علت اختلاف فقها درباره اعلام دقیق روز عید فطر
روزنامه هفت صبح | مسئله رویت هلال عید امسال هم به ماجرایی اختلافی تبدیل شد. اگرچه رهبر انقلاب به همراه آیات علوی گرگانی و نوری همدانی در شامگاه روز شنبه اعلام کردند که روز یکشنبه عید فطر خواهد بود و پس از مدتی آیتالله وحید خراسانی و تقریبا در ظهر روز یکشنبه آیتالله مکارم شیرازی اعلام کردند که این روز عید است؛ با این حال رویت هلال در شامگاه شنبه برای آیتالله سیستانی ثابت نشد و ایشان به مقلدان خود اعلام کردند که روز دوشنبه روز اول شوال و عید فطر خواهد بود.
ماجرا در حقیقت اختلافی است بین فقها در خصوص رویت هلال. فقهایی مثل آیتالله خامنهای، معتقدند که هلال را میتوان با چشم مسلح نیز رویت کرد و فقهایی مثل آقای سیستانی اعتقاد دارند که رویت هلال باید با چشم عادی و غیرمسلح باشد. این مسئله پیش از این نیز به وجود آمده بود و جدیترین اختلاف مربوط به سال ۱۳۸۲ بود که حتی منجر به واکنش رهبر انقلاب در خطبههای عید فطر هم شد.
«امروز مردم عزیز ما عید گرفتهاند…در داخل کشور ما هم برای بعضیها در برخی از شهرها دیروز ثابت شد که عید است؛ برای بعضی از مراجع معظّم تقلید هم دیروز ثابت شد که روز عید فطر است و بر طبق آنچه برای آنها احراز شده بود، عمل کردند. برای بعضی هم ثابت نشد و بر طبق حکم شرعی، امروز برای آنها عید محسوب شده و امروز را عید گرفتند. هر دو گروه به وظیفه خود عمل کردند…این چیزها در شریعت اسلامی مایه اختلاف نیست. کسانی که دیروز را روز اوّل شوّال دانستهاند، بر اساس تکلیف و طبق جزم خود عمل کردهاند و پیش خدای متعال مُثابند. بقیه مردم هم که به تبع جمعی از مراجع عظام در قم و نجف، برای آنها احراز نشد که دیروز اوّل شوّال باشد - که برای ما هم این معنا احراز و ثابت نشد - پیش خدای متعال مأجورند.»
با این حال برخی از کارشناسان دینی معتقدند که این وضعیت نوعی تشتت است و باید در مورد آن فکری کرد. در این روزها، سخنان آیتالله هاشمی و امام موسی صدر در این زمینه توسط مذهبیون در شبکههای اجتماعی بازنشر شده اما در اینجا بریدهای از یک یادداشت کوتاه محسن حسام مظاهری را که در خصوص اختلاف اخیر نوشته شده بخوانید:
«واقعا عجیب و غیرقابل پذیرش است که آقایان مراجع و فقها تدبیری برای حل معضل اختلاف در رویت هلال نمیاندیشند! کاش دستگاه مرجعیت مشاورانی داشت که به ایشان از واقعیتهای متن جامعه گزارش میداد تا ببینند پیامدهای منفی چنین اختلافی چیست. خصوصا در خانوادههایی که هرکدام اعضایشان مقلد یکی از مراجعاند. من همیشه طرفدار تنوع و تکثر گفتمانهای شیعی و مدلهای دینداری بودهام. ازآن منظر که تکثر، امکان بقا و پویایی جامعه را افزون میکند.
اما این اختلاف، تکثر نیست؛ تشتت است و به زیان جامعه و امر دینی. به نظر میرسد بخشی از این مشکل و موارد مشابه (که کم نیستند) به خودبسندگی نهاد فقه و فقهای شیعه برمیگردد و فقدان احساس نیاز به تبادل نظر یا لااقل مشورت با صاحبان دانشهای دیگر. نهاد مرجعیت، علاوه بر مشاوران اقتصادی و حقوقی، به مشاورانی از علوم اجتماعی، رسانه، زنان و خانواده، سیاست بینالملل و… نیز نیاز مبرم دارد.»