کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۶۶۴۷۴
تاریخ خبر:

فیلم‌های موفق و ناموفق ‌سینما‌ در انتخاب بازیگرها

روزنامه هفت صبح | مقام اول را به اژدها وارد می‌شود می‌دهم‌. انتخاب امیر جدیدی‌، همایون غنی‌زاده واحسان گودرزی به همراه علی باقری حساب شده و دقیق است. به سختی می‌شد یک کست مردانه بهتر انتخاب کرد که هم کنجکاوی برانگیز باشد و هم تضمین شده. امیر جدیدی هنوز به شهرت امروز خود نرسیده بود و فیلمی‌مثل رخ دیوانه بیشتر شمایلی جوانانه و حتی تین ایجری برای او فراهم ساخته بود‌.

اما چهره‌اش نوعی مردانگی مدل قدیمی‌ در خودش پنهان دارد که مناسب چنین فیلم و چنین کاراکتری است. یک پلیس کنجکاو دهه چهلی. همایون غنی‌زاده کفایت حرفه‌ای اشراف منشانه مورد نیاز فیلم را در چهره و بازی خود دارد و طبیعی است که سابقه پررنگش به عنوان بازیگر و کارگردان امتیازات ویژه‌ای را برای ایفای چنین نقشی به او می‌بخشد.

احسان گودرزی هم که باز هم از عالم تئاتر انتخاب شده بازیگر بسیار خوبی است با نوعی حس زیبایی شناسانه ظریف در چهره و حرکاتش که به او شمایل مرد عاشق پیشه با برخی خصوصیات ظریف زنانه را نیز می‌بخشد. علی باقری هم در نقش جواد چارکی مامور پلیس مرموز محلی هم این نقش‌های رنگارنگ را تکمیل می‌کند.

به این ترکیب استثنایی مانی حقیقی یک برگ برنده دیگر هم اضافه می‌کند. بازیگری به نام کیانا تجمل که نقش سختی را برعهده می‌گیرد و از پس آن هم بر می‌آید هرچند جلوتر از مهارت بازیگری‌اش آنچه در بازی او مهم است انتخاب درست برای نقشی است که ایفای آن توسط یک بازیگر شناخته شده‌تر می‌توانست اثر گذاری آن را از بین ببرد. اژدها وارد می‌شود نمونه‌ای استثنایی از انتخاب درست بازیگران برای یک فیلم پرکاراکتر بوده است.

محمد‌حسین مهدویان برای فیلم ماجرای نیمروز هنرنمایی مشابهی انجام داد. انتخاب‌های او دقیق و کارا هستند. مثل هادی حجازی‌فر،جواد عزتی‌،‌احمد مهرانفر‌. دیگر فیلمی‌که انتخاب مجموعه بازیگرهایش کم نظیر بوده مطمئنا مهمان مامان از مهرجویی است‌. سعید پورشیرازی‌، گلاب آدینه‌،‌ مهراوه شریفی‌نیا‌، امین حیایی‌، ‌مریم بوبانی‌،‌ نسرین مقانلو‌،‌ پارسا پیروزفر و…یکی از یکی بهتر.

ترکیب بازیگرهای سرخپوست هم بسیار خوب بود. انتخاب نوید محمدزاده در نقشی که کسی انتظاری ندارد و انتخاب پریناز ایزدیار در نقشی که انگار فقط برای اونوشته‌اند.حیف که خط داستانی جوابگوی این بازیگرهای برازنده نیست و ما از چگونه دلباختن این دو نفر چیزی سر در نمی‌آوریم. نوید و پریناز ایزدیار در متری شیش و نیم و ابد‌و‌یک‌روز هم همبازی هستند که خب هیچکدامشان چندان در ذهن نمی‌مانند. ایزدیار در دو فیلم مقابل امیر جدیدی هم موفق ظاهر شده. فیلم هت‌تریک و فیلم لتیان. در هردو فیلم این دو بازیگر توانسته‌اند نوعی شیمی‌ ملموس را به روی پرده منتقل کنند.

از انتخاب خوب الناز شاکردوست و هوتن شکیبا هم در شبی که ماه کامل شد باید یاد کنیم‌. ویک انتخاب بد در آرایش غلیظ که ترکیب حامد بهداد و طناز طباطبایی و حبیب رضایی گیج کننده از آب درآمده‌اند.
دو تایی‌های لیلاحاتمی ‌و علی مصفا هم بسیار جواب می‌دهد. این دو بازیگر می‌توانند نوعی احساس زیرپوستی را با آهنگ صدا و نوع بیان کلمات منتقل کنند آن هم با چهره‌هایی که به شدت در میمیک صورت کنترل شده‌اند.

