لطفا با قاشق و چنگال به جنگ علم نروید
روزنامه هفت صبح، محمدجواد ترابی | یکسالونیم پیش در جریان پیش تولید برنامهای برای شبکه ۳،شخصی مراجعه کرد برای عرض اندام. هنر ایشان چسباندن قاشق و چنگال به بدنشان بود و ادعا میکرد که میخواهد رکورد گینس را بزند.با فرد معتمد برای ثبت و ضبط رکوردهای گینس هم رفاقت داشت. گرچه به ساختار برنامه نمیخورد ولی با ایشان هم مشورت کردیم. کار نشدنی نبود ولی خب در یک برنامه با محوریت علم،جایی برای چنین عرض اندامی نبود.
ماجرا به مغناطیس ارتباطی نداشت.اصطکاک پوستی یا ترشحات بدن برخی افراد خاصیتی دارد که لغزش جسم صاف دیگری را روی پوست بدون مو سخت میکند و از دید ما به معنی این است که میچسبد.آن برنامه بعد از پخش دو قسمت با شیوع کرونا و محدودیتهای سنگین ترددی اولیه همراه شد و ادامه پیدا نکرد. اما اگر فرصتی پیش بیاید و بار دیگر در تیم برنامهساز برنامه علمی دیگری در سیما باشم مستقیم سراغ همین فرد میروم.
سراغ ادعاها، سراغ همین ماجراها که به آسانی دهها میلیون ایرانی را درگیر خود میکند. کافی است یکی در یک ناکجاآبادی ادعایی بکند، همه ما گیج میشویم. راه دور چرا؟ متخصصانمان هم گیج میشوند. به قول کاراکتر پلیسی دوران کودکی ما که با لهجه اصفهانی میگفت: «ممکنست، احتمال دارد، شاید…». آقا شاید چیه؟ اگر قاشق به بدنت میچسبد که حتما باید به نرده بچسبی و رها نشوی. از کنار در یخچال هم رد بشوی، مستقیم نقش یخچال بشوی.
فقط روی قاشق و چنگال کار میکند؟ مغناطومتر وسیله عمومی نیست، خب قطبنما که پیدا میشود. بگیر کنار بدنت ببین یک ذره جابهجا میشود یا نه. آن بنده خدا که میخواست رکورد گینس را بزند، همه چیز به بدنش میچسبید، آن هم قبل از شیوع کرونا، چه برسد به آمدن و زدن واکسن کرونا.
آرتور سیکلارک فقید، مجموعه تلویزیونی مشهوری داشت به نام «جهان شگفتانگیز آرتور سی کلارک». از طرح هیچ ادعا و بررسیای در این مجموعه تلویزیونی واهمه نداشت و به سراغ سوژههایی که رازهای مگو در باور عموم مردم بودند میرفت.از ماجرای افرادی که از درون آتش گرفته بودند تا شواهدی به ظاهر غیرقابل انکار از ملاقات پنهان با موجودات فضایی و آثارشان در زمین.آرتور سی کلارک، نویسنده علمی بسیار شاخصی در قرن گذشته بود، چنانکه طرح اولیه ماهوارههای امروزی به او نسبت داده میشود.
با این حال در این برنامهها اثری از تخریب نبود. او مردم را با خود همراه میکرد، مانند کارآگاه سوژهها را بررسی میکرد و نتیجهگیری را برعهده مخاطب میگذاشت. دوبله این مجموعه تلویزیونی دو دهه پیش از شبکه ۴ سیما پخش شد و همان زمان اثربخشی غیرقابل انکاری داشت.
راه علم محک زدن است و هر چقدر راوی علم و دستاوردهایش باشیم، به همین آسانی ممکن است میلیونها نفر قصهای را بپذیرند که بنیانی ندارد. اما اگر تردید کردن، جستوجو کردن و البته به محک آزمایش گذاشتن را به همدیگر بیاموزیم، کمتر ماجرای واکسنهای آهنربایی تکرار میشود. ابطالپذیری شاخصه علم مدرن است یعنی قابلیت باطل شدن. اگر میتوانید بسمالله. فقط با قاشق و چنگال به جنگ علم نروید.
در اصل این علم مدرن سر جنگی ندارد. علم مدرن دیگر اصلا چیزی به نام قانون هم ندارد که پای آن خون بدهد. جای قانونها را حالا نظریههای جهانشمولتری گرفتهاند. همانها هم بدون جنگ و خونریزی جایشان را ممکن است در آینده به نظریههای جامعتری بدهند. اما با قاشق و چنگال سراغ علم و آزمایش علمی نروید. میروید هم آن دستتان دستکم قطبنما بگیرید.