فیلمهای یک تابستان متفاوت سینمایی
روزنامه هفت صبح، صوفیا نصرالهی | برای سینماروها امسال تابستان با سالهای گذشته متفاوت است. تابستان هر سال فصل تعطیلی مدارس بود و زمانی برای دیدن فیلمهای ابرقهرمانی و بلاکباسترها و انیمیشنها و فیلمهای ترسناک پرفروش که گیشه سینماها را تکان میدادند. امسال در شرایطی که جهان درگیر کروناست و هنوز هم خبری از بازشدن سینماها نیست، بازهم علاقهمندان سینما دست خالی نمیمانند. تعداد زیادی از فیلمها تصمیم گرفتهاند که محیط آنلاین را بهجای پرده سینما برای نمایش انتخاب کنند.
درنتیجه میشود از میان آنها فیلمهایی را انتخاب کرد که بهنظر میرسد میتوانند برای مخاطبان سینما هیجانانگیز باشند. فهرستی از فیلمهایی که در همین اکران متفاوت تابستانی باید دیده شوند. تا امروز خبری از بازگشایی سینماها و بازگشت باکسآفیس نیست. هرچند فیلمهای قدرتمندی مثل «انگاشته»(Tenet) ساخته کریستوفر نولان و «زن شگفتانگیز ۱۹۸۴» ساخته پتی جنکینز از همین حالا برای بازگشایی تابستانی سینماها در نظر گرفته شدهاند و به نظر میرسد که این فیلمها انتخاب دیگری هم ندارند.
چند ماه پیش قرار بر این بود که یکسری از مهمترین فیلمهای استودیوها در فصل تابستان به نمایش دربیایند، از قسمت جدید «سریع و خشمگین» گرفته تا اولین دنبالهای که روی فیلم «یک جای ساکت»(a quiet place) ساخته شده بود. همه آن برنامهها حالا بههم ریخته است. خیلی از این نمایشها به تعویق افتاده و اصلا قرار است سال ۲۰۲۱ روی پرده سینماها بروند. با این وجود در برنامهریزی جدید استودیوها تابستان امسال بیکار نخواهیم بود. فیلمهای مهمی روی شبکههای نمایش خانگی آنلاین پخش میشوند که میتوانید از بین آنها بهترینهایشان را که با سلیقهتان جور است، انتخاب کنید. این فهرست پیشنهادی ایندیوایر برای تابستان ۲۰۲۰ است.
*** مرغان عشق / The Lovebirds / کارگردان: مایکل شووالتر / بازیگران: کمیل نانجیانی
سال ۲۰۱۷ همکاری مایکل شووالتر با کمیل نانجیانی منجر به ساختن یک کمدی-رمانتیک با بودجه کم شد که گیشهها را تسخیر کرد و چند برابر بودجه تولیدش فروخت و منتقدان و تماشاگران سینما هم عاشقش شدند. «بیماری بزرگ» که فیلمنامهاش را کمیل نانجیانی کمدین پاکستانی-آمریکایی و همسرش امیلی وی.گوردون نوشته بودند، درباره تقابل فرهنگی میان خانواده پسر پاکستانی با دختر آمریکایی و مشکلات پسر پاکستانی با خانواده آمریکایی دختر بود. شووالتر بعد از آن فیلم سراغ ساخت سریال تلویزیونی رفت و حالا دوباره با فیلم «مرغان عشق» بازهم با همکاری نانجیانی به سینما برگشته است یا بهتر است بگوییم میخواست برگردد چون درنهایت فیلم رنگ پرده سینما را به خودش ندید و قرار است یکراست در نتفلیکس به نمایش دربیاید.
اینبار البته کمیل نانجیانی در نوشتن فیلمنامه نقشی نداشته و فقط بازیگر فیلم است. بازهم یک کمدی-رمانتیک دیگر که البته از اسمش هم میشود حدس زد. داستان یک زوج با بازی نانجیانی و ایزا رای که در زندگی مشترکشان یک لحظه تعیینکننده و سرنوشتساز را تجربه میکنند چون بهصورت ناخواسته درگیر ماجرای یک قتل شدهاند. آنها برای پاککردن اسمشان دست به سفری میزنند که لحظات کمیک زیادی دارد. در همین حین هم یاد میگیرند که چهطور رابطهشان ممکن است به کمکشان بیاید.
*** تسلا / Tesla / کارگردان: مایکل آلمریدا / بازیگران:ایتان هاوک، کایل مکلاکلان
افتتاحیه فیلم «تسلا» در جشنواره ساندنس سال گذشته بود. مایکل آلمریدا فیلمنامهنویس و کارگردان فیلم پیش از این هم آثار مستقلی ساخته بود که البته فقط در جشنوارهها مطرح شدند و هیچکدام از آنها چندان مشهور نیستند. این فیلم بیوگرافیک غیرمرسوم او از مرد آیندهنگر مبهم مشهور یعنی تسلا با بازی ایتان هاوک است. این برداشتی آزاد از زندگی نیکلا تسلا، مخترع رویابین است که روابط او با توماس ادیسون و دختر جی.پی.مورگان بنام را به تصویر میکشد.
