کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۱۵۶۳۹
تاریخ خبر:

مردی که لحظه تحویل سال ۹۷ زنش را کشت

روزنامه هفت صبح| این مرد به دلیل مخالفت همسرش با مسافرت نوروزی با چاقو او را کشت و مادرزنش را مجروح کرد. این پرونده جزو عجیب‌ترین پرونده‌های جنایی به دلیل زمان قتل محسوب می‌شد. زیرا که هنوز دقایقی از تحویل سال ۹۷ نگذشته بود که این مرد زنش را به قتل رساند و مادرزنش را نیز مجروح کرد. پرونده‌ای که هنوز متهم آن در زندان به سر می‌برد. ساعت ‌۲۰ شامگاه سه‌شنبه یک‌ ساعت بعد از تحویل سال جدید، قاضی مدیر روستا بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری ‌۱۰۶ نامجو از قتل زنی جوان و زخمی‌شدن زنی سالخورده‌ با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد.

تیم جنایی در محل حادثه که آپارتمان مسکونی در حوالی خیابان سلمان فارسی بود با جسد زن ۳۹‌ ساله‌ای به نام سعیده روبه‌رو شدند که با ضربات چاقو به گردن و شکم به قتل رسیده بود. نخستین بررسی‌ها نشان داد لحظاتی قبل مرد ۴۴‌ ساله‌ای به نام ایمان به خانه مادر زنش آمده و در درگیری همسر جوانش را به قتل رسانده و مادر زن سالخورده‌اش را با ضربات چاقو به شدت زخمی کرده و از محل گریخته است. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی مأموران جست‌وجو برای قاتل فراری را آغاز کردند تا اینکه دریافتند متهم ساعت ۵ صبح روز بعد خودش را به کلانتری معرفی کرده است.

متهم مقابل قاضی مدیر روستا به قتل همسر و زخمی کردن مادر زنش اعتراف کرد. قاتل در توضیح ماجرا گفت: حدود ۲۰‌ سال قبل با همسرم ازدواج کردم. حاصل زندگی مشترک ما دو پسر ۱۹ و شش‌ساله و یک دختر ۱۶ ساله است. من کارگر فصلی بودم و همیشه مدتی بیکار بودم و در آمد زیادی هم نداشتم اما ابتدا زندگی خوبی داشتیم تا اینکه از پنج‌ سال قبل به خاطر بیکاری با همسرم اختلاف پیدا کردم. او همیشه بهانه می‌گرفت که درآمد من کم است و شغل مناسبی ندارم.

هر روز که می‌گذشت اختلافات ما بیشتر می‌شد تا اینکه سال قبل اختلافات ما به اوج خود رسید به طوریکه همسرم به دادگاه شکایت کرد و درخواست طلاق داد. قاضی دادگاه میانجیگری کرد و ما را آشتی داد و دوباره زندگی ما آرامش گرفت، اما این آرامش زیاد دوام نیاورد و درگیری‌های ما دوباره شروع شد تا اینکه خردادسال قبل همسرم از خانه قهر کرد و همراه سه‌فرزندم به خانه مادرش که دو کوچه بالاتر از خانه ما بود نقل مکان کرد.او ادامه داد: خیلی تلاش کردم او و بچه‌هایم را به خانه برگردانم اما موفق نشدم و همسرم مهریه‌اش را به اجرا گذاشت و در دادگاه درخواست نفقه داد. من هر ماه ۷۰۰‌ هزار تومان به عنوان نفقه او و فرزندانم به کارتش واریز می‌کردم تا اینکه مدتی قبل خودروی پیکانی خریدم و با آن شروع به مسافرکشی کردم و از همسرم خواستم به خانه برگردد.

در نهایت با اصرار من قبول کرد سال جدید به خانه برگردد.وی ادامه داد: قرار شد عید ابتدا چند روزی به مسافرت برویم و بعد هم به خوبی و خوشی به خانه‌مان برگردیم. خیلی خوشحال بودم از اینکه همسرم راضی شده بود و به همین دلیل چند روز قبل از سال نو برای او و فرزندانم لباس خریدم و خودروام را برای مسافرت آماده کردم. یک ساعت بعد از تحویل سال چمدان‌های مسافرت را آماده کردم و به خانه مادرزنم رفتم و از او خواستم برای صبح روز بعد آماده مسافرت باشد اما همسرم زیر قولش زد و گفت با من به مسافرت نمی‌آید و قصد جدایی دارد.

این مرد گفت: خیلی عصبانی شدم و به خانه‌ام رفتم و چاقویی از آشپزخانه برداشتم و به خانه مادر زنم برگشتم. دوباره از او خواهش کردم، اما قبول نکرد با من آشتی کند و به مسافرت بیاید که او را گرفتم و به طرف پذیرایی هل دادم و برای اینکه بترسانمش چاقویی به شکمش زدم که فریادش به آسمان بلند شد و مادر زنم وارد درگیری شد و ناخودآگاه چاقویی هم به او اصابت کرد.قاتل در ادامه گفت: وقتی او را به پذیرایی بردم پسر شش‌ساله‌ام با گریه از من خواست مادرش را رها کنم، اما من دوباره قصد ترساندش را داشتم و تصمیم گرفتم ضربه‌ای دیگر به پهلویش بزنم که همسرم به دیوار تکیه داد و نشست و چاقو به گردنش اصابت کرد و او را نقش بر زمین کرد.

پس از این از خانه فرار کردم و چاقو را به خانه مخروبه‌ای کنار خانه مادر زنم انداختم. تا صبح در خیابان‌ها پرسه زدم و در حالی که به شدت پشیمان شده بودم صبح روز بعد خودم را به کلانتری معرفی کردم. ایمان بعد از اعتراف به قتل به زندان فرستاده شد. تا این‌که روز ۱۴ اسفند سال ۹۷ اولین جلسه دادگاه او برگزار شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده دو نفر از سه فرزند مقتول برای پدرشان درخواست قصاص کردند، اما فرزند سوم او را بخشید. ضمن اینکه با توجه به اینکه مادر مقتول قبل از جلسه دادگاه فوت شده بود، خواهران مقتول به عنوان ولی دم در جایگاه حاضر شدند و آن‌ها هم درخواست قصاص و به دلیل ضرباتی که بر بدن مادرشان هم وارد شده بود، درخواست دیه کردند.

یکی از فرزندان مقتول نیز خطاب به قضات گفت: پدرم مرد خشنی بود. او مادرم را کتک می‌زد و به همین دلیل هم مادرم تصمیم گرفت از او جدا شود. پدرم به خانه مادربزرگم حمله کرد. او اول مادربزرگم را زخمی کرد و بعد هم مادرم را کشان‌کشان به حیاط برد و با چاقو او را به قتل رساند.درادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: من زنم را کشتم و این را قبول دارم، اما درباره مادرزنم اصلا یادم نمی‌آید به او ضربه‌ای زده باشم. شاید ضربه حین درگیری به او برخورد کرده باشد. متهم گفت: من زنم را دوست داشتم به همین خاطر هم هرکاری می‌خواست برایش می‌کردم. اینکه فقیر بودم و نمی‌توانستم همه خواسته‌هایش را برآورده کنم، تقصیر من نبود.

من می‌خواستم او برگردد و اگر دخالت‌های مادرزنم نبود، این اتفاق نمی‌افتاد. او اجازه نمی‌داد همسرم به خانه برگردد و دخالت می‌کرد. خواهرهای همسرم که حالا درخواست قصاص من را دارند، در روزهایی که ما نیاز به کمک داشتیم حاضر نمی‌شدند به ما کمک کنند و واسطه شوند که همسرم به خانه برگردد و مشکلات ما برطرف شود. حالا دادخواهی می‌کنند و برای من به عنوان قاتل خواهرشان درخواست قصاص می‌کنند. من بارها به آنها گفتم کمک کنید مشکلم حل شود. اگرچه همچنان رسیدگی به این پرونده ادامه دارد اما فرزندان مقتول درخواست قصاص برای پدرشان داده‌اند و خواهران مقتول نیز روی این امر پافشاری می‌کنند.

*** در دادگاه چه گذشت؟
در آغاز جلسه دادگاه که در شعبه دوم به ریاست قاضی زالی برگزار شد دختر و پسر قربانی در جایگاه ویژه ایستادند و برای پدرشان حکم قصاص خواستند. آنها گفتند می‌خواهند هرچه زودتر این حکم اجرا شود. اما برادر کوچکشان از قصاص گذشت و اعلام رضایت کرد.پس از آن خواهر و برادرهای مقتول به قضات گفتند: این مرد هم خواهرمان را کشت و هم مادرمان را زخمی کرد که چند ماه بعد بر اثر همان جراحت‌ها جان سپرد. بنابراین خواهان دریافت دیه هستیم. در ادامه متهم نیز ضمن ابراز پشیمانی گفت: من از مرگ همسرم ناراحت و پشیمان هستم. او را دوست داشتم و می‌خواستم با همسرم زندگی کنم. قضات در پایان جلسه محاکمه، متهم را به‌خاطر قتل همسرش به قصاص محکوم کردند.

کدخبر: ۳۱۵۶۳۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر
 
  • tors64b

    خانمهای عزیز روی اعصاب شوهرانتان راه نرو ید. هر انسانی یک ظرفیتی دارد