قاب تاریخ| هنرنمایی مهوش، کینه ایران و عذرخواهی قلیچ
روزنامه هفت صبح، مرتضی کلیلی | با قاب تاریخ به ایران قدیم سفر و یادی از گذشته میکنیم. در تهیه این مجموعه، از تصاویر کمتر دیده شدهای استفاده شده که تماشای آنها خالی از لطف نیست. عکسهایی از مشاهیر تاریخ معاصر ایران، شهرهای ایران، عکسهای فوتبالی، نوستالژیک و… برای دیدن تصاویر و شرح آن ادامه مطلب را بخوانید.
قاب مشاهیر
مهوش شفائی ستاره شمشیر بازی ایران و نخستین بانوی قهرمان آسیا؛ متولد ۲۵ اردیبهشت ۱۳۳۵(تهران) کودکی و نوجوانی را بهجهت اشتغال کار پدر در خرمشهر میگذراند. خواهر و برادر بزرگتر او هر دو چهرههای سرشناس رشته شمشیر بازی بودند و او نیز بدین سبب علاقهمند میشود که در شمشیربازی فعالیت کند. دوران دبیرستان را در آموزشگاه معتبر رویا (خرمشهر) میگذراند. شفایی در خاطرات خود اشاره میکند که با دیدن ماسک و شمشیر خواهر و برادرش به این رشته علاقهمند شد و در ابتدای راه برادرش منوچهر شفائی مربی او بود .
با گذشت چند ماه بهتوصیه برادر، زیر نظر مربی مجارستانی تیم ایران آوپاد بارائی قرار میگیرد سپس بهمدت یک سال زیر نظر اساتید شمشیر بازی ایران - بیژن و شاپور زرنگار - پیشرفتی چشمگیر میکند. سپس تنها با ۱۵ سال سن و در حالیکه محصل سالهای آخر - دبیرستان رویا خرمشهر - است، قهرمان تورنمنت کاپ غلامرضا پهلوی (رشته فلوره) در حضور چهرههای سرشناس این رشته شده و تنها با گذشت دو ماه عنوان قهرمانی مسابقات جوانان ایران (۱۳۵۰) رشته فلوره را کسب میکند .
نخستین دوره قهرمانی آسیا (۱۹۷۳): مهر ماه ۱۳۵۲ نخستین دوره مسابقات شمشیر بازی آسیا بهمیزبانی تهران در هر دو بخش آقایان و بانوان برگزار شد. بانوی ۱۷ساله ورزش ایران در حالیکه رهنمودهای مربیان خود (برادران زرنگار) را پشت سر خویش داشت توانست بر حریفان اصلی خود تایلند، لبنان و بهویژه ژاپن غلبه کند و بهعنوان اولین بانوی ایرانی بر فراز سکوی قهرمانی ورزش آسیا بایستد …(وبسایت جام تخت جمشید) شرح عکس: خواهر و برادر پر افتخار شمشیر بازی ایران : منوچهر شفائی و مهوش شفائی
قاب تاریخ ۱
کینه همسر حسین علاء از ثریا ؛ ایران علاء، تنها دختر حسین علاء خانمی تحصیلکرده و متجدد بود. ایران در آغاز تأسیس «اصل چهار ترومن» نخستین منشی مستر وارن بود. وی قبل از ازدواج شاه با ثریا اسفندیاری، کاندیدای همسری شاه بود. در سال اول نخستوزیری علاء، ایران با اسکندر فیروز، نوه فرمانفرما ازدواج کرد. اسکندر فیروز نخستین رئیس سازمان محیط زیست ایران بود. ایران علاء تمام جوانی خود را در راه جمعآوری مستندنگاری، حفظ و شناساندن هنر دستان بومیان ایران به جهانیان گذراند.
به نقل از خودش زمانی که در مجامع رسمی همه بانوان رجال لباسهایی از آخرین مد پاریس به تن داشتند، همیشه با لباسی ساخته و پرداخته هنر دست اقوام مختلف ایرانی در محافل حاضر میشد که به گفته وی هرگز مورد توجه بانوان و رجال ایرانی قرار نگرفت ولی برای خارجیها همیشه جالب بود و بیشترین سوال را در مورد هنری که روی لباسها به کار برده شده بود میپرسیدند. ثریا در خاطراتش نقل کرده:
حسین علاء از زنش رقیه قراگوزلو بیش از هر شخص دیگری حرف شنوایی داشت و این زن که هرگز با من روبهرو نشده بود با من دشمن بود، چون پیش از آنکه من به دربار ایران قدم بگذارم، این زن و شوهر یقین داشتند شاه بهجز دختر آنها هیچ کسی را به زنی نخواهد گرفت و وقتی مادام علاء با این شکست غیرقابل هضم روبهرو شد، هرگز این گناه را بر من نبخشید و نه در عروسی من شرکت کرد و نه دیگر به دربار پا گذاشت. حسین علاء هم اگرچه ناچار بود در ظاهر با احترامات رسمی با من روبهرو شود ولی در خفا، با اقسام توطئه چینیها، اجرای برنامههای مرا غیرممکن میکرد.