ایده این فیلم از مدتها قبل در سر آلمریدا بوده و درحقیقت فیلمنامه اولیه آن را سال ۱۹۸۳ نوشته است. هرچند برای نسخه فعلی فیلمنامه را بهروز کرده است. فیلمی که در ابتدا بهنظر میرسد روایت پرشور زندگی مردی است که بعدها ایلان ماسک به او اقتدا کرد و جلوتر که میرود تبدیل به یک اثر پستمدرن میشود. این را از سکانسی که تسلا و ادیسون باهم دعوا میکنند و بعد با توجه به صدای زن راوی و موسیقی بهنظر میرسد این سکانس واقعا اتفاق نیفتاده، متوجه میشویم. فیلم «تسلا» ساختاری بازیگوشانه دارد بهرغم اینکه درباره زندگی مردی بهشدت جدی است.
*** آرتمیس فاول / Artemis Fowl / کارگردان: کنت برانا / بازیگران: جودی دنچ، جاش گاد، کالین فارل
کنت برانا اینبار سراغ ساختن فیلمی نوجوانانه رفته است که احتمالا گروه مخاطبانش بیشتر زیر ۳۰سالهها باشند. بههرحال دیدن هر فیلمی از کنت برانای انگلیسی، کنجکاویبرانگیز است حتی اگر با فیلم قبلیاش یعنی «قتل در قطار سریعالسیر شرق» ناامیدتان کرده باشد. «آرتمیس فاول» یک فیلم ماجراجویانه علمی-تخیلی است که براساس اولین قسمت از یکسری رمان به همین نام نوشته اوین کولفر، نویسنده ایرلندی کتابهای کودکان ساخته شده است. فیلم داستان سفر یک نوجوان ۱۲ساله نابغه به اسم آرتمیس فاول است.
آرتمیس از نوادگان خاندانی است که همهشان مغزهای متفکر جنایت بودند. او بهدنبال پدرش میگردد که بهطرز اسرارآمیزی ناپدید شده است. او یک پری لپرکان را میرباید تا شاید در این جستوجو کمکش کند. فیلم قرار بود بهصورت سهبعدی و آیمکس اکران شود و بهنظر میرسد حالا با این وضعیت سینماها مقداری از توجهی که بهخاطر جلوههای بصری ممکن بود منتقدان به فیلم داشته باشند، از بین میرود و قطعا «آرتمیس فاول» بخشی از امتیازاتش را از دست میدهد. کنت برانا البته تواناییهایش را در اقتباسهای ادبی نشان داده است و «آرتمیس فاول» میتواند دوباره برانا را به بازی برگرداند.
*** سفر به یونان / The Trip to Greece / کارگردان: مایکل وینترباتم / بازیگران: کریم الکبانی، استیو کوگان، راب بریدن
در شرایطی که سفر به یونان یا هر جای دیگری در تابستان سال ۲۰۲۰ به یک رویای فانتزی شبیه است، در کمدی-درام «سفر به یونان» راب بریدن و استیو کوگان از تروا به ایتاکا در یونان سفر میکنند و در این مسافرت مفرح پر از دیالوگ با غذاهای دوستداشتنی، در حقیقت مسیر اودیسه را دنبال میکنند.
«سفر» در حقیقت یک سریال سیتکام بریتانیایی است که مایکل وینترباتم آن را کارگردانی کرده و استیو کوگان و راب بریدن با اسامی خودشان اما در نقش نسخههای خیالی به تور رستورانها در شمال انگلستان میرفتند. بعدتر آنها «سفر به اسپانیا» و «سفر به ایتالیا» را ساختند که از روی این یکی از سریالها، نسخههای سینمایی هم ساخته شد. طبق گفته بازیگران و وینترباتم قرار است «سفر به یونان» آخرین اثر از بین این سری فیلمها و سریالها باشد. دو کاراکتر در حین خوردن غذاهای محلی جذاب و خوشمزه از مشکلات شخصی و فلسفههای زندگیشان صحبت میکنند. از آخرین سفر این گروه دوستداشتنی لذت ببرید. اصل «سفر به یونان» در قالب یک سریال ششقسمتی ساخته شده بود.
