محافظهکاری ترسناک مدیران در پخش فیلم کمدی
روزنامه هفت صبح، احمد رنجبر| در مستند «غیر رسمی» رهبری اسم فیلم مارمولک کمال تبریزی را هم پیش میکشند و میگویند فیلم نباید توقیف میشد:«به آقایان علما سر قضیه مارمولک گفتم شما به جای اینکه اعتراض کنید؛استقبال کنید.» رهبری در این جلسه نکاتی درباره چارچوبهای اخلاقی در ساخت فیلم کمدی را هم بیان میکنند… .
مارمولک سال ۸۲ با اعتراض جمعی از روحانیون مواجه شد و دو هفته بعد از اکران، مهر توقیف خورد. منوچهر محمدی و کمال تبریزی (تهیهکننده و کارگردان فیلم) طی این سالها روایتهای مختلفی از ماجرا بیان کردهاند.بخش مهم گفتههای آنها اشاره صریح به نقل قول رهبری است که مخالف توقیف مارمولک بودهاند.
اما عجیب است در حالی که مدیران سینما و تلویزیون از نگاه رهبری به این فیلم و بلااشکال بودن یا حداقل کم اشکال بودن پخش این فیلم اطلاع داشتند تلاشی برای اکران یا نمایش تلویزیونی آن نکردهاند. حتی در برنامههایی که به مرور سینمای ۴۰سال پس از انقلاب اختصاص داشت عموما روی این فیلم خط قرمز میکشیدند.
این حجم محافظهکاری میتواند ناشی از احتیاط بیش از حد باشد یا بدتر از آن اینکه مدیران و مسئولان ما ته دلشان به خطرناک بودن این فیلمها معتقد باشند و حتی رهبری را نیز پشت سر گذاشته باشند!
بازخوانی فیلمهایی که سالها توقیف بودند یا مثل مارمولک در لحظه اکران به محاق رفتند، نشان از نگاه سلیقهای و بیش از حد محتاطانه به سینما میدهد.
این در حالی است که هیچگاه اکران این فیلمهای مورد اعتراض مشکل خاصی در عرصه سیاست به وجود نیاورده است. مثلا اکران آدم برفی یا خانه پدری یا آشغالهای دوست داشتنی هیچ مشکلی ایجاد نکردند. دو فیلم آخر مواضع واضح ضد نگاه رسمی داشتند اما خب اکران شدند و با تماشاگران محدودی به پایان خط رسیدند.
چند ماه پیش عزتالله ضرغامی در یک محفل رسانهای به اشتباه خود اقرار کرد و گفت نباید فیلم آدم برفی را توقیف میکرد. اشاره ضرغامی به دوران حضورش در معاونت سینمایی است. البته وقتی رئیس صداوسیما شد، این فیلم را روی آنتن فرستاد. طی این سالها خیلی از فیلمها به خاطر اعتراضها و فشارهای بیرونی به سرنوشت مارمولک دچار شدند.
از نرگس که چند هفته بعد از اکران توقیف شد تا سنتوری که شب پیش از اکران به محاق رفت و سالها بعد نسخه خانگیاش به بازار آمد. همین اتفاق برای گشت ارشاد و خصوصی هم رخ داد و در فاصلهای کوتاه پس از توقیف به شکل قانونی در شبکه خانگی منتشر شدند. میتوان روایتهای جالبتری را هم مثال زد.
سال ۹۵ در تصمیمی محیرالعقول «پنجاه کیلو آلبالو» در روزهایی که فروش آن فروکش کرده بود، به دستور وزیر وقت ارشاد (علی جنتی) توقیف شد! فیلم از روز اول اکران صدای برخی مخالفان را درآورد و در نهایت حکم توقیف خورد.در فاصلهای کوتاه هم نسخه خانگی آن در تیراژی گسترده در اختیار مخاطبان قرار گرفت… دایره فیلمهای توقیفی سینمای ایران بیش از اینهاست.
میتوان از «به رنگ ارغوان» مثال آورد که بعد از اکران بارها از تلویزیون پخش شده یا از «صد سال به این سالها» گفت که فقط یک اکران خصوصی در جشنواره فجر داشته. فیلمی مثل «عصبانی نیستم» و «آشغالهای دوستداشتنی» هم هستند که سالها برچسب سیاسیکاری و سیاهنمایی خوردند و در اکران عمومی اما مخاطبان حداقلی داشتند...
تجربه نشان داده با نمایش تندترین فیلمها و سریالها آب از آب تکان نخورده. فقط سالها از سازندگان انرژی گرفته شده و هیاهویی بیهوده اطراف اثر شکل گرفته.رد این نگاه را هم میتوان در تلویزیون پیدا کرد. جایی که سریال پرطرفداری مثل ساختمان پزشکان با اعتراض مواجه میشود و فصل دوم آن هرگز به تولید نمیرسد. یا سریال محبوب شبهای برره به خاطر فشارهای بیرونی و تعابیر عجیب ناتمام رها میشود.
اثر سوء چنین سیاستهای سلیقهای و عقبنشینیهای غیرمنطقی را میتوان در تلویزیون دید که مدتهاست دستش از سریالهای جذاب (بهویژه در کمدی) خالی مانده. اگر مسیر کمدیسازی بهدرستی طی میشد، امروز سیمای تلویزیون تا این حد عبوس نبود.همزمان با مطرح شدن دوباره نام مارمولک، هفتصبح یک توصیه به مدیران تلویزیون دارد: فیلم را هر چه زودتر پخش کنید؛ این کاری است که سالها پیش و حتی قبل از انتشار نسخه خانگی آن باید انجام میشد.
فقط به همین اکتفا نکنید بلکه به سیاست سالهای ساخت شبهای برره، مرد هزار چهره و حتی ساختمان پزشکان برگردید و فضا را برای کمدیسازان درجه یک فراهم کنید. این عقبنشینی محسوب نمیشود بازگشت به جلو به سنگرهایی است که مدتها قبل در ترس حملات برخی گروهها خالی و بیدفاع رهایشان کردهاید.