مرگ مرموز مهمانان فصلی میانکاله
روزنامه هفت صبح | تا دیروز تعداد پرندههای مهاجری که به دلیلی نامعلوم در منطقه حفاظت شده مازندران تلف شدهاند به ۶۰۰۰ بال رسید اما هنوز هم دلیل این مرگ و میر گسترده قطعی نشده است. آیا حدس برخی فعالان محیط زیست درباره خرابکاری درست است؟ چهارشنبه عصر مردم محلی و توریستهایی که به نزدیکی تالاب میانکاله رفته بودند صحنه دلخراشی دیدند. لاشه صدها پرنده که در گوشه و کنار افتاده بودند و صدتا پرنده دیگر که معلوم بود حال خوشی ندارند.
هرچند قدم لاشهای افتاده بود یا پرندهای داشت جان میداد. کمی طول کشید تا مسئولان خودشان را برسانند و اعلام کنند که نزدیک به هزار پرنده وحشی مهاجر تلف شدهاند اما از چهارشنبه تا دیروز همانطور که تعداد تلفات پرندهها مرز ۶ هزار بال را رد کرده فرضیات مختلفی هم در مورد دلیل این ماجرا مطرح شده است. البته این اولین بار نیست که در منطقهای حفاظت شده تعدادی از حیوانات به صورت ناگهانی میمیرند اما اینبار حجم تلفات به قدری بالا بوده که هر لحظه پای فرضیه تازهای را به میان میکشد.
اگرچه در همان ساعتهای اولیه مسمومیت عامل قطعی مرگومیر پرندههای مهاجر میانکاله اعلام شد اما هنوز هم بر سر منشا این مسمومیت اختلاف نظر وجود دارد. اولین حدسها درباره عامل مسمومیت پرندههای زبان بسته اعلام شد همان باکتری که گفته میشود در صورت نجوشاندن تن ماهی میتواند آدمها را هم بکشد. حالا این باکتری چطور سر از میانکاله درآورده؟ کارشناسها میگویند فعل و انفعالاتی که در ریشه پوسیده گیاهان به وجود میآید میتوان این باکتری را تولید کند و مرگ پرندهها بر سر مصرف آن سابقه داشته است.
این فرضیه دقیقا با همان سرعتی که تعداد پرندههای مرده بیشتر میشد رنگ باخت چون کارشناسان اعلام کردند این همه پرنده نمیتوانند به دلیل مصرف باکتری مرده باشند. به این ترتیب پای عوامل دیگر به میان آمد مثل آلودگی آب با فاضلاب خانگی و صنعتی. این احتمال وقتی بیشتر دهانبهدهان گشت که بهرنگ اکرمی دامپزشک معتمد سازمان محیطزیست به ایرنا گفت:«در حال حاضر بیشترین تلفات پرندگان وحشی در تالاب بینالمللی میانکاله مربوط به چنگر معمولی و فلامینگوهاست که منبع اصلی تغذیه آنها به عنوان پرندگان کنار آبزی از جلبکها و پلانگتون است.
این بیماری باکتریایی در آزمایشگاه داخل استان برای مرگ پرندگان مهاجر زمستان گذران تا حدودی به قطعیت رسیده است. بررسی بعدی ما یافتن منشا این آلودگی و ایجاد بیماری است که باعث آلودگی آب تالاب میانکاله و تلف شدن چند هزار بال پرندگان مهاجر زمستان گذران شده است. یکی از احتمالاتی که مطرح است این است که از چندین روز پیش آب تالاب و غذای پرندگان بر اثر ورود فاضلاب خانگی یا حتی صنعتی آلوده شده و آلودگی بر جلبکها و پلانگتونها هم اثر گذاشته باشد و در نتیجه آن پرندگانی که از قسمت آلوده تغذیه کردند دچار مسمومیت شده باشند. احتمالا مرگ پرندگان حدود ۱۰روز پس از آلودگی منبع غذایی و مصرف آن شروع شده و همچنان ادامه دارد.»
این حرفها واکنش سازمان محیطزیست مازندران را در پی داشت. حسینعلی کارنامی، مدیرکل محیط زیست استان مازندران اعلام کرد که این دامپزشک معتمد نظر شخصی خودش را اعلام کرده و هنوز هیچ چیز قطعی نیست. او تاکید کرد که مرجع اعلام دلیل قطعی مرگ پرندگان میانکاله نظام دامپزشکی است ولاغیر.
*** پرندگان به قتل رسیدهاند؟
دیروز در حالی که همه چشم به نظام دامپزشکی دوخته بودند تا اعلام کند ماجرا از چه قرار بوده، احتمال دیگری هم مطرح شد و آن مسموم شدن پرندههای مرده با سموم کشاورزی بود. اسماعیل کهرم، یکی از فعالان محیط زیست این احتمال را مطرح کرد که سمپاشی درختهای انار مناطق اطراف تالاب باعث نشست سم به داخل آب شده و کار پرندهها را ساخته است.