*** حقیقت / the truth / کارگردان: هیروکازو کوریدا / بازیگران: کاترین دونوو، ژولیت بینوش، اتان هاوک
چه گروه بازیگران درخشانی در فیلمی از فیلمساز ژاپنی درجهیکی که سال گذشته با فیلم «دزدان فروشگاه» و پیشتر با فیلم «مثل پدر، مثل پسر» در جشنواره کن درخشیده بود و حالا با گروهی از بازیگران بینالمللی تراز اول همکاری کرده است. این اولینبار است که کوریدا فیلمی به زبانی غیر از ژاپنی و خارج از کشور خودش میسازد. داستان فابیان که یکی از ستارههای بزرگ سینمای فرانسه است. مردان زیادی هستند که او را ستایش میکنند. اما او در رابطهاش با دخترش لومیر دچار مشکل است. لومیر فیلمنامهنویس است. وقتی لومیر و شوهرش با فرزندشان به پاریس برمیگردند، همزمان میشود با انتشار کتاب خاطرات فابیان و بههم رسیدن مادر و دختر بعد از مدتها تبدیل به یک رویارویی میشود. آنها باید به عشق و خشمشان به یکدیگر اعتراف کنند.
این اثر براساس نمایشنامه تولیدنشدهای ساخته شده که این کارگردان ژاپنی ۱۵سال پیش به رشته تحریر درآورده است.
منتقدان نکات فنی فیلم ازجمله فیلمبرداری و تدویناش را تحسین کردهاند و معتقدند که حس کاملی از فضاهای زندگی فابین به مخاطب القا میکند و به شخصیتپردازی قهرمانش کمک میکند. فیلم درحقیقت یکجور اکتشاف مجذوبکننده در مورد حافظه و خاطره و جایزالخطا بودن آنهاست و میخواهد بگوید چطور حقایقی که ما به خودمان میگوییم، غالبا سنگینتر از قطعیت اتفاقی است که رخ داده.
*** سرزمین تابستان / Summerland / کارگردان:جسیکا سویل / بازیگران: جما آرترتون، پنهلوپه ویلتون
جسیکا سویل نمایشنامهنویس مشهور انگلیسی است و این درام جنگی اولین فیلم سینمایی او محسوب میشود. یکی از آن فیلمهای تابستانی امیدوارکننده که داستان آن در زمان جنگ جهانی دوم در یکی از ییلاقهای انگلستان رخ میدهد. یک نویسنده زن جوان تلاش میکند تا رمانش را بهموقع تمام کند اما در همین حین متاسفانه اتفاقی میافتد که در روند کارش وقفه ایجاد میکند.
مرد جوانی از راه میرسد که نامش فرانک است(با بازی لوکاس باند) که از بمباران ارتش آلمان فرار کرده است و مسیرش به اینجا خورده. جایی که زن جوان دلباختهاش میشود. گروه بازیگران فیلم همگی کمک میکنند تا کاراکتر آرترتون از پوسته خودش بیرون بیاید و یاد بگیرد از دریچه ذهن همراه تازهاش زندگی را تحسین کند. روی کاغذ ممکن است به نظرتان فیلم کماهمیت و کوچکی باشد اما فیلمنامه سویل پتانسیل این را دارد که وقتتان را صرف دیدن این فیلم بکنید. چندسال پیش سویل از طرف بفتا حمایت شده بود تا فیلمنامه این فیلم را بنویسد و حالا این شخصیتشناسی آرام و باشکوه تبدیل به صدای سینمایی او شده است.
*** رلیک / Relic / کارگردان: ناتالی اریکا جیمز / بازیگران: امیلی مورتیمر، رابین نوین
این فیلم پیچشی هوشمندانه در میان فیلمهایی با مضمون خانههای تسخیرشده بهشمار میرود. اولین فیلم اریکا جیمز از گروه بازیگران خوبی بهره برده است که هرکدام از آنها یک نسل از اعضای یک خانواده را بازی میکنند. یک مادر، دختر و مادربزرگ با آشکارشدن یک دیوانه در خانهشان تسخیر میشوند. هرکدام از اعضای خانواده با یکی از ارواح دست و پنجه نرم میکنند.
این درام وحشت در واقع از جایی شروع میشود که مادربزرگ خانواده به نام ادنا که گم شده، به خانه برمیگردد و از اینجاست که تروماها آغاز میشوند. او حقایق سختی را درباره دوران گمشدنش بازگو میکند اما اگر حرفهای او همه حقیقت نباشد چه؟این فیلم کمی تا قسمتی یک فیلم خانوادگی و بخشی هم یک درام وحشت ترسناک است. بهعنوان یک فیلم اول اثر جاهطلبانهای برای یک کارگردان بهشمار میرود. بهنظر میرسد که به اندازه کافی شگفتی دارد تا مخاطبانش را تحتتاثیر قرار بدهد. این فیلم هم جزو آثار مستقلی است که در جشنواره فیلم ساندنس سال گذشته به نمایش درآمده بود و مخاطبان هم از دیدن آن احساس رضایت کردند.