مثلث طلایی پدرام پورامیری، حسین دوماری و محمد کارت
روزنامه هفت صبح، گروه تلویزیون| «یاغی» مهمترین سریال این روزهای شبکه خانگی است که هر هفته توسط پلتفرم فیلیمو منتشر میشود. علاوه بر بازی بازیگران، قصه سریال و کارگردانی آن، از جمله برگ برندههایی است که «یاغی» در اختیار دارد. اهمیت سریال را در وهله اول باید در نطفه آن جستوجو کرد که دست روی یک رمان گذاشته و از آن اقتباس کرده است. محمد کارت به همراه پدرام پورامیری و حسین دوماری وقتی با رمان «سالتو» مهدی افروزمنش مواجه شدند، پی بردند این اثر قابلیت تبدیل به سریال را دارد. آنها پیشتر هم تبحر و تخصص خود را در آثار دیگر اثبات کرده بودند.
محمد کارت
اواخر دهه ۷۰، محمد کارت فعالیت هنری خود را به عنوان بازیگر و کارگردان تئاتر شروع کرد. او تازهنفس بود و انگیزههای زیادی داشت. خیلی زود پی برد برخی موضوعات مهم اجتماعی هستند که ظرفیت تبدیل به مستند دارند. کارت علاوه بر بازیگری در آثار مختلف، علاقه خود در زمینه ساخت مستند را پیگرفت و اصلا به همین واسطه بود که میان خاص و عام به شهرت رسید.
«خون مردگی» ، «بختک» و «آوانتاژ» بخشی از مستندهای جسورانه کارت هستند که در جشنوارههای مختلف داخلی و خارجی صاحب جایزه شدند. فیلم کوتاه «بچه خور» را فراموش نکنیم که تحسین مخاطبان، منتقدان و داوران را به خود دیده است. محمد کارت به پشتوانه سالها مستندسازی، وقتی تصمیم به فیلم بلند «شنای پروانه» گرفت همان نگاه را در این اثر لحاظ کرد. او فیلمی شخصیتمحور با داستانی همراهیبرانگیز آماده کرد که روایتی تازه درباره لاتها و سبک زندگی آنها دارد.
این فیلم در جشنواره سی و هشتم فجر خوش درخشید و در ۱۴ رشته نامزد سیمرغ شد و شش جایزه بهدست آورد؛ از جمله سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن و مرد و بهترین فیلم از نگاه مخاطبان. محمد کارت با چنین سابقهای به «یاغی» رسیده که از قضا درونمایه رمان «سالتو» همانی است که او سالها با مستندهایش در آن زیست کرده.
پدرام پورامیری
نمیتوان از پدرام پورامیری و حسین دوماری به شکل جداگانه نوشت. آنها فعالیت هنریشان را در آغاز جوانی همراه با هم شروع کردند و خیلی زود طعم شیرین موفقیت را چشیدند. فیلمهای «قنات شهر خاموش»، «سکوت کن»، «ایوب» و «نسبت خوبی» خبر از استعدادهای تازه میداد و نام سازندگان را در محافل مختلف سر زبانها انداخت.
«جاندار» نخستین فیلم سینمایی این دو در مقام نویسنده و کارگردان است که در جشنواره سی و هفتم فجر تحسین مخاطبان را به همراه داشت و در بخش نگاه نو نامزد دریافت سیمرغ بهترین فیلم شد. در کارنامه آنها فیلم «ما همه با هم هستیم» دیده میشود که در گیشه شکست خورد. نکته معنادار، سکوت پورامیری و دوماری در مصاحبهها است که رندانه، خود را از آن مبرا میدانند. نقطه اتصال این دو با محمد کارت، «شنای پروانه» است که هر سه بهطور مشترک فیلمنامه این فیلم را نوشتند و برای آن نامزد دریافت سیمرغ فجر شدند.
حسین دوماری
آنچه درباره پورامیری گفتیم درباره حسین دوماری هم صدق میکند چرا که کارشان را با هم پیش بردهاند. این دو عنوان «جوانترین فیلمسازان سینمای ایران» را یدک میکشند و در جشنواره سی و هشتم فجر، نماینده دهه هفتادیها بودند. طبعا بخشی از موفقیت «شنای پروانه» و «یاغی» نگاه تازهای است که دوماری، پورامیری و کارت به عنوان هنرمندان نسل نو به دو اثر دارند. آنها صاحب پیشنهادهایی تازه برای فیلمسازی هستند که همکاریشان در دراز مدت میتواند منجر به خلق آثار متفاوت شود. این سه قهرمانها را جور دیگر میبینند و از زاویهای نو قصه میگویند؛ این است که نسل جدید و نسل قدیمیتر مشتاق تماشای «یاغی» است.
و مهدی افروزمنش
نمیتوان از «یاغی» گفت و نویسنده رمان «سالتو» را از یاد برد. مهدی افروزمنش نویسندهای است که با «سالتو» و «تاول» مدل تازهای از قصهگویی را تجربه کرد. حالا این رمان جذاب در اختیار سه جوان خوشسابقه و باانرژی رسیده که حاصلش شده است «یاغی». این تجربه نشان داد نهتنها عمر اقتباس به سرآمده که فیلمسازان تازهنفس، انگیزهای مضاعف برای رفتن سراغ تجربیات نو هستند.