کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۸۳۱۴۹
تاریخ خبر:

معجزه آقای ساعتچی در احیای ساعت شمس‌العماره

روزنامه هفت صبح | دیروز دوباره ساعت دوطرفه‌ای که بالای ساختمان شمس‌العماره خودنمایی می‌کند، از خواب چندین‌ساله بیدار شد و صدایش در بخش قدیمی تهران پیچید. این ساعت طی بیشتر از صدسالی که از عمرش می‌گذرد، ماجراهای جالبی را پشت‌سر گذاشته و راه افتادن دوباره‌اش برای تهران‌بازها شیرین و مهم بوده است.

*** ساعت محبوب روی برج محبوب
بیش از ۱۵۰سال پیش عمارت شمس‌العماره به دستور ناصرالدین‌شاه قاجار در مجموعه کاخ گلستان ساخته شد؛عمارتی ۳۵متری که بلندترین ساختمان آن دوران پایتخت بود و پیش از برج میلاد و برج آزادی و سردر باغ ملی،نماد شهر تهران به‌حساب می‌آمد.می‌گویند که این عمارت اولین بنای ایران است که در سازه آن از فلز استفاده شده.

از طرف دیگر نقل است که نخستین تلگراف ایران را ناصرالدین‌شاه از بالای شمس‌العماره به مسجد سپهسالار فرستاد و از همه مهم‌تر اولین ساعت عمومی پایتخت بر بلندای این عمارت نصب شد؛ ساعتی که در آن روزگار تنها راه اطلاع پایتخت‌نشین‌ها از زمان بود و اگر روزی خراب می‌شد، زمان خواب‌وخوراک و قرارومدارهای مردم پایتخت به‌هم می‌ریخت.

*** ساعت داستان‌دار
معروف است که ناصرالدین‌شاه قاجار، به عنوان پادشاهی که در عصر صنعت زندگی می‌کرد، عاشق ساعت بود. این عشق و علاقه‌ او به ساعت به‌قدری برای همه روشن بود که به هرکجای دنیا که می‌رفت، ساعت هدیه می‌گرفت و در کاخ گلستان ۳۰ ساعت را که هدیه گرفته بود نگه می‌داشت. حالا ممکن است بگویید که برای یک شاه، ۳۰ تا ساعت چندان هم زیاد نیست، اما باید توجه داشته باشید که ساعت مکانیکی در آن دوره اوج صنعت محسوب می‌شد.

از آن‌طرف قصه‌های زیادی هم در مورد علاقه‌ ملکه ویکتوریا به ناصرالدین‌شاه قدبلند و خوش‌چهره شنیده می‌شود، برای همین عجیب نیست که ساعت دو‌طرفه‌ ملکه بزرگ‌ترین و مهم‌ترین ساعت مجموعه‌ ناصرالدین‌شاه باشد.ساعتی که ناصرالدین‌شاه با ذوق و شوق تمام آن را بالای برج محبوبش نصب کرد، اما ساعتی که برای شلوغی آن زمان شهر بزرگ لندن ساخته شده بود انگار با گوش تهرانی‌ها خیلی سازگاری نداشت.

تا جایی که می‌گویند صدای این ساعت به‌قدری بلند بوده که بیماران قلبی از شنیدنش دچار وحشت می‌شدند و مردم شهر و بیشتر از همه اهالی دربار و ساکنان خود عمارت از بلندی صدایش عاصی بودند، برای همین ناصرالدین‌شاه دستور می‌دهد یک نفر برود بالای برج و صدای زنگ ساعت را کم کند. طبیعتا این کار به دست یک فرد نابلد اتفاق می‌افتد و صدای ساعت برای همیشه خاموش می‌شود.

البته همچنان به کار اصلی خودش یعنی نشان دادن زمان ادامه می‌دهد و تا آخر دوران قاجار به اهالی مرکز تهران زمان را گوشزد می‌کند تا اینکه دوره قاجارها سر می‌رسد و پهلوی روی کار می‌آید که خیلی هم از آنچه از دوره قبل باقی مانده بود خوششان نمی‌آمد، برای همین به ساعت رسیدگی نمی‌کنند و یکی از روزهای سال ۱۳۰۴ ساعت بزرگ اهدایی ملکه ویکتوریا روی ساعت ۶:۱۰ دقیقه می‌ایستد و کم‌کم به فراموشی سپرده می‌شود.