قاب تاریخ ۲
این عکس پرویز قلیچخانی،کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران (نفر چهارم از راست) را در محاصره خبرنگاران نشان میدهد که از محمدرضا پهلوی تقاضای بخشش دارد. قلیچخانی و حمید لواسانی در سال ۱۳۴۹ به جرم فعالیتهای کمونیستی دستگیر شدند. ۲۴ اسفند همان سال او در حضور نمایندگان رسانههای کشور از شاه عذرخواهی و تقاضای عفو کرد. متن سخنان قلیچخانی به همراه چند دستگیر شده دیگر که اغلب دانشجو بودند، در جزوهای بینام و نشان با عنوان «درسی از یک تجربه تلخ، متن مصاحبه مطبوعاتی رادیو و تلویزیونی چند تن از فریبخوردگان» در سال ۱۳۵۰ منتشر شد. (از صفحه علیرضا محمودی)
قاب تاریخ ۳
ارتشبد قاچاقچی؛ تجارت مواد مخدر توسط مقامات ارشد انتظامی؛ مقامات ارشد انتظامی شاه که مسئول مبارزه با قاچاق مواد مخدر بودند، خود از همکاران قاچاقچیان بودند. یکی از این افراد، ارتشبد غلامعلی اویسی، فرمانده ژاندارمری رژیم پهلوی بود که سهم خود را از تریاکهای وارد شده از افغانستان و ترکیه برمیداشت و آن را به فروش میرساند. او از این طریق میلیاردها تومان درآمد کسب کرد که بخش اعظم آن را با خود به خارج برد. (موسسه مطالعات تاریخ معاصر) شرح عکس: غلامعلی اویسی در حال گفتوگو با منصور مزین
قاب مشاهیر ۲
ماجرای جوان ایرانی که ابرقدرت بود؛ در دوره جنگ جهانی اول، ارتش قاجار بیطرف بود، ولی نمیدانست که برای بیطرفی هم باید قدرت نظامی داشته باشی! باید بتوانی از بیطرفیات دفاع کنی. نمیتوانست دفاع کند و بریتانیا بیطرفی ایران را نقض و در سواحل جنوب ایران نیرو پیاده کرد و این کار سرآغاز واقعهای شد که به «نبرد دلوار» معروف است. دلوار هم که معلوم است با چه کسی جلوی انگلیسیها ایستاد؛ «رئیسعلی دلواری». رئیسعلی از همان ابتدا جلوی اشغالگران جنگید و عاقبت کار به اینجا رسید که ارتش انگلیس با چهار ناو جنگی آمد به سواحل دلوار و بیش از ۱۲۰۰ سرباز انگلیسی و هندی داشت و رئیسعلی کلا ۴۰۰ نفر تفنگچی داشت و البته یک نیروی بزرگ دیگر هم داشت؛ ابرقدرتی بود برای خودش!
رئیسعلی نیروی میهنپرستی داشت و به کلامالله مجید قسم خورده بود که جلوی انگلیسیها بجنگد؛ «ای کلاماللّه گفتار مرا شاهد باش، من به تو سوگند یاد میکنم که اگر انگلیسیها بخواهند بوشهر را تصرف کنند و به خاک وطن من تجاوز کنند در مقام مدافعه برآیم و تا آخرین قطره خون من بر زمین نریخته است، دست از جنگ و ستیز با آنان نکشم.» ماجرای نبرد دلوار چه بود؟ رئیسعلی شهر را خالی کرده بود و تفنگچیهای رئیسعلی که دلواریها و تنگستانیها و بوشهریها بودند، به کوههای اطراف رفته و کمین کرده بودند. انگلیسیها وارد دلوار شدند و دیدند کسی نیست و چند تا گلوله توپ در کردند و به خانهها و نخلستانها آسیب زدند.
شب را هم همانجا ماندند که استراحت کنند که چشمشان روز بد را دید! رئیسعلی با یارانش به انگلیسیها شبیخون زدند و تار و مار کردند متجاوزان را؛ ۶۰ نفرشان را کشتند و تعداد زیادی هم مجروح شدند و میجر (سرگرد) «وینتل» فرمانده پیادهنظام انگلیسیها زخمی شد و درجهدار ارشد انگلیسیها ناخدا «بلومفیلد» کشته شد. هرکه نمرده بود و سالم بود یا مجروح بود، فرار کرد به سمت کشتیها و شکست کامل نظامی برای انگلیس.(فارس)
شرح عکس: تصویری منسوب به رئیسعلی دلواری. در این عکس رئیسعلی با فلش نشان داده شده است