ماجرای مسعود فردمنش و قمیشی و گوگوش و کیمیایی
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | می‌شود که شاعر ترانه‌های بی‌شماری از داریوش و ابی و ستار و شهره صولتی و شهرام صولتی، بین سال‌های ۵۴ تا ۵۷ ، در اولین روزهای پس از انقلاب فرمانده انقلابیون مستقر در فرودگاه مهرآباد شود؟ مسعود فردمنش بچه نازی‌آباد تهران بود. خیابان استخر. از همان کودکی ذوق شاعری داشت و کم کم پایش به صنعت موسیقی پاپ ایران باز شد و برای خود جایی در حاشیه ترانه‌‌سراهای مشهور آن دوران (مثل تورج شعبانخانی، اردلان سرافراز، شهیار قنبری، ایرج جنتی‌عطایی ) برای خود پیدا کند.
ترانه‌هایش ابتدا سبک و مردم پسند بودند (مثل ترانه مشهور عروس نازت میشم ) اما کم کم با لایه‌های اعتراضی و عرفانی مدروز آن سال‌های موسیقی پاپ ایران هماهنگ شد. بیش از ۸۰ ترانه او توسط خواننده‌های پاپ مشهور خوانده شدند. به‌خصوص توسط شهره و شهرام صولتی.
حالا چطور مسعود فردمنش در ماه‌های پس از انقلاب فرمانده پاسداران مستقر در فرودگاه مهرآباد شده بود، کسی نمی‌داند! حداقل ما نمی‌دانیم. حضور او در فرودگاه به یک ماجرای مهم هم ختم می‌شود. وقتی فائقه آتشین پس از سه ماه سرگردانی در آمریکا و اعتیاد پیدا کردن به کوکایین و بروز مشکلات مالی با صاحبان نایت کلاب کلبه در لس‌آنجلس و شایعه ضبط پاسپورتش توسط آنها و حتی زمزمه خودکشی‌اش، در حرکتی ناگهانی تصمیم گرفت به همراه شوهر سومش همایون مصداقی (یک مدیر متمول بیمه ) دو سه ماه پس از پیروزی انقلاب به ایران بازگردد. در حالی‌که بسیاری از همکارانش او را از این کار باز می‌داشتند. او اما بدون پول و افسرده درحالی به کشور باز می‌گشت که به او گفته بودند خانه‌اش در نیاوران مصادره شده و به خوابگاه دانشجویان بدل شده است.
محبوبیت فائقه آتشین یا همان خانم گوگوش در حدی بود که با هیچ چهره موسیقی پاپ آن سال‌ها قابل قیاس نبود. البته در میان طبقه متوسط. مشهور است در دورانی که فروش صفحات چهره‌های مشهور موسیقی پاپ بین ۵۰ تا ۲۰۰هزارتا بود ترانه‌های آغاسی تا ۸۰۰ هزار نسخه فروش می‌رفت.
برنامه‌های متناوب گوگوش در دربار، ارتباط نزدیکش با فرح دیبا، ازدواجش با بهروز وثوقی و بازی‌اش در فیلم در امتداد شب که چند سکانس بی پرده بین او و سعید کنگرانی داشت دورنمای حضور او در تهران را تیره‌تر از قبل ساخته بود. اما وقتی به فرودگاه مهرآباد می‌رسد، مسعود فردمنش با چند دستور فرمالیته او را راهی خانه مادرش می‌کند و از دستگیری او جلوگیری می‌کند.
فردمنش در ادامه با استفاده از روابطش در دادستانی آن سال‌ها، حتی خانه گوگوش را هم از مصادره خارج می‌کند و به او برمی‌گرداند. یکی دو ماه بعد گوگوش همراه با چند خواننده مشهور دیگر به دادگاه انقلاب احضار می‌شود. از قرار چند جلسه بازجویی را ازسر می‌گذراند و بازداشت‌های کوتاه مدت را نیز تجربه می‌کند و در نهایت با دادن تضمین برای عدم فعالیت هنری به زندگی خود باز می‌گردد.
اما برگردیم به ماجرای فردمنش. او در سال ۱۳۶۴ تصمیم می‌گیرد به لس آنجلس مهاجرت کند و آنجا زوج هنری سیاوش قمیشی می‌شود و چندین ترانه خوب برای او و همین طور معین کار می‌کند. از دهه هشتاد به سمت دکلمه و خواندن ترانه‌های عرفانی می‌رود که به شکل عجیبی بازار خاص خودرا نیز پیدا می‌کند. فردمنش در حال حاضر ۷۲ ساله است و در آمریکا زندگی می‌کند.
اما از گوگوش هم بگوییم که پس از جدایی از همسر سوم در سال ۱۳۶۸، بامسعود کیمیایی وصلت می‌کند و ۱۰سال بعد در اتفاقی شگفت‌انگیز و با اعمال نفوذ یک شرکت بزرگ فیلمسازی ایرانی که پروژه ساخت فیلم سینمایی با شرکت گوگوش را پیش می‌راند پاسپورت او بازگردانده می‌شود. هدف ساخت یک فیلم سینمایی در کوبا به کارگردانی مسعود کیمیایی است.
اما در این میان پای کسی به نام منوچهر خوش زبان هم پیدا می‌شود که با اطلاع همان شرکت مشهور فیلمسازی قراردادهای کنسرت در خارج از کشور را با او ثبت می‌کند. گوگوش در سال ۱۳۷۹ و در ۵۰ سالگی ایران راترک می‌کند و خب معلوم می‌شود که اصلا فیلمی در کار نبوده است… روزی کسی باید پشت پرده این ماجراها را برای ما بگوید.
