لیگ ۹نفره برای فتح صندلی شهرداری تهران
روزنامه هفت صبح | ۱۲ مرداد دولت جدید عملا مسئولیت را به‌عهده می‌گیرد و حداکثر ۱۰روز بعد باید شهردار تهران انتخاب شود. ارتباط این دو موضوع با هم در چیست؟ راه انتخاب شهردار از پاستور و بهارستان عبور می‌کند و پیشنهادهای ریش‌سفیدان این دو خیابان در انتخاب شهردار آینده تهران بی‌تاثیر نخواهد بود. حالا رقابت بین چه افرادی است؟ بیایید پله‌پله بررسی کنیم.
شورای شهر اول یک لیست ۴۱ نفره مشخص کرده بود ولی در این فاصله برخی انصراف دادند و تعدادی حذف شدند تا دست آخر ۹ نفر باقی ماند: اسماعیل احمدی‌مقدم، معصومه آباد، مهرداد بذرپاش، محسن پیرهادی، مازیار حسینی، هابیل درویشی، علیرضا زاکانی، رستم قاسمی به اضافه علی نیکزاد ۹ نفری هستند که به مرحله نیمه‌نهایی رسیدند. شانس کدام بیشتر است؟ آنها چه خط و ربطی به هم دارند؟ هرکدام‌شان با پشت گرمی کدام طیف، جبهه و ائتلاف به‌دنبال تصاحب چهار ساله شهرداری آماده به کار شده‌اند؟
علیرضا زاکانی: ۴ ستاره
اگر به گزینه‌های دیگر نگاهی نیندازیم، با یک دو دو تا چهارتا می‌شود ادعا کنیم که زاکانی محتمل‌ترین گزینه‌ای است که می‌تواند شهردار تهران شود؛ این ادعا را از چند طرف می‌توانیم داشته باشیم که او خودش را آماده کرده تا در این تورنمنت، برای چهار سال آینده روی مهمترین صندلی شهرداری تهران بنشیند.
علیرضا زاکانی، متولد ۱۳۴۴ بخشی از امتیازهایش را از آن فداکاری هنگام کناره‌گیری از انتخابات ریاست جمهوری برای خود جمع کرده و حالا احتمالا اعضای شورای شهر که همگی از اردوگاه اصولگرایان به این مجلس راه پیدا کردند، چشم‌شان را روی این فداکاری نخواهند بست. دوم اینکه زاکانی همین امروز دارد بر مرکز پژوهش‌های مجلس هم ریاست می‌کند. پس شبکه بزرگ ارتباطات او در مجلس در تعداد آرای او هم بی‌تاثیر نخواهد بود. او برای خودش تریبون رسانه‌ای نسبتا مهمی به اسم جهان‌نیوز هم دارد که می‌تواند برای او سه ستاره قطعی به‌عنوان شانس ورود به مجلس درست کند.
همچنین چهارمین شانسی که دارد این است که زاکانی در شورای شهر می‌تواند روی حمایت چمران- سروری حساب زیادی باز کند. حتی برخی او را گزینه قطعی سروری می‌دانند. البته این را در نظر داشته باشید که زاکانی یک شانس هم برای نشستن روی صندلی وزارت بهداشت دارد. از قضا مهدی چمران هم گفته برخی از این لیست احتمال دارد برای حضور در دولت انتخاب شوند. با حساب همه این امتیازها زاکانی ۴ ستاره قطعی برای رسیدن به بهشت دارد که روز پیش برنامه‌اش را با شعار تهران، کلانشهر الگوی جهان اسلام ارائه کرد.
علی نیکزاد: ۴ ستاره
نمی‌دانیم نیکزاد را گزینه شهرداری بدانیم یا نه. اگر او یکشنبه آینده وارد شورا شود و برنامه‌اش را بدهد، آن وقت مهره مهمی برای شهردار شدن است. به خاطر اینکه او برنامه‌هایش را تا دو روز پیش که مهلتش بود نداده و حتی برخی اعلام کردند که این به معنای انصرافش خواهد بود ولی سخنگوی منتخب شورای شهر تهران گفته که نماینده‌ها امیدوار هستند او یکشنبه دهم مرداد در صحن حاضر شود و برنامه‌هایش را ارائه دهد.
