قتل برادر کوچکتر به جرم شیطنت و بازیگوشی
روزنامه هفت صبح | مرد جوان و همسرش که برای خرید به بازار رفته بودند ساعت ۱۱صبح به خانه برگشتند اما با درهای بسته یکی از اتاقها مواجه شدند و زمانی که از پنجره به داخل اتاق نگاه کردند با صحنهای بسیار وحشتناک روبهرو شدند. در این لحظه مرد جوان با دیدن پیکر بیجان امیر برادر ۱۲ سالهاش که گویا خود را به دار آویخته بود ناگهان فریادی کشید و برادر دیگرش را که داخل اتاقی در حال استراحت بود صدا زد.
*** قتل برادر
دو برادر بلافاصله وارد اتاق شدند و با چاقو طناب دور گردن این طفل بیگناه را پاره کردند و او را به بیمارستان رساندند. معاینات اولیه پزشکان حاکی از مرگ این پسر نوجوان بود و با گزارش ماجرا به فوریتهای پلیسی ۱۱۰، ماموران انتظامی بلافاصله در محل حاضر شدند. اما بررسیهای اولیه پلیس حاکی از آن بود که پسر نوجوان قبل از به دار آویخته شدن از ناحیه پشت سر آسیب دیده است.
*** بازجویی از برادر
ماموران انتظامی به دستور بازپرس ویژه قتل بازجوییهای خود را از برادر ۱۹ساله مقتول که در زمان حادثه در منزل بوده است آغاز کردند. مظنون پرونده که دلهره و اضطراب بسیار زیادی داشت در اعترافاتی تکان دهنده گفت: از چندی قبل با دختر همسایهمان دوست شده بودم و ما گاهی باهم قرار میگذاشتیم و چند دقیقهای صحبت میکردیم. روز حادثه در حال گفتوگو با دختر مورد علاقهام بودم که برادر کوچکم بازیگوشی میکرد و مدام مزاحم ما میشد. من چند بار به او تذکر دادم که بیرون برود و مزاحم نشود. اما او همچنان بازیگوشی میکرد.
*** صحنهسازی محل جرم
متهم به قتل اظهار میکند: من از سر و صدا و شیطنت برادر کوچکترم خیلی ناراحت و عصبی شده بودم برای همین سریع به سویش حملهور شدم و با عصبانیت سرش را گرفتم و به دیوار کوبیدم. در این لحظه امیر بیهوش شد و هرچه صدایش زدم جوابی نداد. برادرم نفس نمیکشید و برای این که کسی بویی از این ماجرا نبرد پیکر بیجانش را به داخل اتاق بردم و با صحنهسازی طوری وانمود کردم که خودش را دار زده است.
دقایقی بعد برادر بزرگم و همسرش وقتی به خانه برگشتند و با این صحنه روبه رو شدند از من کمک خواستند و با وجود آن که تمام وجودم میلرزید خودم را بیاطلاع از این موضوع نشان دادم. پسر جوان افزود: رابطه دوستی من و دختر همسایه به همین راحتی باعث شد تا برادر بیگناهم را به قتل برسانم و از وقتی این حادثه رخ داده هر لحظه که یاد خندههای او و چهره معصوم و مظلومانهاش میافتم دنیا روی سرم آوار میشود. حالا برادر وسطی به جرم قتل برادر کوچکتر در زندان در انتظار تشکیل دادگاه است.