مروری بر همه معترضان به جشنواره فیلم فجر
روزنامه هفت صبح، محمد صابری| دفتر خاطرات یک رویداد، میتواند فصلهای مختلفی داشته باشد و ورق زدن گاهبهگاه آن نکات جذابی را میتواند در دل خود جای دهد. جشنواره فیلم فجر هم از آن رویدادهایی است که با هر موضعی که نسبت به سینمای ایران داشته باشیم، نمیتوانیم اهمیت و بسامد تحولات آن در خانواده سینمای ایران را نادیده بگیریم. حالا این رویداد به دوره چهلویکم رسیده است و در حالی اکران فیلمهای این دوره از همین امروز کلید میخورد که حواشی مرتبط با آن هنوز به پایان نرسیده.
نه فقط حاشیههای مرتبط با عدم حضور برخی چهرهها در این رویداد که تا به امروز زیر ذرهبین رسانهها بوده است که حتی دور از ذهن نیست که از این بهبعد حضور برخی از چهرهها هم در آن خبرساز شود. به همین دلیل هم نشستهای رسانهای این دوره از جشنواره، پررنگتر از همیشه مورد توجه رسانهها خواهد بود.
با اینهمه اما آنچه باعث شد این پرونده جمعوجور را درباره فجر گردآوری کنیم، موضع اعتراضی و تلاش برای تحریم جشنواره فیلم فجر از سوی برخی عوامل فیلمهای سینمایی است که از نگاه برخی شايد تازگی داشته باشد اما نمونههای متعددی در دورههای مختلف جشنواره فیلم فجر داشته است. تحریم جشنواره یا به تعبیر دیگر قهر اعتراضی با این رویداد سینمایی بروزهای مختلفی از سوی کارگردانها و بازیگران مختلف داشته و آنچه در این پرونده مورد بازخوانی قرار دادهایم شاخصترین این واکنشهاست.
ابوالقاسم طالبی/ 1383
از رابطهاش با فجر چه میدانیم؟
رابطه ابوالقاسم طالبی با جشنواره فجر رابطهای عجیب و غریب است. او گاهی چنان دلسپرده این رویداد بوده که به صرف حذف نام «فجر» از عنوان جشنواره جهانی دست به قلم برد و اعتراضنامهای را خاطب به رئیسجمهور وقت نوشت و گاهی خودش در اعتراض به سیاستهای مدیران سینمایی وقت دست به تحریم این رویداد زده است! او حتی در چند دوره جشنواره فیلم فجر سابقه داوری در این رویداد را هم داشته اما از میان فیلمهایش هیچکدام نتوانستند بخت و اقبال چندانی در جلب توجه داوران جشنواره داشته باشند. طالبی هیچ سیمرغی در کارنامه حرفهای خود ندارد اما از فیلمسازانی است که حضور گاهبهگاهش در فجر با حاشیههایی همراه بوده است.
چرا نسبت به فجر معترض شد؟
«من تمايلي به حضور فيلمم در جشنواره فيلم فجر نداشتم و به علت اصرار و تمايل تهيهكننده فيلم در جشنواره شركت كرد.» برای آنهایی که خبرهای این روزهای سینمای ایران و اعتراض برخی سینماگران به جشنواره فجر را دنبال میکنند شاید عجیب باشد که این جملهها را زمانی یک سینماگر اصولگرا و با دیدگاههایی مشابه ابوالقاسم طالبی به زبان آورده است. در سال 83 فیلم «جنگ کودکانه» از این فیلمساز در جشنواره حضور داشت اما او بهشدت به سیاستهای سینمایی مدیران وقت معترض بود.
چه واکنشی نشان داد؟
ابوالقاسم طالبی آن زمان در مصاحبههای رسانهای بهصراحت موضع انتقادی خود درباره جشنواره فیلم فجر را مطرح میکرد. او در گفتوگویی اعلام کرد: «احساس ميكنم از ما بهعنوان تزئينالمجالس در جشنواره فيلم فجر استفاده ميكنند. مسئولان از قبل در مورد اهداي جوايز تعيين ميكنند چه كارهايي بايد انجام شود و چه كارهايي نبايد انجام شود. در اين هفت، هشت سال گذشته در جشنواره فيلم فجر قبيلهگرايي بهوجود آمده است.»
چه تحلیلی میتوان از نسبت او با فجر داشت؟
واقعیت این است که هیچگاه نمیتوان گفت رابطه ابوالقاسم طالبی با رویداد با شناسنامه و مختصات «فجر» بهطور کامل منقطع خواهد شد. او دلبسته جمهوری اسلامی ایران است و بیتردید برای رویدادی مانند جشنواره فجر همواره پای کار است.
مسعود دهنمکی/ 1385
از رابطهاش با فجر چه میدانیم؟
هرچند در دوران روزنامهنگاری، نگاهی پر سوءتفاهم نسبت به اهالی هنر و سینما داشت و غالبا مطالبی انتقادی درباره آنچه انحراف در عرصه فرهنگ و هنر میدانست، مینوشت و ابایی از نواختن دیگران هم نداشت اما زمانیکه پشت دوربین قرار گرفت و ردای کارگردانی به تن کرد، همواره در تلاش بود تا آثارش در مهمترین ویترین سینمای ایران یعنی جشنواره فجر دیده شود. او اولین فیلم خود «اخراجیها» را با حمایت و پشتیبانی حبیبالله کاسهساز به سرانجام رساند و بهواسطه حضور پرشمار چهرههای طنز در آن، بسیار هم مورد توجه مخاطبان جشنوارهای قرار گرفت.
چرا نسبت به فجر معترض شد؟
در همان سال 85 که «اخراجیها» در جشنواره فجر رونمایی شد، استقبال ویژه مخاطبان از آن سبب شد که سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران به این فیلم تعلق بگیرد. برخلاف مخاطبان، داوران جشنواره فجر اصلا نگاه مثبتی به این فیلم نداشتند و آن را در هیچ بخشی شایسته نامزدی تشخیص ندادند. همین اتفاق هم باعث شد دهنمکی در همان سال ابتدایی ورودش به سینما زبان به اعتراض باز کند!
چه واکنشی نشان داد؟
معروفترین جملهای که از آئین اختتامیه جشنواره آن سال در حافظه سینمادوستان به یادگار مانده است، همین جمله مسعود دهنمکی است که بر روی سن جشنواره و خطاب به داوران فریاد میزد؛ «نه مرغ میخوام، نه سیمرغ!» دهنمکی که معتقد بود داوران جشنواره نسبت به فیلمش اجحاف کردهاند، حتی حاضر نشد سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مردمی را بر روی سن جشنواره دریافت کند و در حالی که فریاد میزد، سالن اختتامیه را ترک کرد!
چه تحلیلی میتوان از نسبت او با فجر داشت؟
نسبت مسعود دهنمکی با رویدادی مانند جشنواره فجر بیش از آنکه هنری و سینمایی باشد، از جنس فکری و اعتقادی است. به این معنا که تا زمانیکه جشنواره فجر بهعنوان یک رویداد حاکمیتی شناخته شود، دهنمکی جایگاه خود را در آن تعریفشده میداند، حتی اگر چهرههای سینمایی حاضر در هیاتهای انتخاب و داوری نگاه چندان جدیای به او و آثارش نداشته باشند!
بهرام رادان/ 1385
از رابطهاش با فجر چه میدانیم؟
از بازیگرانی است که حضور مقابل دوربین سینما را با فیلمهای گیشهپسند آغاز کرد اما در ادامه آرامآرام بهسمت سینمای جدی و حرفهای تغییر مسیر داد. بهرام رادان که در سال 79 با بازی در فیلمهایی مانند «شور عشق» و «آواز قو» وارد عرصه بازیگری شد، سه سال بعد بود که برای نقشآفرینی در فیلم «شمعی در باد» به کارگردانی پوران درخشنده توانست سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد را از جشنواره فیلم فجر شکار کند. او در همان سال در دو پروژه «سربازهای جمعه» و «گیلانه» همکاری با کارگردانان بزرگی همچون کیمیایی و بنیاعتماد را هم تجربه کرد تا جایگاهش در سینما تثبیت شود.
چرا نسبت به فجر معترض شد؟
او در یکی از موفقترین و تحسینآمیزترین حضورهایش در مقابل دوربین، توانست دومین سیمرغ کارنامهاش را شکار کند. در سال 85 و در بیستوپنجمین دوره جشنواره فیلم فجر بود که فیلم «سنتوری» تبدیل به پرحاشیهترین فیلم این رویداد شد و از همان زمان اکران در جشنواره، زمزمه توقیف فیلم در محافل رسانهای مطرح شد. با اینهمه اما نقشآفرینی بهرام رادان در این فیلم چیزی نبود که هیات داوران آن را نادیده بگیرند. جایزه اهدا شد اما رادان معترض بود!
چه واکنشی نشان داد؟
بهرام رادان وقتی برای دریافت جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد روی سن جشنواره حاضر شد، در اقدامی اعتراضی سیمرغش را بر روی زمین گذاشت و خطاب به هیات داوران با اشاره به غیبت نام فیلم داریوش مهرجویی در نامزدی دیگر بخشها، از آنها خواست تا بار دیگر فیلم «سنتوری» را ببینند تا متوجه ارزشهای آن شوند.
چه تحلیلی میتوان از نسبت او با فجر داشت؟
بهرام رادان همان سال در مصاحبههایی اعلام کرد که از بر زمین گذاشتن سیمرغش، قصد توهین به هیات داوران را نداشته و صرفا میخواسته نسبت به نادیده گرفتن فیلم مهرجویی اعتراض کند. او بعدها همچنان نسبتی معمولی با جشنواره فجر داشته و همین سال گذشته در جشنواره چهلم هم فیلم موفق «علفزار» را در مقام تهیهکننده به این رویداد رساند.
ابراهیم حاتمیکیا/ 1392
از رابطهاش با فجر چه میدانیم؟
یکی از رکوردداران شکار سیمرغ در تاریخچه جشنواره فیلم فجر بهحساب میآید و از کارگردانهایی است که هر بار فیلمی در ویترین این رویداد داشته، گمانهزنی درباره حضور نام خودش و عواملش در فهرست نامزدی بخشهای مختلف اصلا دور از انتظار نبوده است. ابراهیم حاتمیکیا با همان اولین فیلمهای کوتاهش مورد توجه جشنواره فجر قرار گرفت و توانست دیپلم افتخار بهترین فیلم کوتاه را در سال 63 برای فیلم کوتاه «صراط» از آن خود کند. او بعدها با فیلمهایی مانند «آژانس شیشهای» و «بادیگارد» توانست رکورد بیشترین نامزدی و بیشتری شکار سیمرغ در یک دوره از جشنواره را هم بهنام خود ثبت کند.
چرا نسبت به فجر معترض شد؟
از ابراهیم حاتمیکیا قابهای اعتراضی متعددی در حافظه داریم اما آنچه بهعنوان شاخصترین اعتراض او میتوان به یاد آورد مربوط به ماجرای حضور فیلم «چ» در جشنواره سال 92 و بیاعتنایی داوران به این فیلم بود. فیلمی که حاتمیکیا به جهت رویکرد محتوایی بهشدت انتظار داشت مورد توجه قرار بگیرد اما سهم اندکش از نامزدی در بخشهای مختلف، صدای اعتراض او را بلند کرد!
چه واکنشی نشان داد؟
«من از این شیشهها زیاد دارم!» این جمله اعتراضی حاتمیکیا درباره مهمترین جایزه جشنواره فیلم فجر یعنی سیمرغ بلورین به روشنی نشان میدهد که او در آن سال تا چه اندازه نسبت به عملکرد داوران فجر معترض بوده است. او در یک سخنرانی عمومی در دانشگاه تهران گفت: «وقتی میبینم که از طرف جریان جشنواره به این فیلم اعتنا نمیشود و این برمیگردد به شیوه مدیریت جشنواره فجر، ترجیح میدهم گوشهای بایستم. وقتی این دوستان الگوهایشان را از آنور آب میگیرند، الگویشان را از نوع زمین میگیرند و از ردکارپت، دیگر چهکار میشود کرد؟»
چه تحلیلی میتوان از نسبت او با فجر داشت؟
حاتمیکیا هیچگاه مشکل ریشهای با جشنواره فجر نداشته اما زبانی صریح و دلي پرگلایه نسبت به مدیریت این رویداد در دورههای مختلف داشته است. زبانی که چهرهای همواره معترض از او در حافظهمان ثبت کرده است!
مسعود کیمیایی/ 1398
از رابطهاش با فجر چه میدانیم؟
واقعیت این است که مسعود کیمیایی از آن سینماگرانی است که میتوان گفت باید اعتبار جشنواره فجر را به میزان دورههای حضور او در این رویداد سنجید. فیلمساز باسابقهای که از دهه 40 حضوری موثر و جریانساز در سینمای ایران داشته و تا همین دهه 90 همچنان از تبوتاب کارگردانیاش کاسته نشده بود. او در سالهای برگزاری جشنواره فجر هم حضوری پررنگ در این رویداد داشته و البته تنها یکبار و برای فیلم نهچندان محبوب «جرم» بود که موفق به شکار سیمرغ بهترین فیلم شد.
چرا نسبت به فجر معترض شد؟
در پی سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی و درگذشت تمامی سرنشینان هواپیما و برخی اتفاقات سیاسی و اجتماعی در سال 1398 موجب شد تا در آستانه برگزاری سیوهشتمین دوره جشنواره فیلم فجر برخی از بازیگران و کارگردانها از حضور در این دوره از رقابتها انصراف دهند. آنها با صدور بیانیه و انتشار ویدئوهایی در فضای مجازی از مسئولان و داورهای جشنواره خواستند که کارشان را مورد قضاوت قرار ندهند. ازجمله این افراد، مسعود کیمیایی و سعید آقاخانی کارگردان و بازیگر فیلم «خون شد» بودند.
چه واکنشی نشان داد؟
کیمیایی برای ابراز موضع اعتراضی خود ویدئویی را پر کرد و اعلام کرد: «من امسال فیلمی ساختم بهنام «خون شد» که در جشنواره فجر هست. من هیچوقت اهل جشنواره نبودم و سمت و سویم همیشه مردم هستند و نگاه میکنم میبینیم که مردم روزگار سختی را میگذرانند و روزی نیست که خبرهای بد نشنویم. دلم نمیخواهد فیلمم در جشنواره فجر نشان داده بشود به دلیل تسلیتی که به اینهمه آدم دارم. مردمی که مسافر بودند».
چه تحلیلی میتوان از نسبت او با فجر داشت؟
کیمیایی سال گذشته هم فیلم «خائنکشی» را در جشنواره فیلم فجر داشت اما باز هم قلم در دست گرفت و با ادبیات خاص خود اعلام کرد که در این سن و سال باید از داوری کناره بگیرد. او دیگر علاقه و تمایلی برای حضور در جشنوارههای سینمایی و حتی جشنواره فجر ندارد.
سعید ملکان/ 1398
از رابطهاش با فجر چه میدانیم؟
سعید ملکان از چهرههای باسابقه و رکورددار در دفترچه خاطرات جشنواره فیلم فجر محسوب میشود. او سالها بهعنوان طراح چهره حضوری پررنگ در پروژههای موفق سینمای ایران داشت و در همین حوزه هم رکورد دریافت بیشترین سیمرغ بلورین را بهنام خود ثبت کرده است. او که در دو دهه گذشته در بالغبر 55 فیلم سینمایی بهعنوان طراح چهرهپردازی حضور داشته است، برای 6 فیلم سیمرغ بهترین چهرهپردازی را از آن خود کرد و وقتی وارد میدان تهیهکنندگی شد، برای فیلم «ابد و یک روز» توانست سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را کسب کند.
چرا نسبت به فجر معترض شد؟
اتفاق عجیب درباره فیلم اول سعید ملکان یعنی «روز صفر» زمانی رقم خورد که با وجود توجه ویژه هیات داوران جشنواره فیلم فجر به این فیلم ناگهان آنها در موضع اعتراضی قرار گرفتند و به حضور فیلمهای رقیب خود در ترکیب آرای هیات داوران معترض شدند. یکی فیلم «خورشید» که با تاخیر به جشنواره رسیده بود و دیگری فیلم «درخت گردو» که بازی پیمان معادی بهرغم تحریم جشنواره از سوی او مورد تقدیر داوران قرار گرفته بود.
چه واکنشی نشان داد؟
درست در روز برگزاری آئین اختتامیه جشنواره سیوهشتم بود که ردیف خالی صندلیهایی که در سالن اختتامیه برای عوامل فیلم «روز صفر» در نظر گرفته شده بود، زیر ذرهبین رسانهها قرار گرفت. تنها چند ساعت بعد بود که سعید ملکان و عوامل فیلمش این بیانیه را منتشر کردند: «با سپاس از داوران و احترام به انتخابهایشان و با آگاهی از برنده شدن در 5 رشته ترجیح دادیم در مراسم اختتامیه شرکت نکنیم تا برای آیندگان جوابی داشته باشیم که ما شریک این بیفرهنگیها و ترویج رویههای غلط نیستیم. سینما و مردم، تحریمشدنی نیستند.»
چه تحلیلی میتوان از نسبت او با فجر داشت؟
هر چند مشخص نبود هدف اعتراض سعید ملکان و تیمش دقیقا چه بود و چرا برای این اعتراض گزینه غیبت در اختتامیه را انتخاب کردند اما قطعا این تهیهکننده و کارگردان در آینده همچنان از چهرههای حاضر در جشنواره فجر خواهد بود.
محمدحسین مهدویان/ 1400
از رابطهاش با فجر چه میدانیم؟
محمدحسین مهدویان یک رکورد منحصر بهفرد در میان فیلمسازان حاضر در جشنواره فیلم فجر در دورههای مختلف دارد. او که اولین حضورش در فجر با اولین فیلم بلندش یعنی «ایستاده در غبار» در سال 94 رقم خورد، پس از آن تا سال 1400 و چهلمین جشنواره فیلم فجر حضوری مستمر در این رویداد داشت و از منظر حضور پشتسرهم و بیوقفه در جشنواره با 7 سال حضور پیاپی، کارگردانی رکورددار محسوب میشود. از این منظر جشنواره چهلویکم اولین دوره از جشنواره فیلم فجر محسوب میشود که مهدویان فیلمی در آن ندارد و زنجیره حضورش در این رویداد منقطع شده است. او البته در این هفت سال تنها یک سیمرغ شکار کرد آنهم برای کارگردانی «درخت گردو».
چرا نسبت به فجر معترض شد؟
مهدویان در چند سال اخیر و در چند گفتوگوی مطبوعاتی موضع انتقادی خود نسبت به جشنواره فیلم فجر را تحلیل کرده بود. او معتقد است جشنواره فجر فرآیند طبیعی برقراری ارتباط مخاطبان با آثار را مختل میکند و بهواسطه هیجانات و فضاسازیها اجازه نمیدهد مخاطب بدون پیشفرض با یک اثر مواجه شود. او این موضع اعتراضی خود را سال گذشته و پس از پایان جشنواره فجر، عیانتر از قبل بیان کرد.
چه واکنشی نشان داد؟
تنها یک روز از برگزاری اختتامیه جشنواره چهلویکم گذشته بود که مهدویان این متن را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد: «جشنواره فیلم فجر برای من تمام شده. از دوران حضورم در جشنواره یادگارهای زیادی دارم، بیشتر از دو سیمرغی که گرفتهام. خاطرات بدش را از خودم دور میکنم تا جشنواره را با خوشیهايش به یاد بیاورم و همیشه برایم زیبا باقی بماند. تا همینجا و همینقدر برایم کافی است. حالا دیگر سودایی در سر ندارم. فقط شوق سینماست که خالصتر از قبل وسوسهام میکند.»
چه تحلیلی میتوان از نسبت او با فجر داشت؟
واکنش مهدویان را میتوان بیارتباط با نادیده گرفتن فیلم آخرش یعنی «مرد بازنده» در داوریهای جشنواره گذشته ندانست و از این منظر بعید است او برای همیشه قصد خداحافظی از این رویداد را داشته باشد.