نیکزاد هم مثل زاکانی به چمران نزدیک است اما این تنها شانس او نیست. نیکزاد حمایت قوی از سمت طیف پایداری پشت خودش دارد. حتی آذرماه پارسال زمزمه بود که او به‌جای جلیلی از سمت این طیف برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد شود. اما همه اینها امتیازهای او را از زاکانی بیشتر نمی‌کند. به خاطر اینکه زاکانی هم سال‌ها با همین طیف برو و بیا داشته و با همین برو و بیا وارد دفتر مرکز پژوهش‌های مجلس شده است. پس چه چیزی شانس نیکزاد را بیشتر می‌کند؟ سابقه او. او به احتمال خیلی زیاد وارد لیست مرحله نهایی خواهد شد.
نیکزاد قبلا وزیر مسکن و شهرسازی دولت احمدی‌نژاد بود و با خودش برند مسکن مهر را هم یدک می‌کشد. حالا که رویکرد شورای شهر به‌خصوص تغییر کرده، نیکزاد اهل عمران و شهرسازی و توسعه تهران است. او بخشی از محبوبیت و ارتباطاتش را از شبه‌احمدی‌نژادی‌ها دارد. البته نیکزاد هم مثل زاکانی شانس بالایی برای حضور در دولت هم دارد ولی برخی هم می‌گویند او نه سودای شورای شهر و نه سودای شهرداری دارد و نمی‌خواهد جایی جز بهارستان برو و بیا داشته باشد.
مهرداد بذرپاش: سه ستاره
مهرداد بذرپاش را هم نباید در این رقابت دستکم بگیریم. او بازوی رسانه‌ای مهم وطن امروز را دارد، حمایت طیف پایداری هم که پشت سرش هست و گفته می‌شود اصلا رسیدن او به سمت رئیس دیوان محاسبات حاصل حمایت‌های جبهه پایداری بوده. البته بماند که این موقعیت برای او با مخالفت‌های زیادی از سمت اصولگرایانی دیگر همراه بود.
برخی با مرور کردن اتفاق‌های گذشته اینطور می‌گویند که پایداری‌ها آنقدر که روی بذرپاش حساب باز کردند، به زاکانی برای این سمت نزدیک نشده‌اند. ولی حمایت قالیباف؟ نه اصلا. زمانی که در مجلس برای انتخاب رئیس دیوان محاسبات تصمیم‌گیری می‌شد، از قضا بذرپاش نگاه مثبت اردوگاه چمران را هم دارد ولی خب کسانی هم هستند که نمی‌خواهند به او اعتماد کنند. بذرپاش در برنامه‌ای که داده شعار خودش را گذاشته: «تهران شهر آرامش، عدالت و تعالی». ترجیح می‌‌دهیم نظری درباره این شعار طولانی ندهیم.
مازیار حسینی: سه ستاره
با حذف مجتبی عبداللهی، اصلی‌ترین مهره قالیباف حالا مازیار حسینی است. قبلا هم یک بار تشکری هاشمی، از مدیران سابق قالیباف، گفته بود که حسینی گزینه احتمالی آنها برای شهردار شدن است ولی در اردوگاه اصولگرایی او اسم و رسم بزرگی ندارد. مازیار حسینی هیچ اسم شناخته شده‌ای ندارد. همین امروز اگر لیست ۹ نفره را بین مردم شهر تهران بچرخانیم بعید است کسی مازیار حسینی بشناسد اما از قضا همین موضوع می‌تواند به شورای شهر قدرت بیشتری بدهد و بتوانند تسلط بیشتری در شهرداری تهران داشته باشند.
از سوی دیگر هرچه گمنام‌تر، حاشیه‌ها هم کمتر. به همین دلیل انتخاب کسی مثل حسینی از سمت شورای شهر، دردسر کمتری هم (در مقایسه با بذرپاش) به دنبال دارد. حسینی متولد سال ۱۳۴۹ بوده و ۱۵ سال در شهرداری حضور داشته است. احتمالا اگر از خودش بپرسیم یکی از دستاوردهایش در این ۱۵ سال را ساخت پل طبقاتی صدر می‌داند و از این جهت شبیه به نیکزاد برای خود یک برند عینی و توی چشم دارد. مجموع این موارد به او سه ستاره می‌دهد که نشان می‌دهد رقیب اصلی‌اش هم همان مهرداد بذرپاش با همین تعداد ستاره است.
رستم قاسمی: دو ستاره
رستمی قاسمی امسال تصمیم گرفته به یک صندلی محکم تکیه بزند و تا چهار سال روی آن بنشیند. انتخابات ریاست جمهوری وزارت نفت، شهرداری تهران. قاسمی و عباس علی‌آبادی، مدیرعامل اجرایی گروه مپنا هستند. علی‌آبادی که از شهرداری تهران انصراف داد و از مپنا فقط قاسمی باقی مانده.
