معجزهای در دل کویر
روزنامه هفت صبح، هانیه درویش | گفتوگو با منیر تقدیسی، بانویی که با مهمان نوازیهایش روستاهایی در دل کویر را به اماکن گردشگری بدل کرده است. در زندگی همیشه عاشق سفر و کویر بود و این عشق باعث شد او به جای جای ایران سرک بکشد اما گرایشش همیشه به سمت کویر و مناطق کویری بود. همچنین همیشه عاشق معاشرت و پذیرایی از مهمان بود. او بعد از بازنشستگی خیلی اتفاقی با خانهای روستایی مواجه شد که مسیر زندگیاش را تغییر داد. آن خانه باعث شد او از تهران به سمنان نقل مکان و در آنجا اقامتگاه بومگردی تاسیس کند که همیشه درش برای معدود گردشگرانی که به آنجا می روند باز است. با منیر تقدیسی درباره این راه سخت اما شیرین گفتوگویی کردهایم.
منیر تقدیسی متولد ۱۳۳۴، اصالتا خراسانی و متولد و ساکن تهران است. او تدوین فیلم خوانده و سالها در سازمان صداوسیما به کار تدوین فیلم مشغول بوده تا اینکه بازنشسته میشود. عشق به سفر باعث شده بود او از هر فرصتی برای سفر رفتن استفاده کند و بعد از بازنشستگی دوست داشت کاری متفاوت انجام دهد.
این شد که دورههای مختلفی را گذراند حتی کلاسهای گردشگری و هتلداری را هم رفت و دورهای تور لیدر شد اما این چیزی نبود که او را راضی کند. او میگوید:« از کودکی عاشق پذیرایی از مهمان بودم و همیشه دوست داشتم مهمانخانه یا رستورانی داشته باشم. به همین دلیل لیدر شدن در گروهها برایم آنچنان جذاب نبود چراکه بیشتر دوست داشتم از مهمانها پذیرایی کنم.
سالها سفر کردم تا بهترین منطقه را که با علایقم سازگار باشد پیدا کردم. منطقه شاهرود این ویژگی را داشت و خیلی اتفاقی در روستای قلعه بالا در استان سمنان خانهای متروکه به من پیشنهاد شد که میتوانستم با بازسازی آنجا را به جایی که همیشه آرزو داشتم تبدیل کنم و این کار را کردم.
*** دغدغههای فرهنگی و اجتماعی به مرور خودش باعث کسب درآمد میشود
سال ۹۰ بود که منیر تقدیسی برای تکمیل و مرمت این خانه به سمنان رفت و در سال ۹۱ پس از مرمت و بازسازی خانه نام « نورخونه» را برای آنجا انتخاب و کارش را شروع کرد. او در این باره میگوید:« نگاه من به این خانه یک نگاه بیزینسی نبود بلکه این کارها یک نگاه عاشقانه و محبتآمیز میخواهد و دغدغه اجتماعی و فرهنگی است که باعث میشود این قبیل کارها رونق گیرد.
مثلا من وقتی به این روستا رفتم اهالی محل همه به دیده شک و تردید به من نگاه میکردند و به من نزدیک نمیشدند اما من با عکاسی از آنها، رفتن به خانه تک تک مردم روستا و همصحبت شدن با پیر و جوان ارتباط خوب و موثری با آنها برقرار کردم به طوری که با بچهها بازی میکردیم و نمایش اجرا میکردیم و کتابخوانی و قصه خوانی در آنجا رواج پیدا کرد و همه اینها باعث شد آنها من را یکی از اهالی محل به شمار آورند.» کم کم با رفت و آمدهایی که به اقامتگاه بومی منیر خانم صورت میگرفت اهالی محل هم به فکر مرمت و ایجاد اقامتگاه بومی افتادند و به این ترتیب حدود۱۵اقامتگاه در این سالها در آن منطقه ایجاد شد. جایی که تا پیش از این به هیچ عنوان منطقه گردشگری به حساب نمیآمد .
*** از یک خانه شروع و به ۲۰ اقامتگاه در یک روستا ختم شد
منیر خانم میگوید :« همه چیز خوب پیش میرفت اما تا زمانی که خانه اجارهای باشد و از خود آدم نباشد نمیشود به درستی کار کرد چراکه من برای بازسازی و آماده سازی آن خانه به اندازه پول خرید یک خانه خرج کرده بودم اما بعد از چند سال مالک ملکش را میخواست و من ناگزیر به تخلیه آن بودم. اما برای من دیگر فرق نمیکرد کجا باشم. راهم را انتخاب کرده بودم و میتوانستم به هرجایی بروم و آنجا را آباد کنم.» او بعد از ۴ سال سکونت در روستای قلعه بالا، خانهای در روستای پاده در شهرستان آرادان در گرمسار را برای خود پیدا کرد.
خانهای خرابه و ترسناک که هیچ کس فکرش را نمیکرد روزی به چنین جایی بدل شود. او آنجا را خرید و بازسازی کرد و روند ارتباط با اهالی محل و همچنین رونقی که آن خانه به روستا داد باعث شد اهالی روستا که خانههایشان را به صورت مخروبه رها کرده بودند به بازسازی آنها بپردازند و در حدود ۲۰ خانه مرمت و بازسازی شد. تقدیسی میگوید:« الان حدود سه سال است که در این روستای گرم و خشک زندگی میکنم اما از زندگیام بسیار راضی هستم . اینجا خوشحالم چون به هدفم رسیدهام. شاید پابند اینجا شده باشم و سفر کردن برایم محدودتر شده باشد اما از مهمانپذیری و اینکه یک منطقه بدون گردشگر و توریست را به منطقهای توریستی تبدیل کردهام، لذت میبرم.»
*** تبدیل خانهای متروکه به اقامتگاه گردشگری
حالا هفت سال است که منیر تقدسی که ساکن تهران بود در روستا به تنهایی زندگی میکند و در این سالها با افراد زیادی آشنا شده است. او می گوید :« من مسافرها را به چشم مهمان خودم میبینم به همین دلیل فقط در صورتی که خودم باشم مهمان قبول میکنم چراکه دوست دارم با آنها معاشرت و برایشان آشپزی کنم. این کار هم برای من لذتبخش است هم برای کسی که به این خانه میآید.»او رونق را به این روستا و افرادش بازگردانده است.
تا جایی که دیگر مردم، سمنان را تنها شهری برای عبور نمیدانند بلکه سمنان و گرمسار را به عنوان مقصد تفریحی انتخاب میکنند و به عنوان نمونه باشکوهی از تاریخ زندگی در دل کویر به آنجا نگاه میکنند. مردم میآیند تا مناطق دیدنی آن را ببینند،شب را در اقامتگاههای بومگردی بخوابند،غذاهای محلی بخورند و بعد از معاشرت با مردم روستا و خرید از صنایع دستیشان به شهر خود بازگردند.
تقدیسی از این روش زندگی بسیار خوشحال است و میگوید:« این نکته برایم مهم بود که ما در این سالها خانه و بنایی ایجاد نکردهایم بلکه بافت فرسوده را بازسازی کردهایم تا بافت روستایی و سنتی این منطقه حفظ شود و کسی که به اینجا میآید اینجا را آنطور که برازنده یک روستاست ببیند.» او در آخر میگوید:«از اینکه توانستهام خرابهای را آباد و زنده کنم احساس خوشحالی و سرزندگی دارم.»