کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۰۲۲۶۷
تاریخ خبر:

قتل پدر و دختر در‌پی آتش‌افروزی جوان عاشق‌پیشه‌

روزنامه هفت صبح | جوان عاشق پیشه مرد‌ ۶۰‌ ساله را همراه دختر و نوه‌اش به آتش کشید. چهارم خرداد سال ۹۳ ماموران پلیس در جریان وقوع یک آتش‌سوزی منجر به مرگ قرار گرفتند و با حضور در محل حادثه در خانه‌ای در کهریزک به تحقیق در این رابطه پرداختند. تجسس‌ها نشان داد که یک پدر و دختر در این حادثه آتش‌سوزی به شدت سوخته و مرد میانسال در دم جان خود را از دست داده است.

دختر جوان که به بیمارستان منتقل شده بود در تحقیقات به ماموران گفت: مردی به نام رضا به دختری که در خانه ما کار می‌کرد علاقه داشت و می‌خواست با او ازدواج کند، ولی پدرم مخالفت می‌کرد و می‌خواست پدر دختر از افغانستان به ایران بیاید. شب حادثه هم او به خانه ما آمد و می‌خواست آن دختر را با خودش ببرد که ما مانع او شدیم.

او هم که به شدت عصبی بود یک سطل بنزین را روی من و خانه خالی کرد و همه جا را به آتش کشید. در ادامه ماموران پلیس با توجه به اظهارات شاهدان به سراغ متهم رفتند و او را درحالی دستگیر کردند که زن جوان نیز در بیمارستان به علت شدت سوختگی جان باخت. با وجود این اظهارات، مرد جوان به دلیل شهادت شاهدان مجرم شناخته شد و پرونده‌اش برای رسیدگی در دهم شهریورماه سال ۹۴ به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. این قاتل آتش‌افروز همان سال توانست با جلب رضایت اولیای دم دیه میلیاردی را پرداخت کند اما محاکمه او از لحاظ جنبه عمومی جرم باقی ماند. تا این‌که روز پانزدهم دی ماه امسال دادگاه او برای بررسی جنبه عمومی جرم برگزار شد.

*** دادگاه اول
ماجرا از آنجا آغاز شد که عصر چهارم خرداد سال ۹۳ رضا با پاشیدن یک گالن بیست لیتری بنزین خانه رمضانعلی را به آتش کشید و مرد ۶۰‌ساله و مرجان دختر ۳۵‌ساله‌اش را به کام مرگ فرستاد.در این آتش سوزی، پسر سه ساله مرجان به نام نیما نیز دچار ۴۰ درصد سوختگی شد اما جان سالم به در برد.

در جلسه دادگاه پسر رمضانعلی درباره شب حادثه گفت: پدرم چند سال پیش یک دختر افغان به نام محبوبه را به خانه‌مان آورد تا برای ما کار کند. مدتی بود که رضا پسر همسایه‌مان به محبوبه علاقه‌مند شده بود و برای دیدن او به خانه‌مان رفت و آمد داشت. من و پدرم چند بار به رضا تذکر دادیم دست از مزاحمت بردارد و اجازه دهد پدر محبوبه از افغانستان به ایران برگردد و سپس به خواستگاری محبوبه بیاید اما گوش رضا به این حرف‌ها بدهکار نبود.

آن شب دراتاق خواب بودم که ناگهان صدای فریادهای خواهرم مرجان و پسر خردسالش را از حیاط خانه‌مان شنیدم. در راه‌پله‌ها بودم که صدای انفجار آمد و شعله‌های آتش همه خانه را فرا گرفت. من و مادر و خواهر کوچکم به کمک همسایه‌ها نجات پیدا کردیم و بدن‌های نیمه جان پدرم، خواهرم و نیما به بیمارستان منتقل شد. پدرم همان شب به دلیل شدت سوختگی جان سپرد و خواهرم یک هفته بعد بر اثر عفونت ناشی از سوختگی روی تخت بیمارستان فوت کرد.

او درباره خواهرش در دادگاه نیز گفت: مرجان سه سال بود که از همسرش جدا شده بود و از پسر خردسالش نگهداری می‌کرد. خواهرزاده خردسالم که دچار ۴۰درصد سوختگی شده بود، جان سالم به در برد اما حالا زندگی سختی دارد و من و خانواده‌ام از او نگهداری می‌کنیم. ما برای رضا اشد مجازات می‌خواهیم .در ادامه دادگاه، رضا نیز جرمش را گردن گرفت و انگیزه‌اش را شکست عشقی دانست. در پایان جلسه قضات رضا را به دو بارقصاص محکوم کردند اما او توانست با پرداخت دیه میلیاردی رضایت اولیای دم را جلب کند.

*** دادگاه دوم
روز پانزدهم دی ماه امسال رضا در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از جنبه عمومی جرم محاکمه شد. او که دلیل این اقدامش را عاشقی عنوان کرده بود قبل از این ماجرا هم دو سابقه کیفری در پرونده‌اش داشت. او در دادگاه گفت: من واقعا قصد کشتن رمضانعلی و دخترش را نداشتم. هیچ وقت فکر نمی‌کردم پاشیدن بنزین به خانه آن‌ها باعث مرگ دو نفر و مجروح شدن پسر خردسال شود.من با پرداخت یک میلیارد و پنجاه میلیون تومان به اولیای دم توانستم رضایت آن‌ها را جلب کنم و قصاص نشوم. اگرچه در حال حاضر حدود پنج سال است که در زندانم و حالا از قضات دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا زودتر آزاد شوم.در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

کدخبر: ۳۰۲۲۶۷
تاریخ خبر:
ارسال نظر