ماجرای طبری و زمینهای کلاک، بابلسر و جزیره سنت کیتس!
روزنامه هفت صبح | دادگاه اکبری طبری که پیش از تعطیلات برگزار شد، نشان داد که این متهم همچنان به عدم تخلف خود اعتقاد راسخ دارد و با اعتمادبهنفس تمام و تسلط کامل بر قوانین حقوقی(که طبعا مسئولیت ۲۰ساله موجب آن شده)، صحبت کرد. از سوی دیگر متهمان دیگر این پرونده مانند مشایخ، آرامآرام درحال عقبنشینی از موضعهای سفت و سخت خود هستند و اینبار در برخی از سوالها و جوابها اعلام کرد، یا آن زمان از موضوع بیاطلاع بوده و یا با سایر متهمین ارتباطی نداشته و ندارد.
در این دادگاه توپ نیز به زمین غلامرضا منصوری که فعلا در بخارست است، انداخته شد و هر دو متهم(مشایخ و طبری) گفتند که او نیز باید در دادگاه حاضر باشد تا بسیاری از سوالات را او پاسخ دهد. یکی از نکات جالب این جلسه آن بود که نماینده دادستان گفت، بسیاری از مفسدان اقتصادی که از کشور فرار میکنند، در یکی از کشورها و یک جزیره به نام سنت کیتس میروند و از آنجا برای خود و خانواده خود تابعیت میگیرند.
خلاصهای از گزارش چهارم دادگاه اکبری طبری را برایتان آماده کردیم که اینبار بهصورت دقیقتر و جزییتر از زمینها و ویلاهای مختلف و نحوه انتقال و خرید و فروش آنها، صحبت به میان آمده و همچنین میبینیم که جزیره محبوب مفسدان اقتصادی کجاست.
*** صحبتهای وکیل طبری
رئیس جلسه خطاب به متهم طبری گفت: «در مورد اراضی کلاک توضیح دهید.»
وکیل متهم طبری گفت: «موکل هیچیک از اتهامات را در ارتباط با کلاک قبول نداشته و ندارد.»
* (توضیح هفت صبح: قبلا نماینده دادستان درباره زمینهای کلاک که در لواسان واقع است، گفته بود: از دیگر مفسدان اقتصادی که از کشور گریخته، حسن نجفی است که درمورد ساختوسازهای غیرمجاز در اطراف لواسانات و همچنین با همراهی برخی از مدیران توانسته است، زمینهای ارزشمندی را وارد حوزه شهری کند که در نتیجه الحاق آن ساختمانها و ویلاهای چشمنواز با پولهای نامشروع احداث میشود. دریافتی اکبر طبری از وی مجموعهای از وجوه نقد و ملک است و شگرد اکبر طبری برای دریافت ملک و وجوه رشوه با شیوهای ماهرانه و بهصورت واسطهای بوده است.)
مشایخ متهم دیگر این پرونده درباره زمینهای کلاک متهم است که فعالیتهای واسطهگری و قراردادهای صوری مشارکتی را برای آن زمینها و به نفع اکبر طبری ایجاد کرده است. وکیل مشایخ در این جلسه از دادگاه، درباره کلاک، ماجرا را به سمت دیگری برد و گفت: «وساطتهایی که موکلم انجام داده، مربوط به سالهای ۸۴ تا ۸۶ بوده و بهنظرم نباید موضوع کلاک را کاملاً به موکلم منتسب کرد… روند اداری اراضی کلاک طی لایحه تقدیم دادگاه شده است.»
بعد از رد و بدل شدن چند سوال و جواب میان رئیس جلسه و وکیل طبری، رسول قهرمانی نماینده دادستان به پشت میز آمد و درباره قرارداد مشارکت در ساختوساز بین طبری و مشایخ درباره کلاک گفت: «این قرارداد صوری است و متهم طبری قصد داشته هشتمیلیارد و ۴۰۰ را توجیه کند و بگوید که در ازای این قرارداد است؛ آن قرارداد هم بدون تاریخ است و پولها در ازای چیزی نبوده و از طرفی سوالی که مطرح میشود، این است که کدامین مشاورهای است که در سال ۸۴ مبلغ آن هشتمیلیارد و ۴۰۰ بشود. از طرفی این مبلغ در طول چندسال گرفته شده است.»
*** دفاعیات طبری
پس از این صحبتها، اکبر طبری پشت میز دادگاه آمد و از خود دفاع کرد.
رئیس جلسه خطاب به طبری گفت: یکی از اتهامات شما دریافت رشوه از مصطفی نیازآذری شامل پنج قطعه زمین در بابلسر با پلاکهای مندرج در پرونده است؛ این اتهام به شما تفهیم میشود، بدواً بفرمایید آیا این اتهامات را قبول دارید؟
طبری پاسخ داد: خیر. اینکه اعلام شده من در پنج نقطه زمین زراعی و کشاورزی به عنوان رشوه دریافت کردهام، باید بگویم بالاترین قیمت زمین دیمی در آن منطقه ۲۰۰هزار تومان است.