*** جان دوباره به ساعت بعد از ۹۶ سال
در سال ۱۳۹۰ میراث فرهنگی دولت وقت یاد ساعت شمس‌العماره می‌افتد و از محمد ساعتچی، یکی از خبره‌ترین ساعت‌سازان ایرانی درخواست می‌کند یک‌بار دیگر ساعت را به کار بیندازند. او هم با موفقیت یک‌بار دیگر ساعت را به حرکت وامی‌دارد، اما به‌سرعت از حرکت بازمی‌ماند.

چون ساعت ۱۵۰ ساله آنقدر خسته و قدیمی است که نیاز به رسیدگی زیاد دارد و باید هفته‌ای دوبار به صورت تخصصی کوک شود؛ کاری که سخت و هزینه‌بر بوده و میراث فرهنگی دیگر دنبالش را نمی‌گیرد. ساعت این‌بار روی ساعت هفت متوقف می‌شود، تا چندماه پیش که دوباره مسئولان شمس‌العماره به این نتیجه می‌رسند که باید آن را راه بیندازند و هزینه نگهداری‌اش را هم با به نمایش گذاشتن آن ۳۰ ساعت دیگر موجود در کاخ و باز کردن در بخش‌هایی از کاخ که تا الان بسته بوده تامین کنند.

*** فقط چهار چرخ‌دنده سالم
اینطور که محمد ساعتچی می‌گوید، در تمام سال‌های گذشته بارها برای تعمیر ساعت شمس‌العماره اقدام شده، اما هربار تعمیرکارها زده‌اند چشم ساعت را کور کرده و یکی از چرخ‌دنده‌هایش را از کار انداخته‌اند. ساعتچی ۸۵‌ساله که ساعت‌سازی را از پدرش به ارث برده، درباره روزی که ساعت را به دستش دادند، می‌گوید:

«زمانی این ساعت به‌ دست من رسید که از حدود ۴۰چرخ‌دنده ساعت فقط چهارتای آن باقی مانده بود! برای همین با همان نگاه اول گفتم این ساعت درست‌بشو نیست! بگذارید من خودم یک ساعت دیگر می‌سازم و جایگزین این ساعت می‌کنم.» این پیشنهاد ساعتچی با موافقت مسئولان وقت کاخ گلستان مواجه شد. همان‌موقع ساعتچی که ساعت سفارت انگلستان و ساعت تاریخی مسجد سپهسالار را هم تعمیر و مرمت کرده بود، راهی کارگاهی در زیرزمین عمارت شمس‌العماره شد تا کارش را برای ساخت یک ساعت جدید شروع کند.

ساعتچی که از ۱۰سالگی ساعت‌سازی می‌کند، کارش را با جدیت شروع می‌کند، اما یک اتفاق باعث تغییر نظرش می‌شود و تصمیم می‌گیرد به‌جای ساخت یک ساعت جدید، هدیه ملکه ویکتوریا را تعمیر کند؛ گویا روزی پیرمردی که از کارکنان بازنشسته کاخ گلستان بوده با زحمت و سختی خودش را به او می‌رساند و با اصرار زیاد ارزش‌های ساعت را می‌شمرد و از او می‌خواهد که آن را تعمیر کند تا ساعت از بین نرود.

*** جغدهای سرنوشت‌ساز
در مورد ساعت شمس‌العماره شایعه‌ها و خرافات زیادی هم وجود دارد؛ مثلا تهرانی‌های قدیم اعتقاد داشتند که دو جغد در ساعت شمس‌العماره زندگی می‌کردند که هروقت این دو از لانه‌شان بیرون می‌آمدند، اتفاقات بزرگی در شهر رخ می‌داد. اینطور که جعفر شهری در کتاب طهران قدیمش می‌نویسد، یک‌بار این جغدها سه روز از لانه‌شان خارج شدند که در روز سوم ناصرالدین‌شاه ترور شد و تاج و تختش به مظفرالدین‌شاه رسید.

یک‌بار هم در زمان مبارزه مشروطه‌خواهان، سروکله این جغدها پیدا شد که در آن روز، کلاغ‌ها به بیرق مشکی‌رنگ بالای برج ساعت حمله و با منقارشان آن را ریزریز کردند. چند روز بعد محمدعلی‌شاه از حکومت برکنار شد. همچنین بیرون آمدن و ظاهر‌شدن این جغدها در روزهای ۱۶تا ۱۹شهریور ۱۳۲۰ با استعفای رضا‌شاه و حمله متفقین به ایران همراه شد که در پی آن، کشتار، ناامنی و قحطی همه‌جا را فراگرفت و به همین دلیل پایتخت‌نشینان به جغدهای ساعت شمس‌العماره به‌عنوان نشانه‌ای برای وقوع حوادث بزرگ نگاه می‌کردند.

کدخبر: ۳۸۳۱۴۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر