کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۷۲۶۲۲
تاریخ خبر:

مروری بر مرگ‌های ‌غیر‌عادی چهره‌های اقتصادی

روزنامه هفت صبح، فاطمه رجبی| ساعت یازده و نیم روز چهارشنبه ۱۹‌مرداد ۱۴۰۱ بدن بی‌جان شهریار جهرمی از اعضای هیات مدیره شرکت پتروشیمی همت، پایین یکی از پرتگاه‌های جاده فیروزآباد جم در نزدیکی روستای سمنگان شهرستان مهر در استان فارس پیدا می‌شود. اینطور که مدیر‌کل پزشکی قانونی استان فارس گفته، بررسی‌های اولیه می‌گویند که او بر اثر جراحت‌های ناشی از سقوط جان سپرده است. عجیب اینکه خودروی جهرمی کاملا سالم و دست نخورده در نزدیکی محل سقوط او پارک شده بود.

گویا جهرمی برای شرکت در یک مراسم ختم به یکی از شهرهای جنوبی فارس رفته بود و در مسیر برگشت، این سرنوشت تلخ برایش رقم خورده است و پلیس گفته به تحقیقات بیشتر در این زمینه ادامه خواهد داد. آنچه درباره جهرمی می‌دانیم این است که ۶۳‌ساله بوده و از مدیران قدیمی و با‌سابقه شرکت نفت محسوب می‌شده است.

او که مهندسی شیمی خوانده و سابقه ریاست پتروشیمی زاگرس از بزرگ‌ترین تولید‌کننده‌های متانول جهان را هم در کارنامه دارد، مدتی در جبهه جنگ ایران و عراق حاضر بوده و از سال ۶۵ تا ۶۹ هم اسیر بوده و دو سال بعد از پایان جنگ به ایران برگشته است. خبر درگذشت او باعث بهت و حیرت کسانی‌که او را می‌شناختند شده است. یکی از کاربران شبکه‌های اجتماعی که سابقه همکاری با او را داشته، می‌گوید که یکی از مدیران سخت‌گیر شرکت نفت بوده و شخصیت بسیار مذهبی و انقلابی هم داشته است.

مرگ با گاز
در‌حالی‌که بررسی مراجع قضایی درباره علت مرگ مشکوک شهریار جهرمی ادامه دارد، بد نیست پرونده‌های دیگری را که به مرگ چهره‌های اقتصادی مربوط است مرور کنیم. یکی از جنجالی‌ترین و البته غم‌انگیزترین مرگ‌های اینچنینی به حدود دوازده سال پیش بر‌می‌گردد؛ وقتی که خبر رسید مجید سلیمانی‌پور، مدیرعامل شرکت اعتماد مبین که به‌تازگی معامله‌ای جنجالی در خرید شرکت مخابرات انجام داده بود، به همراه همسر ۴۹‌ساله‌اش در اتاق خواب خانه‌شان فوت کردند.

گزارش‌های اولیه می‌گفت که علت مرگ آنها گاز‌گرفتگی بوده است. طی مدت کوتاهی خبرهای ضد‌و‌نقیض زیادی در مورد این اتفاق به گوش رسید. مثلا در یک گزارش آمده بود که پسر آنها صبح روز بعد متوجه بیهوشی والدین خود شده است و با فوریت‌های پلیسی تماس گرفته، در‌حالی‌که او هم در همان آپارتمان بوده است. بعدتر در گزارش دیگری آمد که او خانه نبوده و بعد از برگشت به خانه، متوجه بدن بی‌جان پدر و مادرش شده. گزارش دیگری می‌گفت که سلیمانی‌پور بیرون از خانه بوده و وقتی برگشته همسرش را بیهوش پیدا کرده اما بعد خودش هم دچار مسمومیت گازی شده و از دنیا رفته است.

داود زارعیان، مدیر روابط عمومی شرکت مخابرات همان‌موقع در مصاحبه‌ای گفته بود که سلیمانی‌پور تا ساعت ۲۲ چهارشنبه سر‌کار بوده و او و همسرش بین شب چهارشنبه تا صبح پنجشنبه در اتاق خوابشان همزمان با هم فوت کرده‌اند و بدنشان توسط پسر خانواده که در اتاق دیگری بوده پیدا شده و اطلاعات کامل‌تری در این مورد وجود ندارد.پرونده مرگ این زوج در اختیار شعبه جنایی قرار گرفت.

محمد‌حسین شاملو، بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی تهران در این مورد به رسانه‌ها توضیح داد که اهمیت بررسی درگذشت مرحوم مجید سلیمانی‌پور به جایگاه مدیریتی او در کنسرسیوم پرحاشیه‌ای بازمی‌گردد که در بزرگ‌ترین معامله تاریخ بورس نیمی از سهام شرکت مخابرات ایران را از آن خود کرده است.

