ماجرای لاینحل یک قتل در دماوند
روزنامه هفت صبح | پسر افغان که در مظان اتهام قتل زن جوانی قرار گرفته با وجود دو بار محکوم شدن به قصاص از سوی دادگاه، همچنان مدعی بیگناهی است.
رسیدگی به این پرونده از ۳۱ شهریور ۸۹ و با گزارش یک فقره قتل در محدوده دماوند به پلیس آغاز شد. پلیس سریعا در محل وقوع جنایت حضور یافت و مشخص شد زنی جوان هنگامیکه شوهرش از خانه بیرون رفته بود از سوی فردی ناشناس هدف ضربات چوب قرار گرفته و با اینکه سعی کرده فرد حمله کننده را با ضربات چاقوی آشپزخانه از پای در بیاورد اما موفق به این کار نشده است.
با ثبت این اطلاعات در پرونده، تحقیقات اولیه در رابطه با موضوع آغاز شد و مشخص شد پسری افغان نیز که در همین محدوده چاقو خورده به درمانگاه منتقل شده است؛ به این ترتیب سریعا دستور تحقیقات از پسر نوجوان که ۱۷ سال سن داشت جریان یافت. این پسر با اعتراف به رفتن درون خانه مقتول ماجرای عجیبی را تعریف کرد: من برای فردی ایرانی چوپانی میکنم و با پدرم مدتی است به ایران آمدهایم.
روز واقعه گوسفندها را برای چرا برده بودم که یکدفعه صدای داد و بیداد و کمک خواهی به گوشم رسید. بعد از شنیدن این صداها به دلیل اینکه در خانه بسته بود از بالای دیوار به درون حیاط رفتم و آنجا مردی را دیدم که با چوب زن جوان را میزد و وقتی مرا دید با چاقو به سمت من حمله کرد. خیلی ترسیده بودم و از آنجایی که مرد چماق به دست قصد قتل مرا کرده بود از همان بالای دیوار دوباره از خانه خارج شدم و جانم را نجات دادم اما بعد از ثانیههایی صدای زن جوان قطع شد که به گمانم مرد بیرحم او را کشته بود.
با ثبت این اطلاعات در پرونده مدتها تحقیقات در این زمینه انجام و مشخص شد هیچ فردی آن روز در خانه حضور نداشته و به نظر میآمد بعد از اینکه همسر مقتول از خانه بیرون رفته است این چوپان با انگیزهای نامشخص از بالای دیوار وارد خانه شده و بعد از اینکه زن جوان با چاقو به دفاع از خود پرداخته او با وارد کردن ضربات چوب به این زن از محل فرار کرده.
پس از انجام تحقیقات تکمیلی بالاخره پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و با توجه به مدارک موجود در پرونده علیه متهم، برای او دو بار رای به قصاص صادر شد تااینکه با توجه به فرجام خواهیهای متهم پرونده در دیوان عالی کشور نیز مهر تایید خورد اگرچه چندی بعد متهم از طریق وکیلش تقاضای اعاده دادرسی کرد و به قضات دادگاه گفت چون در آن دوران از ۱۸ سال کمتر داشتم باید بررسی شود که به بلوغ رسیدهام یا نه و بعدا در موردم تصمیم گیری شود.
بنابراین گزارش، متهم چند بار در دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی بابایی محاکمه شد تااینکه بعد از چند بار محاکمه پرونده برای صدور نظریه پزشکی قانونی نیز به مرجع مورد نظر ارسال شد و درنهایت قضات این شعبه چند روز پیش طی جلسهای برای آخرین بار او را تحت محاکمه قرار دادند.
متهم این بار نیز در جریان دفاعیات خود گفت: من قاتل نیستم و اینکه چه کسی آن روز با مقتول درگیر شده است را خبر ندارم. فقط وارد خانه شدم تا کمکی کرده باشم که مردی که صورتش را نیز با نقاب پوشانده بود به من هم حمله کرد و من شانس آوردم از معرکه جان سالم به در بردم. باور کنید من قاتل نیستم و زن جوان را نیز همان مرد نقابدار به قتل رسانده است. در انتهای رسیدگی به این پرونده، قضات شعبه وارد شور شدند تا در زمینه سرنوشت متهم بار دیگر تصمیم گیری کنند.