اگر برخی نهادها زور بیشتری برای فشار و لابی داشته باشند، وزیر نفت احمدی‌نژاد گزینه مطلوب آنها برای تعیین سرنوشت تهران در چهار سال آینده خواهد بود. مگر اینکه خود قاسمی پیشنهاد وزارت نفت را از دولت رئیسی دریافت کند. شعارش هم برای شهرداری شعاری ساده بوده: تهران، شهری که دوست می‌داریم. از انتخاب همین شعار ساده می‌شود حدس بزنیم قاسمی آنقدرها وسوسه رسیدن به بهشت را ندارد.
محسن پیرهادی: دو ستاره
محسن پیرهادی عضو شورای چهارم شهر تهران و نماینده فعلی مجلس شورای اسلامی یکی از گزینه‌های احتمالی است. با اینکه زمزمه‌هایی وجود دارد که او رابطه خوبی با قالیباف ندارد ولی هرچه که باشد پیرهادی دبیر کل جمعیت پیشرفت و عدالت و نزدیک به قالیباف است. پیرهادی سال ۱۳۵۹ در تهران به دنیا آمده و در حال حاضر عضو هیات رئیسه مجلس یازدهم است. قبل از اینکه به قالیباف نزدیک شود در شورای‌شهر چهارم با لیست آبادگران که طرفدار احمدی‌نژاد بودند وارد شورای شهر شده بود. او هم برای خودش رسانه (روزنامه رسالت) دارد. همه اینها تعداد ستاره‌های روی شانه او را برای نشستن بر صندلی شهرداری تهران هم‌اندازه با قاسمی می‌کند.
هابیل درویشی: یک ستاره
درویشی را هم یکی دیگر از گزینه‌های قالیباف می‌دانند که امسال با شعار کلانشهر رفاه و آرامش برای انتخاب شهردار از راه رسیده. هابیل درویشی در دوره قالیباف مدیرعامل مترو بود. برخی او را مدیری نزدیک به حلقه احمدی‌نژادی‌ها می‌دانند. حتی گفته می‌شد که با سفارش همین حلقه وارد مترو تهران شد. درویشی و قالیباف روابط پیچیده‌ای دارند. سال ۱۳۹۵ اختلاف آنها بیش از هر وقت دیگر خودش را نشان داد.
مثلا یک موردش این بود که قالیباف بدون نظارت و تایید او، برای مترو مدیران جدید انتخاب می‌کرد. اینطور نظر می‌آمد که جایگاه درویشی کم‌کم متزلزل شده است. با این‌حال تا زمانی‌که قالیباف به بهشت رفت و آمد می‌کرد، درویشی هم در همین منصب حضور داشت. اگر قرار باشد بگوییم قالیباف به حسینی نزدیک‌تر است یا درویشی؟ جواب قطعا حسینی خواهد بود. به همین خاطر درویشی شانس زیادی برای نشستن روی این صندلی نباید داشته باشد.
معصومه آباد: بی‌ستاره
بیایید روراست باشیم. زنان آنقدر فرصت جدی برای رقابت در انتخاب شورای شهر تهران ندارند. معصومه آباد هم برای انتخاب شهردار گزینه جدی نیست و مثل چهار سال قبل ما را به یاد حضور نمادین الهه کولایی می‌اندازد که برای این سمت برنامه‌های خودش را ارائه کرد. این فرصت آنقدر نمادین است که حتی پیش از این آباد به دلیل بیماری حتی در انتخابات شورای شهر هم شرکت نکرده بود.
آن سال کولایی ۱۶ رای آورد و کمی بعد خودش به نمایشی بودن حضورش برای این کار اذعان کرد. معصومه آباد دو بار در دوره سوم و چهارم هم عضو شورای شهر بود که با لیست آبادگران وارد شده بود ولی از جایی به بعد به قالیباف نزدیک‌تر از حلقه احمدی‌نژادی‌ها شد. او کتاب پرفروشی هم به اسم «من زنده‌ام» دارد که روایت اسارت خودش را در اردوگاه‌های موصل و الانبار در سال ۱۳۶۲ نوشته است.
احمدی‌مقدم: بی‌ستاره
اسم اسماعیل احمدی‌مقدم از برخی از نامزدهای دیگر شهرداری معروف‌تر است. اما اسم معروف شانس بیشتری برای او نمی‌آورد. به خصوص اینکه نام احمدی‌مقدم در پرونده بنیاد تعاون ناجا هم مطرح شده.
