداران استقلال هم ۱۰ بازی خوب و به یاد ماندنی از او در ذهن داشته باشند.
اسماعیلی معمولا هر فصل را با یکی دو بازی عالی، ۵ یا ۶ بازی معمولی و ۲۰ بازی ضعیف و دور از انتظار پشت سر میگذاشت. همین حالا برجستهترین خاطرات هواداران استقلال از او آن پنالتی چیپ از دست رفته در دربی و پنالتی خراب شده در فینال جام حذفی است که باعث شده تا آن گل دیدنیاش در دربی دور برگشت لیگ شانزدهم هم تحتالشعاع قرار بگیرد. اسماعیلی به خصوص در سالهای اخیر، بیشتر روی اعصاب هواداران استقلال بود و بخش بزرگی از آنها بدشان نمیآمد که در فصل نقل و انتقالات از تیمشان جدا شود.
این اتفاق در نهایت چند روز پیش رخ داد اما مقصد او یعنی تیم العربی در لیگ ستارگان قطر، همه را شگفتزده کرد. تیمهای قطری معمولا بازیکنانی از کشورهای دیگر را به خدمت میگیرند که عملکردی فوقالعاده داشته باشند. به خاطر بیاورید که سروش رفیعی در تیم ضعیف الخور هم دوام نیاورد و مهدی ترابی هم با عملکردش نتوانست مدیران این باشگاه را متقاعد کند تا منتظر پایان دوران مصدومیتش بمانند!
حالا لیگی که رفیعی، ترابی و … را به هر دلیلی دیپورت میکند، شاهد جذب بازیکنی از ایران است که هواداران تیمش از دست او و نمایشهای ضعیفش کلافه و عاصی شده بودند. به هر حال امیدواریم اسماعیلی در العربی جانشین خوبی برای محمدی مصدوم باشد و تواناییهایش را در این تیم نشان دهد.
سوشا مکانی: بعضی از اتفاقات هرگز هضم شدنی نیستند. بعضی از اخبار و شایعات هم همینطور. مثلا سالهاست خبر علاقه آثمیلان، آرسنال، لیورپول، سویا، اورتون، آاس رم، لیون و … به جذب سردار آزمون شنیده میشود اما این اتفاقات هرگز رخ ندادهاند. حالا دیگر کار به جایی رسیده که اخبار سان و دیلیتلگراف را هم قبول نداریم و تا بازی سردار را با پیراهن یکی از این تیمهای بزرگ نبینیم، این اخبار را باور نمیکنیم.
درباره سوشا مکانی اما ماجرا فراتر از این حرفهاست. او چند سالی است که در لیگ نروژ بازی میکند و ما هنوز هم نفهمیدهایم که واقعا چرا؟ درست است که لیگ نروژ هم لیگ آنچنان معتبری نیست اما برای دروازهبانی که سوتیها و گافهایش، پررنگترین خاطرات اهالی فوتبال از اوست، بازی در همین لیگ نروژ هم عجیب و باورنکردنی است. البته تیم سوشا هم فعلا قعرنشین لیگ نروژ است و جدیترین کاندیدای سقوط به لیگ پایینتر است .
اما کلا هضم کردن این ماجرا که سوشا مکانی سالهاست لژیونر است، اصلا کار راحتی نیست. او البته در این مدت یکی دو بار به ایران آمد و خاطرات دوران حضورش در پرسپولیس را هم زنده کرد اما باز هم با چنین کارنامه پرباری، به نروژ برگشت و همچنان دروازهبان ثابت تیم میوندالن است و مدعی است که هواداران تیم از عملکرد او راضی هستند و در پایان همه بازیها او را تشویق میکنند و در فضای مجازی از او میخواهند که هرگز این تیم را ترک نکند.
سوشا سالهاست مدعی است که بهترین دروازهبان دهه اخیر فوتبال ایران است و دلیل دعوت نشدنش به تیم ملی غیر فنی است. او حتی اگر کلیپی نیمساعته، آن هم بدون تکرار آهسته صحنهها از اشتباهات و گافهای باورنکردنیاش را ببیند باز هم قبول نخواهد کرد که یک دروازهبان نامطمئن و پراشتباه است. با این حال برای او هم در تیمش آرزوی موفقیت و فرار از سقوط به دسته پایینتر را داریم.
علی قربانی: او یکی از چهرههای مرموز فوتبال ایران است البته از نظر فنی. در کارنامه او، هم ایجاد کمپین در فضای مجازی برای اخراجش از سپاهان دیده میشود و هم گلزنی و دبل در یورولیگ یوفا! قربانی در پیراهن نفت بود که چهره شد. با نظر علیرضا منصوریان به استقلال پیوست و چند گل حساس و دیدنی هم زد. مثل گل به پرسپولیس در دربی، گل دقیقه ۹۰ به الریان در لیگ قهرمانان آسیا که باعث فرار استقلال از شکست شد و یک سوپرگل به سپاهان در ورزشگاه آزادی!
بعد از سه فصل متوسط در استقلال، لژیونر شد و یه تیم اسپارتاک ترناوای اسلواکی پیوست و هم در لیگ این کشور و هم در یورولیگ گلزنی کرد اما همه اینها جرقه بود و بعد از یک نیمفصل به ایران برگشت و به سپاهان پیوست. یک فصل در این تیم حضور داشت و فقط چهار گل زد و آنقدر فرصت گلزنی از دست داد و بیتاثیر ظاهر شد که هواداران سپاهان در فضای مجازی رسما خواهان فسخ قرارداد او شدند.
این فشارها نتیجه داد و او از سپاهان جدا شد و در یک انتقال عجیب دیگر به تیم سومقاییت آذربایجان پیوست. البته لیگ آذربایجان هم تعریفی ندارد ولی درخشش او در هفتههای نخست لیگ این کشور باعث شد تا رسانههای آذربایجان خواهان حضور او در تیم ملی این کشور شوند و به دلیل اینکه قربانی سابقه بازی برای تیم ملی ایران را نداشت تغییر تابعیت داد و حالا بازیکن تیم ملی آذربایجان محسوب میشود اما در تیم ملی اوضاع خوب پیش نرفت.
در مقابل تیمهایی مثل پرتغال، صربستان، ایرلند و … بازی کرد اما بعد از ۸ بازی هنوز موفق نشده برای آذربایجان گل بزند و آنقدر افت کرده که به اردوی اخیر این تیم دعوت نشده است و بعید به نظر میرسد تعداد بازیهای ملی او برای آذربایجان از این بیشتر شود اما او روزهای خوب هم داشته و امیدواریم به زودی به دوران اوج برگردد.