این دوتایی همیشه جواب داده هرچند به نظر می‌رسد دیگر چندان شاهد همبازی شدن این دو نفر نباشیم. به هرحال لیلا و پله آخر و در دنیای تو ساعت چند است و چیزهایی هست که نمی‌دانی و همین طور سریال کیف انگلیسی نمونه‌ای از حضور خوب این دو نفر در کنار همدیگر است. البته میزان این توفیق مثلا در مردبدون سایه کاهش یافته بود. ناکامی ‌فیلم‌هایی مثل بمب (لیلا حاتمی ‌مقابل پیمان معادی )و یا ناگهان درخت (مهناز افشار و پیمان معادی ) نشان می‌دهد که فرمول لیلا حاتمی ‌و علی مصفا به این سادگی تکرار ناشدنی نیست.

پیمان معادی کلا در انتشار شیمی‌مورد نظر در چنین کاراکترهایی دچار مشکل می‌شود و دست به عصاست. به نظر می‌رسد ناکامی‌ زوج معادی و افشار در ناگهان درخت بیشتر به خاطر معادی بوده باشد تا افشار. افشار در برف روی کاج‌ها و حتی کمدی خوبی مثل پسر آدم دختر حوا نشان داده بود که اگر بازیگر مناسبی مقابل‌اش باشد چنین نقش‌هایی را متقاعد کننده در می‌آورد.

یکی از بهترین انتخاب نقش‌ها در فیلم سلطان مسعود کیمیایی شکل گرفته بود. دوتایی هدیه تهرانی و فریبرز عرب نیا‌. که خب دیگر در سینمای کیمیایی تکرار نشد. از یک دوره‌ای به بعد کیمیایی که پادشاه چیدن بهترین ترکیب‌های بازیگری بود دچار نقصان شد و در هر فیلمش یک یا دو بازیگر را می‌توانستی پیدا کنی که به نظرت نباید در آن نقش ظاهر می‌شدند. مثل پولاد کیمیایی در بسیاری از فیلم‌ها و یا سیامک صفری در آخرین فیلم کیمیایی یعنی خون شد‌.حرف هدیه تهرانی شد اشاره کنیم که حضورش در نیمه دوم فیلم پل چوبی تمام انسجام فیلم را بر باد داده است.

ترکیب خسرو شکیبایی و بیتا فرهی در هامون هم ازآن ترکیب‌های طلایی و غافلگیر کننده است. شکیبایی نه چندان سرشناس آن سال‌ها و بیتا فرهی گمنام که در مقابل یکدیگر جاذبه و دافعه شگفت انگیزی را خلق کردند. مهرجویی در سنتوری هم با زوج رادان و فراهانی مجموعه دلپذیری راخلق می‌کند.
ترکیب هدیه تهرانی و خسرو شکیبایی اما در کاغذ بی‌خط به نظر می‌رسد می‌توانند حداکثر آن چیزی که در ذهن ناصر تقوایی است را به روی صحنه بیاورند. کاراکتر تهرانی (با یکی از بدتر‌ین انتخاب اسم‌های ممکن: ‌رویارویایی!) در سد بازی پخته و از موضع بالای شکیبایی دچار تزلزل شده بود.

بدترین انتخاب بازیگرها به فیلم چهارشنبه سوری برمی‌گردد و فیلم کنعان. وقتی که ترانه علیدوستی به بازیگر فیلم‌های مانی حقیقی وفرهادی تبدیل شده بود. حضورش در نقش یک دختر کارگر در چهارشنبه سوری وبازی در نقش یک زن سی و چندساله عصبی مدرن در کنعان هردو از نقاط ضعف کارنامه ترانه هستند که هردوی‌شان به خاطر انتخاب غلط فیلمسازان شکل گرفته است‌.اصراری بی‌جا برای پیدا کردن نقشی مناسب ترانه.

این را هم باید در نظر گرفت که حتی در فیلم درباره الی هم چیدن بازیگرها خیلی برگ برنده سینمای فرهادی محسوب نمی‌شوند. هیچ ارتباط خاصی روی پرده شکل نمی‌گیرد‌. اما در جدایی نادر از سیمین انتخاب ساره بیات و شهاب حسینی از آن تیزهوشی‌های خاص فرهادی است که خوب هم جواب داده است‌.

کدخبر: ۳۶۶۴۷۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر