مرگ تاجر خودرو و ماجرای کراوات دردسرساز
روزنامه هفت صبح | روز گذشته دو چهره به صدر اخبار آمدند؛یکی از غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان فارسی و دیگری اسمی کمترشناخته شده به نام میثم رضایی که به خاطر مرگ شوکهکنندهاش توجهها را به خود جلب کرد. ماجرای این دو خبر نسبتا بیربط به هم چه بود؟ آن را در دو بخش زیر بخوانید.
اوج و سقوط در دوران جوانی
تا دیروز میثم رضایی، به جز برای حدود هزار و ۶۰۰ شاکیاش چهره خیلی شناختهشدهای نبود. مرگ غافلگیرکننده او ولی اسمش را به صدر اخبار آورد. میثم رضایی را به اتهام ردیف اول در پرونده مفتاح رهنورد میشناسند.از بازداشت رضایی بیش از سه سال میگذشت. او سرانجام روز گذشته در بیمارستان لقمان فوت کرد.داستان بازداشتش هم به این برمیگشت که شاکیان این پرونده از شرکت مفتاح خودروهای خارجی پیش خرید کرده بودند، اما خودرویی به آنها تحویل داده نشد.
با توجه به اینکه این متهم در بیمارستان لقمان فوت کرد، بسیاری از افراد احتمال دادند که او اقدام به خودکشی کردهاست ولی بعد از اینکه وکیل شاکیها خبر مرگ او را داد، قوه قضائیه اطلاعیهای صادر کرد و گفت که علت مرگ سکته قلبی بوده.قوه قضائیه تاکید کرد که با مرگ متهم ردیف اول، رسیدگی به پرونده مختومه نخواهد شد و اگر حکم رد مال برایش بریده شود، اموال متهم متوفی کفاف رد مال را خواهد داد. توضیحات قوه قضائیه درمورد جزئیات دیگر هم این بود:
«میثم رضایی» متهم ردیف اول شرکت مفتاح خودرو سابقه طولانی اعتیاد و مصرف مواد مخدر داشته است. قبل از اعزام به زندان، حتی در مرحله رسیدگی بدوی به پرونده بهعلت سابقه بیماری به مراکز درمانی اعزام شده بود و از مراقبتهای ویژه پزشکی بهرهمند بوده و در بیمارستان لقمان تهران هم فوت کرده است. متهم متوفی با حدود هزار و ۶۰۰ شاکی و با اتهام کلاهبرداری شبکهای به ۱۲ سال حبس و جزای نقدی محکوم شده است و در حال حاضر پرونده در دیوان عالی کشور در مقام فرجامخواهی است.
ماجرای رضایی چیست؟ میثم رضایی سال ۱۳۹۳ در منطقه آزاد انزلی شرکتی به اسم مفتاح رهنورد تاسیس میکند.رضایی در اوج جوانی (او متولد سال ۱۳۶۲ است) به ثروت زیادی میرسد. در همین دوران به سمتهای رئیس انجمن صنفی واردکنندگان خودرو، نماینده رئیس اتاق اصناف ایران در کمیسیون تخصصی خودرو، دبیر انجمن واردکنندگان خودرو و … منصوب میشود تا اینکه سال ۱۳۹۶ وزیر صمت واردات خودروی خارجی را ممنوع میکند و این ممنوعیت در دولت بعد هم ادامه مییابد.
با بسته شدن سایت ثبت سفارش این شرکت نمیتواند به تعهدات خود در قبال مشتریان عمل کند و مشکلات این شرکت آغاز میشود.ارز بالا میرود، شرکت پیش پرداخت را با سود اولیهای که قول داده بود برنمیگرداند و خلاصه با تغییر این قانون، او حدودا ۶۰۰میلیارد تومان بدهکار میشود.در این مدت که معترضان گاه و بیگاه مقابل مجلس جمع میشدند میگفتند که چرا دستگاه قضایی خودروها را از توقیف خارج نمیکند و به آنها پس نمیدهد؟
گویا بعد از شکایت افراد، مشخص میشود تعداد زیادی از خودروهای توقیف شده با نام خود رضایی ثبت شده بودند. دادستان سابق تهران قبلا گفته بود که مجموع خودروهای توقیفی این شرکت ۵هزار دستگاه است که بخش عمده آن (سه هزار و ۵۰۰ دستگاه) در سلفچگان بودهاند. این شرکت چه خودروهایی وارد میکرد؟ اینطور که در توضیحات سایت آن نوشته شده مفتاح در عرصه خودروهای تویوتا، کیا، هیوندای، بنز، بی ام دبلیو و لکسوس فعال بوده است ولی خودروهای سایت او دیگر از سال ۲۰۱۷ به بعد آپدیت نشده که تقریبا همزمان با بازداشت رضایی است.
سال ۱۳۹۷ او را در حالی که از مرزهای غربی کشور در حال خروج بود بازداشت کردند. زمانی که دادگاه اول قرار بود برگزار شود رضایی ادعا کرد که بیمار است که درصورت صحت این ادعا، این بیماری به مرگ او در روز گذشته هم ارتباط داشته. درنهایت دادگاه با کمی تاخیر برگزار شد و رای بدوی قسمتی از پرونده متهم را به ۱۲سال حبس و رد مال محکوم کرده بود. این پرونده به دیوان عالی کشور رفت و امروز وقت بررسی آن بود.سال پیش شاکیهای او خبر داده بودند که رضایی با ۳۶۰میلیارد تومان وثیقه آزاد است.
حداد عادل مسئولیت درازآویز را نپذیرفت
در برنامه تلویزیونی که روز پیش از حداد عادل منتشر شد، حداد عادل مسئولیت نامگذاری کراوات به اسم درازآویز زینتی را رد کرد. درواقع این بار او این جمله را برای مخالفت به کار برد:«مگر ما دیوانهایم که بگوییم درازآویز زینتی؟» رئیس فرهنگستان زبان فارسی در این برنامه تلویزیونی اینطور گفت:«یکی از خصوصیات کار ما این است که سراغ چیزی برویم که مشکل ما را حل کند. اصل کراوات ورافتاده، آن وقت برایش معادل بگذاریم؟ما روی چیزهایی معادل میگذاریم که دارد در کشور رواج مییابد و نه چیزی که دارد میمیرد.
دوم اینکه اصل ما بر کوتاه بودن معادل است. یک کلمه خارجی را با سه کلمه فارسی نمیشود عوض کرد.در زبان اصلی به اسم کم کوشی داریم و یعنی گوینده کوتاهتر را به بلندتر ترجیح میدهد. مثلا کلمه مرسی از متشکرم کوتاهتر است؛ اگر قرار باشد یک معادل مقابل آن پیروز شود باید دو هجایی باشد. یکی از دلایل اینکه مرسی در دهان افتاد این بود که مرسی از متشکرم کوتاهتر بود. مثلا ممنون میتواند جای مرسی بنشیند. بعد هم اینقدر مسخره؟درازآویز یعنی چه؟»
البته درازآویز زینتی تنها واژهای نیست که تصویب آن در فرهنگستان زبان با اعتراض و کمی خنده روبهرو شده. پیش از این، این فرهنگستان تصویب کرده بود که از «زیرموشی» بهجای «موس پد»، «خویشیار» بهجای «سلف سرویس»، «خمیراک» بهجای پاستا، «دمابان» بهجای «فلاسک»، «رایانک مالشی» بهجای «تبلت» و «کمک نوآور» بهجای «استارتاپ» استفاده شود.گفتوگوی او با تلویزیون یک بخش دیگری هم داشت که در آن درباره مرزهای زبان فارسی حرف میزد.
حدادعادل گفت:«افسانه آرش را شنیدهاید که قرار شد تیری بیفکند و هرجا تیری افتاد آنجا مرز ایران باشد؟ آرش با تمام توان تیر را پرتاپ کرد و تیر خیلی دور رفت. وقتی که سراغ آرش آمدند دیدند که او همه جانش را برای اینکه ایران بزرگتر بشود گذاشته است. من این قصه را نماد زبان فارسی میگیرم. یعنی هرجا زبان فارسی رفته، آنجا مرز ایران فرهنگی بوده است. اگر امروز میبینید که در پکن مسلمانان هنوز اصطلاحات نماز را فارسی به کار میبرند، به وضو میگویند آبدست، یعنی تیر آرش کمانگیر هم تا آنجا رفته است.»
حداد عادل سهشنبه هفته پیش هم در شبکه چهار برای دفاع از عبارات پیشنهادی این فرهنگستان، گفت:«از همانابتدا برخی افراد مخالف معادلسازی واژه بودهاند، مثل صادق هدایت که میگفت:«پایاننامه هم واژه شد! آیا کسی به تز دکتری میگوید پایاننامه؟! اما الان میبینیم که خیلی مصطلح است. واژه نو مثل کفش نو میماند. چند روزی پا را میزند اما بعد از آن جا باز میکند.»