او گفت:«در شالیزارهای فریدون کنار برای برداشت دوم سم میزنند، در میانکاله هم فکر میکنم یک عامل مسمومکننده باعث این اتفاق شده است. در آن منطقه به درختهای انار که سالانه ۴ الی ۵میلیارد فروش دارد سم میزنند در صورتی که به دلیل محیطزیستی که دارد نباید این کار را انجام دهند و بعید نیست که به دلیل همین سم پاشی هزاران پرنده جان باخته باشند.»
هنوز فرضیهها در مورد احتمال کشته شدن پرندهها به دلیل سمپاشی درختان به خوبی پخته نشده بود که یک احتمال دیگر هم مطرح شد: پرندهها به قتل رسیدهاند!این احتمال را تعدادی از فعالان محیطزیست محلی که سالهاست منطقه را میشناسند و قبل و بعد از واقعه هم در همانجا بودهاند مطرح کردهاند. حر منصوری، یکی از همانهاست.
او در جواب اینکه چرا باید عدهای بخواهند پرندههای مهاجر را بکشند به هفت صبح میگوید:«حجم تلفات پرندهها و مشخصات جغرافیایی که مرگ و میر در آن اتفاق افتاده است این فرضیه را برای ما تقویت میکند. اولا که چنین اتفاقی در منطقه مسبوق به سابقه است. یک بار هم سال ۷۳ وقتی درگیری بین مردم و سازمان محیطزیست و مسئولان بالا گرفت تعدادی از مردم دست به چنین کاری زدند.»
او ماجرای سال ۷۳ را اینطور تعریف میکند: «از گذشتههای دور مردم در منطقه ماهیگیری میکردند و مسئولان هم کجدار و مریز با آنها برخورد میکردند یعنی میگفتند این کار ممنوع است اما سختگیری زیادی نمیشد تا اینکه در آن سال بارندگی خیلی خوب بود و بالا آمدن سطح آب و عوامل طبیعی دیگر باعث زاد و ولد بیشتر ماهیها شد. مردم هم از این اتفاق خوشحال بودند چون آنها کشاورز هستند و در پاییز و زمستان ماهیگیری تبدیل به شغل اصلی و منبع درآمدشان میشود.
یکباره سازمان محیط زیست ضوابط سختگیرانهای اعمال کرد و یک شبه ماموران وسایل ماهیگیری و قایق و هرچه مردم برای این کار داشتند ضبط کرد. به همین دلیل هم عدهای از مردم در منطقه قره تپه برای انتقامجویی از سازمان محیط زیست مقدار زیادی سم دفع آفات نباتی به آب ریختند و به این ترتیب میلیونها ماهی و چند هزار پرنده از بین رفت. تا ماهها در آن منطقه بوی تعفن میآمد و مدتها طول کشید تا شرایط عادی به منطقه برگردد.»
منصوری در مورد شباهتهای این اتفاق و تلفات اخیر پرندههای تالاب میانکاله میگوید:«اولین شباهت حجم تلفات است. از طرفی وقتی صرفا پرندههای بخش خاصی از تالاب میمیرند و بقیه که در بالادست هستند صحیح و سالم زندگی میکنند احتمال بیماری کاملا از بین میرود. عوامل دیگری که میتوانند با ایجاد آلودگی منجر به مرگ پرندهها شوند نمیتوانند چنین کشتاری به راه بیندازند. اطراف منطقهای که تلفات اخیر در آن رخ داده استخر پرورش ماهی و مرغداری هست.
هر دوی اینها وقتی میخواهند دوره عوض کنند ضد عفونیهای گسترده انجام میدهند و در نهایت موادی که استفاده میکنند راهی تالاب میشود اما این آلودگیها نمیتوانند چنین حجمی از پرندهها را تلف کنند. درحال حاضر هم که اصلا فصل کشاورزی و زمان سم پاشی درختان نیست که بخواهیم پای سموم استفاده شده در باغات اطراف را به میان بکشیم. از طرف دیگر الگوی مرگ و میر پرندهها هم نشانه دیگری محسوب میشود.
سه نوع پرنده از همه بیشتر تلف شدهاند که هر سه جزو پرندههایی هستند که مدت زمان زیادی در آب به سر میبرند. اردک، فلامینگو و چنگر بیشترین تلفات را داشتهاند و بقیه پرندهها که در اصطلاح آبچیلک هستند و تن به آب نمیزنند چندان مرگومیر نداشتهاند. این هم نشانه دیگری است برای مایی که سالهاست با سموم کشاورزی سروکار داریم و تاثیر آن بر حیوانات را میشناسیم که میگوید مقدار زیادی سم درون آب ریخته شده است. از طرف دیگر نشانهها میگویند که آلودگی ناگهانی بوده است. ما به تازگی ۶۰کیلومتر از مجموع ۷۰کیلومتر تالاب را پایش کرده بودیم و همه چیز عادی بود.»
اگر فرضیه آلودگی عمدی تالاب واقعیت داشته باشد، راهحل چیست؟ منصوری در جواب این سوال میگوید: «باید به سرعت سمی که استفاده شده شناسایی شود و خنثیکننده آن درون آب ریخته شود. شرکتهایی که سمهای کشاورزی تولید میکنند موظف هستند که خنثیکنندههای آنها را هم تولید کنند. اگر این کار به سرعت انجام شود شاید بتوان جلوی ادامه مرگ و میر و توسعه آلودگی را گرفت.»