قاضی از متهم طبری پرسید: آیا در آن زمینها احداث بنا صورت نگرفته است؟
طبری پاسخ داد: احداث بنا در آن زمینها مربوط به ۱۰سال پیش است. من مبلغ یکونیممیلیارد تومان وجه را بهصورت یک فقره چک یکمیلیارد تومانی و مابقی طی چندفقره چکهای مختلف از باب مشارکت تجاری در اختیار نیازآذری(متهم ردیف پنج پرونده که به خارج از کشور گریخته) قرار دادم؛ استعلام از بانک بابت اصل واریزی من در سال ۸۹ و بخشی از سود دریافتی اینجانب از این بابت از دادگاه درخواست میشود. درنتیجه اظهار عجز نیازآذری به پرداخت عواقب تجاری و ناتوانی در بازگشت اصل سرمایه، اینجانب، به درخواست مصطفی نیازآذری و برخلاف تمایل به تهاتر طلب با املاک دینی زراعی، بهصورت موقت و علیالحساب تا فروش ساختمان احداثشده در آن، به این تهاتر رضایت دادم؛ این درحالی است که همچنان هزینههای آن زمین زراعی را خود نیازآذری پرداخت میکرد.
قاضی: چرا شما طالب این زمینها بودید.
طبری: من طالب این زمینها نبودم بلکه به سبب اظهار عجز مصطفی نیازآذری به وی اعتماد کردم… من نقشی در ارتباط با پروندههای نیازآذری ندارم.
قاضی در ادامه از متهم طبری خواست در مورد نحوه آشنایی و مراودات مالی خود با مصطفی نیازآذری توضیح دهد.
طبری: ما بچهمحل بودیم و مراوده مالی نداشتیم و صرفا همین بود که گفتم. او زن و بچه خود را به کانادا برد و خودش نیز رفت. هر وقت که میآمد، میگفت حاجی آمدم کاری داری که من میگفتم نه.
قاضی بابایی گفت: پنج قطعه زمین در بابلسر و ویلای احداثی مال کیست؟
طبری: الان برای من است و به نام همسرم است. سازنده آن نیازآذری بود و من دخالتی نداشتم. به بابل میرفتم و نظارت میکردم.
رئیس دادگاه: آیا در طول ساخت نیز مراجعهای داشتهاید؟
متهم گفت: بله هفت هشت بار.
قاضی گفت: آیا خود را بهعنوان اکبر طبری معرفی میکردید؟
متهم طبری پاسخ داد: خیر به نام حسینی میگفتم تا معلوم نباشد.
رئیس دادگاه گفت: علت این کار چه بود؟
متهم طبری بیان کرد: من پولی را ۱۱سال پیش به نیازآذری داده بودم و خودش گفته بود که سرایدار نداند که تو کیستی به همین دلیل من بهعنوان ناظر میرفتم. این بهتر از هیچ چی است، میرفتم نظارت میکردم، نباید میرفتم؟
قاضی گفت: سرایدار در اظهارات خود گفته است طبری را نمیشناسم، حسینی حقوق بنده را پرداخت میکرد. شما بهعنوان مهندس ناظر میرفتید.
متهم طبری گفت: پول از دفتر نیازآذری حواله میشد. بیخود کرده که چنین چیزی را گفته است…
*** جزئیاتی از فسادهای نیازآذری و سفر به جزیرهای ناشناخته
در ادامه جلسه دادگاه، قهرمانی، نماینده دادستان به ذکر جزئیاتی از فسادهای اقتصادی مصطفی نیازآذری پرداخت و گفت: «در سال ۹۰ گزارشی از وزارت اطلاعات به دستگاه قضایی پیرامون فساد گسترده اقتصادی نیازآذری ارجاع میشود؛ در آن پرونده اعلام میشود، نیازآذری اتهامات گستردهای از جمله قاچاق، پولشویی، گشایش اعتبار اسنادی با اسناد واهی، تسهیلات مجرمانه و ارتشاء داشته است.
در آن مقطع نیازآذری از ارائه گزارش وزارت اطلاعات به دستگاه قضایی مطلع میشود و بلافاصله اقدام به خروج از کشور میکند، اما در فرودگاه امام خمینی(ره) دستگیر میشود و مورد بازجویی قرار میگیرد؛ همچنین در بازرسی از منزل نیازآذری چند قبضه سلاح نیز کشف میشود؛ لذا نیازآذری در اختیار ضابط قضایی قرار میگیرد. نیازآذری در ابتدای تحقیقات اقرارهای خوبی میکند؛ در رابطه با گشایش اعتبارات اسنادی توسط نیازآذری، باید بگویم که وی شرکتی با نام ویزور را در دوبی تأسیس میکند که سهامداران این شرکت یک آقا و همسر نیازآذری بودند.
نیازآذری پس از ثبت شرکت ویزور، در وزارتخانه مربوطه اقدام به ثبت سفارش میکند و اعلام میکند، قصد دارد کالاهای متعددی از جمله طلا و شکر و برنج وارد کند؛ لذا در بانک عامل اقدام به گشایش اعتبار میکند و ارز دولتی را دریافت میکند. حسب تحقیقات بازپرس، نیازآذری ۱۵۱فقره گشایش اعتباری داشت که البته ما تحقیق کردیم و متوجه شدیم گشایشهای اعتباری او ۳۳۱فقره بود؛ علیایحال نیازآذری از بانک عامل ارز دولتی را دریافت میکند و این ارز را به حساب شرکت ویزور که برای خودش بود، منتقل میکند.
خب در اینجا نیازآذری باید کالاهایی اعم از طلا یا برنج را وارد کشور میکرد، اما حسب اقاریر خودش، ارزهای دریافتی را در صرافیهای دوبی به فروش رساند و بنا شد ریال آن را در ایران تحویل بگیرد؛ نیازآذری برای اینکه کالا وارد کشور کند با یک متهم اقتصادی دیگر که در دوبی طلا داشت، توافق مجرمانهای را صورت میدهد و به او میگوید، تو طلاهایت را به من بده تا من آنها را به ایران منتقل کنم، سپس این طلاها را در فرودگاه امام خمینی(ره) به تو تحویل میدهم و درصدی نیز به تو سود پرداخت میکنم.
آن متهم اقتصادی طلاها را به نیازآذری میدهد و بارنامههای جعلی صادر میکند؛ میزان این طلاها دوتن و ۴۰۴کیلوگرم بود که ظاهراً برای نیازآذری بود، اما درواقع متعلق به آن متهم اقتصادی بود؛ علیایحال آنها برگه سبز گمرکی خود را به بانک میبرند و بانک اسناد مربوطه را صادر میکند و او نیز طلاهای خود را تحویل میگیرد. بنابراین نیازآذری ارز دولتی دریافت کرده و این ارز را در بازار آزاد به فروش رسانده است، این اقدامات نیازآذری موجب شد او بهیکباره صاحب درآمد نجومی شود درحالیکه آخرین مدل ماشینی که او سوار میشد پراید بود؛ علیایحال نیازآذری دستگیر میشود و به جرایم خود اقرار میکند و پس از آن فرد مورد اشاره نیز دستگیر میشود…
درخصوص نیازآذری باید بگویم که فردای دستگیری متهم طبری به سمت فرودگاه میرود و متوجه میشود ممنوع الخروج است و پاسپورت وی ضبط میشود. درادامه شمارهها را از تلفن همراه خود حذف و سیمکارت را غیرفعال میکند. بعد از شناسایی متاسفانه بهصورت غیرقانونی از کشور خارج میشود. بسیاری از مفسدان اقتصادی که از کشور فرار میکنند در یکی از کشورها و یک جزیره به نام سنت کیتس میروند و از آنجا برای خود و خانواده خود تابعیت میگیرند که البته درخصوص نیازآذری خانواده وی در کانادا بودند و خودش بهصورت زمینی از تبریز و مرز بازرگان بهصورت غیرقانونی از کشور خارج میشود.»
*** جزیره سنت کیتس کجاست؟
سَنت کیتْس و نِویس با نام رسمی فدراسیون سنت کیتس و نویس (Federation of Saint Kitts and Nevis) جزیرهای در دریای کارائیب، غرب آنتیگوا و باربودا و شرق جزایر ویرجین آمریکاست، با جمعیتی حدود ۵۲٬۰۰۰ نفر. پایتخت آن باستر است. حکومت آن پادشاهی و زبان رسمی آن انگلیسی است. نام آن تا سال ۱۹۸۶ سنت کریستوفر و نویس بود.
فدراسیون سنت کیتس و نویس از کشورهای مشترکالمنافع بریتانیاست و ملکه الیزابت دوم در راس آن قرار داشته و دولتی دموکرات براساس سیستم پارلمانی بریتانیا بر آن حکومت میکند.برنامه اخذ تابعیت سنت کیتسونویس از طریق سرمایهگذاری(سنت کریستوفر و نویس) در سال ۱۹۸۴ به اجرا درآمد و قدیمیترین برنامه تابعیت از طریق سرمایهگذاری در جهان است.
تحت این برنامه، تابعیت سنت کیتس و نویس در ازای مشارکت اقتصادی قابل توجهی در این کشور، به فرد سرمایهگذار اعطا میگردد.در ازای مشارکت در توسعه جزیره سنت کیتس و نویس، به سرمایهگذاران فرصت اقدام برای اخذ تابعیت و پاسپورت این کشور در چارچوب قوانین فدراسیون سنت کیتس ونویس داده میشود.