همانطور که شاملو گفته بود، کنسرسیوم توسعه اعتماد مبین که سلیمانی‌پور مدیرعامل آن بود در جریان رقابتی پرسروصدا، موفق شد بزرگ‌ترین معامله تاریخ بورس تا آن زمان را به‌نام خود رقم بزند و ۵۰‌درصد از سهام شرکت مخابرات ایران را به ارزش ۸‌میلیارد دلار خریداری کند. بعد از فروش سهام مخابرات به این شرکت،برخی نماینده‌های مجلس، شورای رقابت و بسیاری از کارشناسان نسبت به غیررقابتی بودن این معامله اعتراض کردند … در نهایت در گزارشی که دو ماه بعد از مرگ سلیمانی‌پور و همسرش منتشر شد، مقصران مرگ او را سازنده خانه‌اش، مهندس ناظر و مسئول موتورخانه معرفی کردند که قصور آنها باعث گازگرفتگی این زوج شده بود.

مرگ با ۲۷ گلوله
مرگ سعید کریمیان، سرمایه‌دار ایرانی و مدیر شبکه تلویزیونی جم را هم می‌توان از ‌جمله مرگ‌های پر‌سر‌و‌صدای چهره‌های اقتصادی به‌شمار آورد؛ قتلی که به ۵‌سال پیش بر‌می‌گردد. او که در زمان مرگ ۴۵‌ساله بود، موقع خروج از محل کارش در محله ساری‌یر استانبول مورد حمله قرار گرفت. اینطور که پلیس گفت در مجموع ۲۷‌گلوله به خودروی کریمیان شلیک شده بود که باعث شد خودش به همراه شریک کویتی‌اش جان بدهند.

بلافاصله سایت تابناک به نقل از منابع خود در ترکیه نوشت که یک خودروی جیپ مسیر خودروی لوکس کریمیان را بریده و با متوقف کردن آن، دو فرد نقابدار مسلح به سوی او و شریک کویتی‌اش شلیک کرده‌اند. آنها بعد از این کار خودروی جیپ را آتش زده و از محل فرار کرده‌اند. اینطور که تابناک و بعد هم رسانه‌هایی مانند مشرق و باشگاه خبرنگاران جوان نوشتند، تروریست‌ها محلی بودند و با عملکرد پلیس ترکیه آشنایی داشته‌اند.

کنسولگری کویت در استانبول اعلام کرد که همراه کویتی کریمیان، تاجری با نام محمد متعب شلاحی بوده‌ است. به گفته کنسولگری ۳ گلوله به شکم محمد متعب شلاحی برخورد کرده و او در بیمارستان جان باخته ‌است. این در حالی است که چندین گلوله به سعید کریمیان اصابت کرده و در محل حمله کشته شده ‌است.

شهردار منطقه‌ای که این ترور در آن اتفاق افتاده بود، اعلام کرد که بررسی‌های اولیه نشان می‌دهد قتل مدیر شبکه جم احتمالاً به دلیل داشتن اختلافات مالی بوده ‌است. چند روز بعد روزنامه ملیت ترکیه گزارش داد که قاتلان سعید کریمیان، در حالی‌که با گذرنامه جعلی قصد فرار داشتند، توسط پلیس در صربستان دستگیر شدند. آن‌ها قصد داشتند که از مونته‌نگرو به اروپا بروند و ….. اما جزئیات دیگری از انگیزه قاتلان منتشر نشد.

مرگ جعبه سیاه کرسنت
وقتی اواسط سال ۹۲ رسانه‌ها خبر از مفقود شدن عباس یزدان‌پناه یزدی و بعد هم پیدا شدن بدن بی‌جانش دادند، خیلی‌ها بین مرگ او و پرونده بزرگ کرسنت ارتباط برقرار کردند؛ چرا‌که او یکی از افراد دخیل در معامله جنجالی کرسنت بود. قراردادی که طی آن ایران متعهد می‌شد روزانه ۵۰۰ میلیون فوت گاز ترش به شرکت کرسنت پترولیوم بفروشد. ایران بعدتر این معامله را لغو کرد و دعواهای سیاسی و مالی زیادی بر سر آن به‌راه افتاد.

عجیب اینکه گفته می‌شد چهل روز قبل در تاریخ ٣تیر وکلای شرکت کرسنت، یزدان‌پناه را در دفتر داوری لاهه در دوبی حاضر می‌کنند تا از طریق ویدئو‌کنفرانس به‌نفع شرکت کرسنت شهادت دهد. او در این جلسه به نکات مهمی اشاره می‌کند اما بعد از چند درخواست ادامه رسیدگی و شهادت خود را در جلسه بعد می‌دهد، در‌حالی‌که بعد از خروج از دادگاه مفقود می‌شود. همین موضوع باعث شد که هر‌کدام از طرفین مسئولیت مفقود و بعد کشته شدن یزدان‌پناه را متوجه دیگری کند و پرونده همچنان پر از گره باقی بماند.

قتل آقای وکیل در پارکینگ
سه سال پیش در چهارم اردیبهشت خبرنگاران حوادث از مرگ مردی مطلع شدند که وکیل یکی از پر‌سر‌و‌صداترین متهمان اقتصادی وقت یعنی حسین هدایتی بود؛ البته کمی بعد اعلام شد که حمید حاجیان، وکیل دادگستری که چهارم اردیبهشت‌ماه در پارکینگ محل کارش در خیابان کامرانیه به ضرب چندگلوله به قتل رسید، مدت‌ها قبل وکالت حسین هدایتی را عهده‌دار بوده است. کمی بعد رسانه‌ها خبر از حضور محمدحسین هدایتی در دادسرای جنایی تهران دادند.

از وقتی که محمدحسین هدایتی در یکی از جلسات دادگاه رسیدگی به پرونده فساد مالی بانک سرمایه از حمید حاجیان نام برد، تا شبی که این وکیل ۴۱‌ساله همراه با یک زن جوان در پارکینگ محل کارش مورد اصابت چند گلوله قرار گرفت، زمان زیادی سپری نشد. تلاقی این حادثه و اظهارات مطرح‌شده از سوی حسین هدایتی که در جلسه دادگاه گفته بود:

«۴‌سال است در دادسرای ناحیه سه شعبه ۱۲ علیه فیروز دولت‌آبادی طرح شکایت کرده‌ام، اما هنوز ترتیب اثر داده نشده است. به سراغ حمید حاجیان که یک وکیل بانفوذ است و ۵۰‌میلیارد تومان پول بنده را خورده و برده است، بروید. حاجیان گفته بود که اگر اسمش را در دادگاه ببرم، از من شکایت می‌کند. شاید فرار یقینی- یکی از متهمان پرونده- به حاجیان ارتباط داشته باشد.» باعث شد تا این پرونده جنایی بیش از پیش پیچیده شود.

هرچند سیامک مدیر‌خراسانی، وکیل‌مدافع حسین هدایتی پس از به قتل رسیدن حمید حاجیان اعلام کرد که هیچ ارتباطی بین موکل او و مقتول وجود ندارد…بعد از همه اینها آخرین جزئیاتی که در مورد مرگ حاجیان اعلام شد این بود که حتی دوربین‌های مداربسته محل حادثه هم به طرز مشکوکی خاموش بوده و همین مسئله کار شناسایی ضارب را سخت کرده است. چند پوکه و چند خط اظهارات زن جوان ۲۵ساله حمید حاجیان ظاهرا تنها سرنخ‌های موجود در این پرونده بوده اما هیچ‌کدام به باز شدن گره‌های این پرونده کمک نکرد.

مرگ وکیل دوم
حاجیان تنها وکیل پرونده‌های اقتصادی نبود که به قتل رسید؛ همین چند روز پیش هم وکیل جوانی به‌نام محمدرضا جعفرآقایی در مقابل چشمان بچه ۵‌ساله و همسرش به قتل رسید و تا الان تنها اطلاعاتی که در مورد این پرونده وجود دارد این است که او قبل از فوت اسم قاتل را به همسرش گفته است. کانون وکلای مرکز هم اعلام کرده که فعلا به ارتباط این قتل با یکی از پرونده‌های او مشکوک هستند. وقتی فعالیت این وکیل جوان را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که او یکی از وکلای محمدرضا زاهدی است؛ کسی که به همراه میلاد حاتمی از شاخ‌های مجازی معروف به جرم راه‌اندازی شبکه قمار و کلاهبرداری و فحشا در حال محاکمه است.

مرگ مشکوک متهم
پرونده فوت میثم رضایی هم یکی از پرونده‌های جنایی-اقتصادی پیچیده سال‌های اخیر بود. میثم رضایی که قبل از متهم شدن به کلاهبرداری، دبیر انجمن صنفی کارفرمایی واردکنندگان خودرو بود و بعدتر اسمش با پرونده مفتاح خودرو گره خورد، مهر ماه سال گذشته در حالی‌که ۳۸‌سال داشت، در زندان از دنیا رفت. گفته می‌شد که مرگ او با تاخیر چهار روزه اعلام شده و همین شایعات بیشتری درست کرد.

اگرچه اعلام شد که او بر اثر سکته قلبی از دنیا رفته. میثم رضایی متهم بود که از سال ۹۳ تا ۹۷ از حدود ۱۷۰۰ نفر مبالغ کلان یعنی بین ۴۰۰ تا ۶۰۰ میلیون تومان گرفته تا برای آنها ماشین‌های لوکس وارد کند اما او این کار را انجام نمی‌دهد و کار بیخ پیدا می‌کند تا جایی‌که رضایی به زندان می‌افتد و همان‌جا از دنیا می‌رود اما رسیدگی به پرونده بدون حضور متهم ردیف اول ادامه پیدا می‌کند.

کدخبر: ۴۷۲۶۲۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر